Dictiornary-Farsi | عروسی ساختگی یا دروغی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
sham marriage	عروسی ساختگی یا دروغی


Other Matches

quack	دروغی ساختگی
quacks	دروغی ساختگی
quacking	دروغی ساختگی
quacked	دروغی ساختگی
left handed marriage	عروسی با پست تر از خود عروسی با غیر هم کفو
wedding day	روز عروسی جشن سالیانه عروسی
false	دروغی
untruly	دروغی
mendaciously	دروغی
phony	دروغی
lyingly	دروغی
factitious	غیرطبیعی دروغی
spuriously	بطور دروغی
shams	دروغی ریاکاری
sham	دروغی ریاکاری
bravado	دلیر دروغی
sciomachy	جنگ دروغی
crocodile tears	اشک دروغی
dummy message	پیام دروغی
sciamachy	جنگ دروغی
irreligion	دین دروغی
pseudo prophet	پیغمبر دروغی
he f.stated that	دروغی گفت که
feinted	نمایش دروغی تظاهر
idol	خدای دروغی مجسمه
pretending	دروغی اقامه کردن
pretends	دروغی اقامه کردن
feinting	نمایش دروغی تظاهر
invention of a false story	جعل داستان دروغی
pretend	دروغی اقامه کردن
feint	نمایش دروغی تظاهر
collogue	موافقت دروغی کردن
sham fight	جنگ مشقی یا دروغی
feints	نمایش دروغی تظاهر
dummy	دروغی تقلبی موضع فریبنده
misbrand	مارک یا علامت دروغی گذاردن
dummies	دروغی تقلبی موضع فریبنده
idol	وابسته به خدایان دروغی وبت ها
perjured	سوگند دروغ خورده دروغی داده شده
wedding	عروسی
nuptials	عروسی
weddings	عروسی
espousal	عروسی
spousal	عروسی
matrimony	عروسی
nuptial	عروسی
hymen	عروسی
wedlock	عروسی
bridal	عروسی
marriage	عروسی
hymens	عروسی
marriages	عروسی
spurious	ساختگی
affected	ساختگی
factitious	ساختگی
colourable	ساختگی
phonies	ساختگی
phoneys	ساختگی
phoney	ساختگی
pinchbeck	زر ساختگی
whoppers	ساختگی
made-up	ساختگی
synthetic	ساختگی
made up	ساختگی
dummy	ساختگی
artificial	ساختگی
colorable	ساختگی
whopper	ساختگی
dummies	ساختگی
counterfeit	ساختگی
imitation	ساختگی
imitations	ساختگی
shams	ساختگی
sham	ساختگی
mock	ساختگی
ersatz	ساختگی
mocked	ساختگی
mocks	ساختگی
mocking	ساختگی
fictitious	ساختگی
forged	ساختگی
make-believe	ساختگی
make believe	ساختگی
bogus	ساختگی
counterfeited	ساختگی
counterfeiting	ساختگی
counterfeits	ساختگی
fictional	ساختگی
bridal	جشن عروسی
marriageable	درخور عروسی
marriage	جشن عروسی
digamy	عروسی دوباره
mismarriage	عروسی ناجور
get marriage	عروسی کردن
handfast	پیمان عروسی
hedge marriage	عروسی زیرجلی
internuptial	وابسته به عروسی
marriage preparations	تدارکات عروسی
marriages	جشن عروسی
the advantages of marriage	فوائد عروسی
wedding ring	انگشتر عروسی
nuptial	نکاحی عروسی
matrimonial	وابسته به عروسی
proposal of marriage	پیشنهاد عروسی
nuptials	نکاحی عروسی
wedding	جشن عروسی
weddings	جشن عروسی
the nuptial day	روز عروسی
to chang one's condition	عروسی کردن
to get married	عروسی کردن
wed	عروسی کردن با
nuptial ceremonies	ایین عروسی
marries	عروسی کردن
marry	عروسی کردن
to change ones condition	عروسی کردن
namby	ساختگی و بی مغز
factitious disorder	اختلال ساختگی
factitiousness	ساختگی بودن
pseudoproblem	مساله ساختگی
faggot vote	رای ساختگی
fagot vote	رای ساختگی
fictitiousness	ساختگی بودن
fictive	ساختگی افسانهای
fleuret	گل ساختگی کوچک
peg-legs	پای ساختگی
peg-leg	پای ساختگی
synthetic rubber	لاستیک ساختگی
fabricated language	زبان ساختگی
dummy	ادم ساختگی
contrived scarcity	کمیابی ساختگی
wigs	گیس ساختگی
compose sequence	دخشه ساختگی
compose sequence	ترتیب ساختگی
dummy	مصنوعی ساختگی
false	ساختگی نادرست
make-up	داستان ساختگی
dummy	ادمک ساختگی
made	مصنوع ساختگی
factitious	ساختگی مصنوعی
dummies	ادمک ساختگی
artificial intelligence	هوش ساختگی
dummies	مصنوعی ساختگی
wig	گیس ساختگی
dummy instruction	دستورالعمل ساختگی
dummy variable	متغیر ساختگی
dummy stimuli	محرکهای ساختگی
dummy module	برنامه ساختگی
dummy module	رویه ساختگی
demureness	ازرم ساختگی
dummy argument	نشانوند ساختگی
dummies	ادم ساختگی
anniversaries	جشن سالیانه عروسی
spousal	زفاف وابسته به عروسی
espoused	عروسی کردن نامزدکردن
remarry	دوباره عروسی کردن
hymen	خدای عروسی ونکاح
to come dressed in your wedding finery	با لباس عروسی آمدن
remarries	دوباره عروسی کردن
promise of marriage	قول یا پیمان عروسی
remarried	دوباره عروسی کردن
espouse	عروسی کردن نامزدکردن
married	عروسی کرده متاهل
trigmous	سه بار عروسی کرده
to pop the question	پیشنهاد عروسی کردن
espouses	عروسی کردن نامزدکردن
hymens	خدای عروسی ونکاح
espousing	عروسی کردن نامزدکردن
anniversary	جشن سالیانه عروسی
marriage lines	گواهی نامه عروسی
postnuptial	وابسته به بعد از عروسی
antenuptial	مربوط به پیش از عروسی
genial bed	رختخواب یافراش عروسی
false	ساختگی غیر واقعی
mim	باوقار ساختگی کمرو
curcumin	رنگ نارنجی ساختگی
padding	کلمات یارکوردهای ساختگی
venetian pearl	مروارید ساختگی توپر
artificiality	مصنوعی یا ساختگی بودن
demurely	با ازرم باوقاروشرم ساختگی
fly book	قوطی مگس ساختگی
phony	حقه باز ساختگی
artificially	بطور مصنوعی یا ساختگی
ruise	شایعات داستان ساختگی
secundine artem	بطور ساختگی یا مصنوعی
dummy argument	ارگومان یا نشانوند ساختگی
love match	عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
d. wedding	جشن شصتمین سال عروسی
wedding party	مجلس عروسی یا عقد کنان
We have a wedding ceremony comin off.	جشن عروسی در پیش داریم
a wedding with all the trimmings [fixings]	یک عروسی با هر چیزی که باهاش می آید
diamond weddings	شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
relative impediment	محظور شرعی برای عروسی
silver wedding	بیست وپنجمین سال عروسی
diamond wedding	شصتمین یا هفتادوپنجمین سال عروسی
golden weddings	جشن پنجاهمین سال عروسی
deuterogamy	عروسی دوم باره تجدیدفراش
consummated	انجام دادن عروسی کردن
they were made one	یعنی باهم عروسی کردند
consummates	انجام دادن عروسی کردن
consummating	انجام دادن عروسی کردن