English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (6 milliseconds)
English Persian
divergent lens عدسی واگرا
Search result with all words
diverging meniscus lens عدسی هلالی واگرا
Other Matches
divergent واگرا
divergent thinking تفکر واگرا
divergent line illusion خطای ادراکی خط واگرا
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
eyepiece عدسی
lens عدسی
eyepieces عدسی
bifocal lens عدسی
lentiform عدسی
lentoid عدسی
glass عدسی
concave lens عدسی مقعر
divergent lens عدسی متباعد
cylindrical lens عدسی استوانهای
button head سر عدسی در پیچ ها
mushroom head سر عدسی در پیچ ها
cheese head سر عدسی در پیچها
compound lens عدسی مرکب
convex lens عدسی محدب
convergent lens عدسی همگرا
convex lens عدسی کوژ
objective glass عدسی شیئی
objective lens عدسی شیئی
convergent lens عدسی متقارب
object glass عدسی شیئی
lenticular عدسی وار
lensatic عدسی دار
lens coating روکش عدسی
knurled head سر عدسی اج دار
lenticulation ایجاد عدسی
floating reticle عدسی مواج
meniscus lens عدسی هلالی
eye piece عدسی سر دوربین
electrostatic lens عدسی الکتروستاتیکی
electron lens عدسی الکترونی
nummulite شاهدانه عدسی
double convex lens عدسی دو کوژ
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
lenticular مرکب از عدسی
focuses کانون عدسی
focus کانون عدسی
spherical lens عدسی کروی
wide-angle عدسی گسترش
wide angle عدسی گسترش
vergency تقارب عدسی
eyepieces عدسی چشمی
contact lens عدسی بساو
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
objectives عدسی شیئی
objective عدسی شیئی
focussing کانون عدسی
focused کانون عدسی
focusses کانون عدسی
focussed کانون عدسی
lens عدسی دوربین
reticle عدسی دوربین
eyepiece عدسی چشمی
ocular lens عدسی چشمی
biconvex lens عدسی دوکوژ
double concave lens عدسی مقعرالطرفین
double concave lens عدسی دوکاو
biconcave lens عدسی مقعرالطرفین
biconcave lens عدسی دوکاو
optical lens عدسی نوری
optical lens عدسی اپتیکی
achromatic lens عدسی بی رنگ
achromate عدسی اکروماتیک
contact lens عدسی مماس
concave lens عدسی کاو
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
lenticular nucleus هسته عدسی شکل
refractor عدسی نور شکن
plano convex lens عدسی مسطح- محدب
plano concave lens عدسی تخت کاو
mensicus عدسی کاو- کوژ
parabolic lens عدسی سهمی وار
plano convex lens عدسی تخت کوژ
relative aperture ضریب کانونی عدسی
lentiform nucleus هسته عدسی شکل
double convex lens عدسی محدب الطرفین
plano concave lens عدسی مسطح- مقعر
convergent meniscus lens عدسی هلالی همگرا
focal مربوط به کانون عدسی
zoom فاصله عدسی را کم و زیادکردن
biconvex lens عدسی محدب الطرفین
astigmatic نامنظمی عدسی چشم
anastigmat عدسی غیر استیگمات
zoomed فاصله عدسی را کم و زیادکردن
eyepieces عدسی سردوربین یامیکروسکپ
eyepiece عدسی سردوربین یامیکروسکپ
lens coating پوشش روی عدسی
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
lens بشکل عدسی در اوردن
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
zooms فاصله عدسی را کم و زیادکردن
twinkle box عدسی هاو یک دیسک چرخان
tricked درجه بندی عدسی دوربین
tricking درجه بندی عدسی دوربین
trick درجه بندی عدسی دوربین
glass شیشه ذره بین عدسی
burning glass عدسی محدب یاایینه مقعر
focal plane افق مار بر کانون عدسی
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
lensatic قطب نمای عدسی دار
condenser الت تقصیر عدسی محدب
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
spider عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spiders عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopic lens شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
interpupillary واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
bulls eye عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com