English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (8 milliseconds)
English Persian
indisposition عدم امادگی
indispositions عدم امادگی
indisposedness عدم امادگی
insusceptibility عدم امادگی
unreadiness عدم امادگی
Search result with all words
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
availability زمان امادگی
ground تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
disposition امادگی
qualification امادگی
susceptibility امادگی
preparation امادگی
preparation امادگی اماده سازی
preparations امادگی
preparations امادگی اماده سازی
cover امادگی
coverings امادگی
covers امادگی
peripheral دوره امادگی
ingenuity امادگی برای اختراع
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
accessibility امادگی برای پذیرایی
vigilance امادگی چالاکی
lurch امادگی شکست فاحش
lurched امادگی شکست فاحش
lurches امادگی شکست فاحش
lurching امادگی شکست فاحش
sight read بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads بدون امادگی قبلی اجراکردن
preparedness امادگی
conditioning امادگی
form امادگی
formed امادگی
forms امادگی
penchant امادگی
reconditioning تجدید امادگی
preparatory school اموزشگاه امادگی
preparatory schools اموزشگاه امادگی
readiness امادگی
readiness امادگی رزمی
readiness اماده باش امادگی
hot امادگی کامل
hotter امادگی کامل
hottest امادگی کامل
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
asynchronous computer نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
civilian preparedness for war اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
combat readiness امادگی رزمی
combat ready دارای امادگی رزمی
communicativeness امادگی برای رساندن خبر پرگویی
condensability قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
condition of readiness شرایط امادگی
contractibility قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
data set ready امادگی مجموعه داده ها
data terminal ready امادگی ترمینال داده
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
distensibility امادگی برای بادکردن
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
erg 2- امادگی ذاتی
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
fluctuability امادگی برای بالاوپایین رفتن
flyable dud بدون امادگی رزمی
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
fourth degree of readiness امادگی درجه چهار
habilitation لباس پوشاندن امادگی
haemophillia امادگی بخون رفتن زیاد
half way houses خانههای امادگی
impulsiveness امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
impressionability امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
inductility عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
inerrability معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
inseparability عدم امادگی برای جدا شدن
insuperability عدم امادگی برای از میان برداشتن
irresponsiveness عدم امادگی برای پاسخ دادن
kelter امادگی
kelter or kilter امادگی
law of readiness قانون امادگی
level of readiness سطح امادگی رزمی
liability to disease تعهد امادگی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
materiel readiness میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
medical fitness امادگی پزشکی
mission ready اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operational performance category طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category امادگی عملیاتی از طبقه
operational readiness امادگی عملیاتی
opposability امادگی برای روبرو گذاشتن
peak up در اوج امادگی
peripheral course دوره امادگی نظامی
physical fitness امادگی جسمانی
physical fitness امادگی عمومی جسمانی
plea of tender اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
predispostion امادگی
preparatory interval دوره امادگی
proneness امادگی
put and take fishing انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
readiness category نوع امادگی رزمی
Other Matches
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
tautness امادگی
state of alert وضعیت امادگی
work out تمرین امادگی
training camp اردوی امادگی
third degree of readiness امادگی درجه سه
reading readiness امادگی خواندن
second degree of readiness امادگی درجه دو
school readiness امادگی ورود به مدرسه
readiness category درجه امادگی رزمی
reagency امادگی برای واکنش یا معرفی
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
teachability امادگی جهت یاد گرفتن
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
removability ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
ready solubility in water امادگی برای زودحل شدن دراب
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
unit categories انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com