Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
achalasia
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
Other Matches
kymograph
انقباض عضلات و غیره
tics
انقباض غیر عادی عضلات
tic
انقباض غیر عادی عضلات
cramps
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
tetanize
بحالت انقباض دائم دراوردن
bronchial asthma
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
diastasis
استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
come through
باقی ماندن
hold over
باقی ماندن
peers of iveland
بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
hold up
<idiom>
باجرات باقی ماندن
to stay behind
باقی ماندن جاماندن
hold up
<idiom>
خوب باقی ماندن
bide
درجایی باقی ماندن
lie by
غیر فعال باقی ماندن
pocket split
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
antibiosis
تضاد بین دوموجود زنده کوچک که بیش از یکی از انها در محیط باقی نمیماند
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
modulo arithmetic
شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
notobranchiate
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
market channels
مجاری توزیع
semicircular canals
مجاری نیمدایره
official channels
مجاری رسمی
sewers
مجاری فاضلاب
sewer
مجاری فاضلاب
diplomatic channels
مجاری دیپلماتیک
grouting galleries
مجاری تزریق
scuppering
مجاری فاضل اب
scuppers
مجاری فاضل اب
administrative channels
مجاری اداری
scupper
مجاری فاضل اب
scuppered
مجاری فاضل اب
incised figure
شکل مجاری شده
sewarage
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
ford crossing
تقاطع جاده با مجاری ابگذر
to leech
زالو شدن
[اصطلاح مجاری]
tzigane
کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
urethritis
اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
relaxation
شل کردن عضلات
dystaxia
رعشه عضلات
contralateral muscles
عضلات مقابل
contralateral muscles
عضلات مخالف
tetany
کزاز عضلات
flabby
دارای عضلات شل
antigravity muscles
عضلات ضد گرانش
catalepsy
جمود عضلات
skeletal muscles
عضلات مخطط
ports
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
cognizance
ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
guiding
عضلات کمکی مجاور
vaginismus
گرفتگی عضلات مهبل
cramp in the calf
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
Firm muscles ( flesh ) .
عضلات (گوشت ) محکم
vaginism
گرفتگی عضلات مهبل
charleyhorse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
ligamentary
مربوط به رباط عضلات
cramp in the leg
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
systremma
[leg cramps]
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
hamstringing
عضلات عقب ران زردپی
abasia
عدم همکاری عضلات محرکه
hamstrings
عضلات عقب ران زردپی
hamstrung
عضلات عقب ران زردپی
pleurodynia
درد پهلوو عضلات سینه
catalepsy
تصلب وسخت شدن عضلات
extrinsic eye muscles
عضلات برون چرخشی چشم
hamstring
عضلات عقب ران زردپی
pleuralgia
درد پهلوو عضلات سینه
epididymis
زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
sweeney
ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeny
از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
neuromuscular
وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
muscle bound
دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
knee flexion and extension machine
دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
continued
دائم
permanent
دائم
tosspot
دائم الخمر
steady flow
جریان دائم
tippler
دائم الخمر
malt worm
دائم الخمر
steady load
بار دائم
eye splice
حلقه دائم
toper
دائم الخمر
fee simple
حق تملک دائم
alcoholics
دائم الخمر
dead load
بار دائم
perpetual motion
حرکت دائم
alcoholic
دائم الخمر
steady state
حالات دائم
permanent magnet
اهنربای دائم
constant current
جریان دائم
rectification
دائم سازی
intermissions
غیر دائم
life imprisonment
حبس دائم
intermission
غیر دائم
direct current
جریان دائم
permanent insanity
جنون دائم
permanent marriage
نکاح دائم
d.c.
جریان دائم
d.c c. motor
موتورجریان دائم
sottish
دائم الخمر
expansion loop
خم انبساط
stretch
انبساط
extensions
انبساط
stretched
انبساط
stretches
انبساط
dilatation
انبساط
extension
انبساط
strains
انبساط
strain
انبساط
distension
انبساط
expansion
انبساط
pleasure
انبساط
distentions
انبساط
distensions
انبساط
pleasures
انبساط
parkinsonism
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
d.c. resistance
مقاومت جریان دائم
obsession
فکر دائم وسواس
maintain watch
به گوش بودن دائم
d.c. motor
موتورجریان دائم موتور C.D
perpetual motion machine
ماشین با حرکت دائم
d.c. heating
گرمایش جریان دائم
d.c. drive
محرکه جریان دائم
d.c. cable
کابل جریان دائم
loyalty discount
تخفیف مشتریان دائم
d.c. drive
ماشین جریان دائم
d.c. converter
مبدل جریان دائم
dynamo
مولد جریان دائم
d.c. commponent
بخش جریان دائم
dynamos
مولد جریان دائم
tippling
دائم الخمر بودن
tipples
دائم الخمر بودن
tippled
دائم الخمر بودن
tipple
دائم الخمر بودن
d.c. reciever
گیرنده جریان دائم
obsessions
فکر دائم وسواس
loyalty rebate
تخفیف مشتریان دائم
d.c. brake
ترمز جریان دائم
d.c. ammeter
امپرمتر جریان دائم
grid d.c.
جریان دائم شبکه
cubical expansion
انبساط حجمی
expansion joint
درز انبساط
companding
انبساط تراکم
dilatation
درز انبساط
distensible
انبساط پذیر
expansion diaphragm
دیاگرام انبساط
creep limit
حد انبساط دائمی
distensibility
قابلیت انبساط
coefficient of expansion
ضریب انبساط
expansion heat
حرارت انبساط
expansion coefficient
ضریب انبساط
expansibility
قابلیت انبساط
expansion of universe
انبساط جهان
expansion point
درز انبساط
expansion rate
اهنگ انبساط
expansiveness
انبساط پذیری
thermal expansion
انبساط حرارتی
diastole
انبساط قلبی
dilatability
انبساط پذیری
expandable
قابل انبساط
expandability
قابلیت انبساط
evolution of heat
انبساط حرارتی
free expansion
انبساط ازاد
dilation of time
انبساط زمان
dilatation
انبساط حرارتی
expansile
قابل انبساط
tensions
قوه انبساط
tension
قوه انبساط
tensile
قابل انبساط
inextension
عدم انبساط
inextensibility
انبساط ناپذیری
expansion
گسترش انبساط
expansion
انبساط بسط
heat expansion
انبساط حرارت
high direct voltage
فشار قوی جریان دائم
have one's nose in a book
<idiom>
دائم سر توی کتاب داشتن
d.c. arc welding converter
مبدل جوشکاری جریان دائم
d.c. arc welding generator
مولد جوشکاری جریان دائم
d.c. winding
سیم پیچی جریان دائم
bowlers
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowler
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
habitual
شخص دائم الخمر عادی
grid d.c. modulation
مدولاسیون جریان دائم شبکه
brake expander mechanism
مکانیزم انبساط ترمز
expansible
کش امدنی انبساط پذیر
nephelauxetic effect
اثر انبساط ابرالکترونی
characteristic expansion time
زمان شاخص انبساط
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
expansibly
بطور قابل انبساط
elater
خاصیت انبساط و گسترش
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
dilatability
قابلیت انبساط یا اتساع
d.muscle
ماهیچه انبساط دهنده
invar struts
قطعات فلزی ضد انبساط
inductive d.c. voltage drop
افت ولتاژ جریان دائم القائی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com