English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
glut عرضه بیش از تقاضا
gluts عرضه بیش از تقاضا
Search result with all words
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
iron law of wage قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
offer and demand عرضه و تقاضا
supply and demand عرضه و تقاضا
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
Other Matches
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded تقاضا کردن تقاضا
demands تقاضا کردن تقاضا
demand تقاضا کردن تقاضا
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
efficiency عرضه
good for nothing بی عرضه
supplying عرضه
slouchy بی عرضه
supply عرضه
supplied عرضه
proffered عرضه
inept بی عرضه
presentation عرضه
proffers عرضه
proffer عرضه
presentations عرضه
dowdy بی عرضه
offered عرضه
total supply عرضه کل
offers عرضه
offer عرضه
aggregate supply عرضه کل
proffering عرضه
oversupply عرضه بیش از حد
presentative عرضه داشتنی
quantity of supply مقدار عرضه
offered عرضه کردن
offers عرضه کردن
presentation ارائه عرضه
national supply عرضه ملی
money supply عرضه پول
elastic supply عرضه حساس
elastic supply عرضه با کشش
counter offer عرضه متقابل
change in supply تغییر عرضه
supply of money عرضه پول
aggregate market supply عرضه کل بازار
expositions عرضه نمایشگاه
exposition عرضه نمایشگاه
presentations ارائه عرضه
provides عرضه کردن
provide عرضه کردن
elasticity of supply کشش عرضه
excess supply عرضه اضافی
fixed supply عرضه ثابت
disposable قابل عرضه
present عرضه کردن
presented عرضه کردن
presenting عرضه کردن
presents عرضه کردن
money stock عرضه پول
leader merchandising پیشرو در عرضه
excess supply عرضه بیش از حد
joint supply عرضه مشترک
jackstraw ادم بی عرضه
inelastic supply عرضه بی کشش
gluts عرضه بیش از حد
supply and d. عرضه وتقاضا
supply constraints محدودیتهای عرضه
supply curve منحنی عرضه
supply function تابع عرضه
supply management مدیریت عرضه
supply of labor عرضه کار
supply price قیمت عرضه
supply schedule جدول عرضه
work effort عرضه کار
glut عرضه بیش از حد
supplied عرضه داشتن
sampling offer عرضه ازمایشی
supplying عرضه داشتن
trial offer عرضه ازمایشی
supply عرضه داشتن
representable قابل عرضه
offer عرضه کردن
offer پیشکش کردن عرضه
supply side economics اقتصاد طرفدار عرضه
offers پیشکش کردن عرضه
marketed به بازار عرضه کردن
goons تروریست بی عرضه و نالایق
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
disposure نمایش عرضه داشت
market به بازار عرضه کردن
markets به بازار عرضه کردن
goon تروریست بی عرضه و نالایق
to offer عرضه کردن [ کالا]
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
real money supply عرضه واقعی پول
to put on the market به بازار عرضه کردن
to place on the market به بازار عرضه کردن
scruff ادم بی عرضه وفقیر
perfectly elastic supply عرضه کاملا با کشش
marginal supply price قیمت عرضه نهائی
personal service utility عرضه سرانه کار
quantity supplied مقدار عرضه شده
offered پیشکش کردن عرضه
marketability قابلیت عرضه در بازار
perfectly inelastic supply عرضه کاملا بی کشش
price elasticity of supply کشش قیمتی عرضه
offeror فروشنده عرضه کننده
marketable قابل عرضه دربازار
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
backward bending supply curve منحنی عرضه به عقب خم شونده
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
to offer a reward [for] عرضه کردن پاداشی [برای]
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
long run industry supply curve منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
oversold بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversell بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
lot جنس عرضه شده برای فروش
loanable funds وجوه قابل عرضه به بازار پول
requisitions تقاضا
exigence تقاضا
requisitioning تقاضا
solicitation تقاضا
rogation تقاضا
request تقاضا
demands تقاضا
requisition تقاضا
requested تقاضا
importance تقاضا
requests تقاضا
demanded تقاضا
requesting تقاضا
demand تقاضا
prayer تقاضا
suited تقاضا
suits تقاضا
requisitioned تقاضا
prayers تقاضا
suit تقاضا
postulating تقاضا
postulates تقاضا
postulated تقاضا
postulate تقاضا
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
demandant تقاضا کننده
income elasticity of demand درامدی تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
law of demand قانون تقاضا
request تقاضا خواسته
change in demand تغییر تقاضا
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
requests تقاضا خواسته
elasticity of demand کشش تقاضا
excess demand فزونی تقاضا
requesting تقاضا خواسته
requisition چیزمورد تقاضا
suing تقاضا کردن
demands تقاضا کردن
quantity of demand مقدار تقاضا
demand تقاضا کردن
requisitions تقاضا کردن
requisitions چیزمورد تقاضا
requisition تقاضا کردن
requisitioning تقاضا کردن
requisitioning چیزمورد تقاضا
applications فرم تقاضا
application فرم تقاضا
demanded <adj.> <past-p.> تقاضا شده
claimed <adj.> <past-p.> تقاضا شده
sues تقاضا کردن
on demand بنا به تقاضا
sued تقاضا کردن
peak demand حداکثر تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
sue تقاضا کردن
asked <adj.> <past-p.> تقاضا شده
requisitioned تقاضا کردن
requisitioned چیزمورد تقاضا
demand curve منحنی تقاضا
demand elasticity کشش تقاضا
demand factor ضریب تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
requested تقاضا خواسته
demand function تابع تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
requirement تقاضا احتیاج
adjure تقاضا کردن
plea تقاضا استدعا
demanded تقاضا کردن
pleas تقاضا استدعا
applier تقاضا کننده
information on demand اطلاعات با تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
demandable قابل تقاضا
demand pattern الگوی تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand side ستون تقاضا
demand shift جابجائی تقاضا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com