English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English Persian
spherical lens عدسی کروی
Other Matches
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
spherical کروی
spheroid کروی
orbicular کروی
orbiculate کروی
perispheric کروی
globular کروی
spheric کروی
spheral کروی
nodular کروی
globoid کروی
globy کروی
globate کروی
globe like کروی
globulous کروی
global کروی
globally کروی
aspheric غیر کروی
spherical aberration خطای کروی
sphericity حالت کروی
spherical mirror اینه کروی
spherics هندسه کروی
spherical geometry هندسه کروی
spherical candlepower شمع کروی
spherical sector قطاع کروی
spherical coordinates مختصات کروی
spherical top فرفره کروی
spheres جسم کروی
sphere جسم کروی
spherical triangle مثلث کروی
spherical trigonometry مثلثات کروی
spherical wedge قاچ کروی
spherical triagle مثلث کروی
globes کروی کردن
globular protein پروتئین کروی
globe valve سوپاپ کروی
globe کروی کردن
kitchen rudder سکان کروی
orb جسم کروی
orb کروی شدن
orbs جسم کروی
orbs کروی شدن
orbed گرد کروی
globular cluster خوشه کروی
sector of a sphere اکلیل کروی
sphery کروی مستدیر
roudelay کروی شکل
orbicularly بطور گرد یا کروی
hemispherical engine موتور نیم کروی
globular cluster خوشه ستارهای کروی
spherical coordinates دستگاه مختصات کروی
sphere gap دهانه جرقه کروی
quadrant ربع جسم کروی
ensphere بصورت کروی در اوردن
mean spherical candlepower شمع کروی متوسط
concave spherical mirror اینه کروی کاو
concave spherical mirror اینه کروی مقعر
spherical polygon کثیر الاضلاع کروی
globule جسم کوچک کروی
globules جسم کوچک کروی
star globe ستاره یاب کروی
spherule جسم کروی کوچک
spherical coordinates مختصات کروی [ریاضی]
ball peen hammer چکشی که یک طرف ان کروی است
roundel صفحه کوچک و کروی شکل
roundle صفحه کوچک و کروی شکل
spherical coordinate system دستگاه مختصات کروی [ریاضی]
acinarious پوشیده شده از حفرههای کروی
yurt خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
spherical coordinate system [with constant radius] دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
yurta خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
lentoid عدسی
lentiform عدسی
bifocal lens عدسی
glass عدسی
lens عدسی
eyepiece عدسی
eyepieces عدسی
objective lens عدسی شیئی
lensatic عدسی دار
lens coating روکش عدسی
knurled head سر عدسی اج دار
reticle عدسی دوربین
optical lens عدسی نوری
lenticular عدسی وار
lenticular مرکب از عدسی
optical lens عدسی اپتیکی
objective glass عدسی شیئی
object glass عدسی شیئی
nummulite شاهدانه عدسی
contact lens عدسی مماس
meniscus lens عدسی هلالی
contact lens عدسی بساو
contact lenses عدسی مماس
vergency تقارب عدسی
contact lenses عدسی بساو
lenticulation ایجاد عدسی
ocular lens عدسی چشمی
mushroom head سر عدسی در پیچ ها
convergent lens عدسی همگرا
convex lens عدسی کوژ
convex lens عدسی محدب
cylindrical lens عدسی استوانهای
divergent lens عدسی واگرا
divergent lens عدسی متباعد
double concave lens عدسی مقعرالطرفین
eyepiece عدسی چشمی
achromate عدسی اکروماتیک
achromatic lens عدسی بی رنگ
cheese head سر عدسی در پیچها
button head سر عدسی در پیچ ها
compound lens عدسی مرکب
concave lens عدسی کاو
biconvex lens عدسی دوکوژ
concave lens عدسی مقعر
double concave lens عدسی دوکاو
biconcave lens عدسی مقعرالطرفین
biconcave lens عدسی دوکاو
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
electron lens عدسی الکترونی
objectives عدسی شیئی
focussing کانون عدسی
floating reticle عدسی مواج
focusses کانون عدسی
focussed کانون عدسی
convergent lens عدسی متقارب
focuses کانون عدسی
focused کانون عدسی
focus کانون عدسی
eye piece عدسی سر دوربین
double convex lens عدسی دو کوژ
eyepieces عدسی چشمی
lens عدسی دوربین
objective عدسی شیئی
electrostatic lens عدسی الکتروستاتیکی
wide-angle عدسی گسترش
wide angle عدسی گسترش
astigmatic نامنظمی عدسی چشم
eyepiece عدسی سردوربین یامیکروسکپ
zoomed فاصله عدسی را کم و زیادکردن
eyepieces عدسی سردوربین یامیکروسکپ
biconvex lens عدسی محدب الطرفین
focal مربوط به کانون عدسی
zooms فاصله عدسی را کم و زیادکردن
lens بشکل عدسی در اوردن
zoom فاصله عدسی را کم و زیادکردن
lens coating پوشش روی عدسی
convergent meniscus lens عدسی هلالی همگرا
diverging meniscus lens عدسی هلالی واگرا
double convex lens عدسی محدب الطرفین
mensicus عدسی کاو- کوژ
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
lentiform nucleus هسته عدسی شکل
parabolic lens عدسی سهمی وار
plano concave lens عدسی تخت کاو
lenticular nucleus هسته عدسی شکل
refractor عدسی نور شکن
plano convex lens عدسی مسطح- محدب
plano convex lens عدسی تخت کوژ
relative aperture ضریب کانونی عدسی
plano concave lens عدسی مسطح- مقعر
anastigmat عدسی غیر استیگمات
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
twinkle box عدسی هاو یک دیسک چرخان
trick درجه بندی عدسی دوربین
glass شیشه ذره بین عدسی
condenser الت تقصیر عدسی محدب
burning glass عدسی محدب یاایینه مقعر
focal plane افق مار بر کانون عدسی
lensatic قطب نمای عدسی دار
tricked درجه بندی عدسی دوربین
tricking درجه بندی عدسی دوربین
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
spiders عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spider عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
periscopic lens شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
interpupillary واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
bulls eye عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com