English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
heat rash عرق جوش حرارت سوزان
Other Matches
exothermal حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermic حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
scorcher سوزان
scorching سوزان
flaring سوزان
acrimonious سوزان
scorchers سوزان
fervid سوزان
torrid سوزان
ablaze سوزان
sweltering سوزان
parching سوزان
on fire سوزان
ardent سوزان
galling سوزان
scathingly سوزان
glowing سوزان
scathing سوزان
thermalgia درد سوزان
broiling sun افتاب سوزان
burning سوزان محترق
alighting سوزان سبک کردن
alight سوزان سبک کردن
alighted سوزان سبک کردن
perfervid بسیار غیور سوزان
alights سوزان سبک کردن
glow نگاه سوزان کردن
glows نگاه سوزان کردن
glowed نگاه سوزان کردن
fired حرارت
fire حرارت
adust با حرارت
ardor حرارت
fires حرارت
fervidness حرارت
warm با حرارت
warmed با حرارت
warms با حرارت
warmest با حرارت
ardour حرارت
verve حرارت
fervidity حرارت
enthrusiasm حرارت
pyogenic حرارت زا
heats حرارت
heat حرارت
warmth حرارت
clammy بی حرارت
temperatures حرارت
temperature حرارت
mettlesome با حرارت
vehemence حرارت
hotness حرارت
low heat cement سیمان کم حرارت
calefactory حرارت بخش
thermotherapy حرارت درمانی
heat drop افت حرارت
heat economy اقتصاد حرارت
heat exchange تبادل حرارت
heat conductor هادی حرارت
heat expansion انبساط حرارت
actinometre حرارت سنج
actinometer حرارت سنج
heat transfer انتقال حرارت
heat of hydration حرارت ئیدراسیون
calorification تولید حرارت
interchange of heat تبادل حرارت
impressment جدیت حرارت
expansion heat حرارت انبساط
transformation of heat تبادل حرارت
impetuosity تندی حرارت
heat absorption جذب حرارت
heat unit واحد حرارت
heats گرما حرارت
strenuousness حرارت و اصرار
thermophysics فیزیک حرارت
enthalpy حرارت فعال
calorimeter حرارت سنج
thermoregulation تنظیم حرارت
ardency شور و حرارت
ginger تندی حرارت
energetically از روی حرارت
steamiest پر حرارت پر بخار
initiative شوق و حرارت
fervently از روی حرارت
zeal ذوق حرارت
gradient افت حرارت
gradients افت حرارت
steamier پر حرارت پر بخار
steamy پر حرارت پر بخار
central heating حرارت مرکزی
temperatures درجه حرارت
heat حرارت دادن
initiatives شوق و حرارت
temperature درجه حرارت
heat گرما حرارت
thermometer حرارت سنج
thermometers حرارت سنج
heats حرارت دادن
preheat قبلا حرارت دادن
thermolysis تحلیل حرارت بدن
steam heating ایجاد حرارت با بخار
ignition temperature درجه حرارت احتراق
hyperpyrexia درجه حرارت بالاتر از صد
burner تولیدکننده حرارت در بالن
Fahrenheit درجه حرارت فارنهایت
thermoregulator دستگاه تنظیم حرارت
heatedly از روی هیجان یا حرارت
thermoregulatory وابسته تنظیم حرارت
pre heat حرارت دادن مقدماتی
burners تولیدکننده حرارت در بالن
reducer کم کننده شعله یا حرارت
operating temperature درجه حرارت کار
thermal exposure میزان جذب حرارت
tempering temperature درجه حرارت بازپخت
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
low temperature درجه حرارت پایین
sunbaked حرارت افتاب دیده
isothermal layer سطوح هم حرارت اب دریا
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
maximum temperature درجه حرارت حداکثر
internal temperature درجه حرارت داخلی
intermediate temperature درجه حرارت میانی
intermediate temperature درجه حرارت متوسط
preheated قبلا حرارت دادن
preheats قبلا حرارت دادن
thermostats نافم درجه حرارت
live wires آدم پر حرارت و با پشتکار
enthusiasm هواخواهی با حرارت شوروذوق
diathermy معالجه بوسیله حرارت
ambient temperature درجه حرارت محیطی
critical temperature درجه حرارت بحرانی
central heating system دستگاه حرارت مرکزی
enthusiasms هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermostat تنظیم کننده حرارت
temperatures درجه حرارت دما
thermostat نافم درجه حرارت
thermostats تنظیم کننده حرارت
temperature درجه حرارت دما
live wire آدم پر حرارت و با پشتکار
to steam ahead or away با حرارت کار کردن
final temperature درجه حرارت نهایی
forced convection تبادل حرارت اجباری
thermostable باثبات در اثر حرارت
filament temperature درجه حرارت فیلامان
heat affected zone منطقه حرارت دیده
heat conductivity قابلیت هدایت حرارت
fervidly از روی حرارت و غیرت
muffle furnace کوره با حرارت غیر مستقیم
psychrophilic رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
thermal exposure در معرض حرارت قرار گرفتن
geothermal وابسته به حرارت مرکزی زمین
telethermoscope حرارت سنج از مسافات دور
geothermic وابسته به حرارت مرکزی زمین
maximum safe temperature درجه حرارت مجاز حداکثر
thermostability قابلیت استحکام در مقابل حرارت
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
vulcanization تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
maximum surface temperature درجه حرارت سطحی حداکثر
internal temperature rise افزایش درجه حرارت داخلی
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
high temperature alloy الیاژ درجه حرارت بالا
magnetic transition temperature درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
hypothermal وابسته به تقلیل درجه حرارت
thermolabile بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
Thermos قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
Thermoses قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
thermotaxis تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
thermosetting قابل سفت شدن در مقابل حرارت
heat setting ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
thermocoagulation دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
thermoplastic قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
termograph دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
declaimed با حرارت علیه کسی صحبت کردن
seized گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
declaiming با حرارت علیه کسی صحبت کردن
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
declaim با حرارت علیه کسی صحبت کردن
bound barrel لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
isotherm follower دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
thermonuclear وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
anneal حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
seize گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
declaims با حرارت علیه کسی صحبت کردن
pyrolyze در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
pyrocondensation تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
phosphate esters مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
diapositive تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
volcanize تحت تاثیر حرارت اتشفشانی قرار دادن
flameout قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
vulcanization حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
humiture اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
thermoplasticity قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com