Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
English
Persian
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
Other Matches
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
presbyterial
عضوکلیسای پرسبیتری
romanesque
رومی وابسته به تمدن رومی
kirkman
عضوکلیسای اسکاتلندی کشیش
RC
کاتولیک
miaasl
کاتولیک ها
romanist
کاتولیک
of the catholic persuasion
کاتولیک
popish
شبیه کاتولیک
popery
کلیسای کاتولیک رم
catholicize
کاتولیک کردن
catholicize
کاتولیک شدن
Catholic
ازاده کاتولیک
Catholics
ازاده کاتولیک
of the catholic persuasion
وابسته به تیره کاتولیک
canon low
قانون کلیسای کاتولیک
You are more catholic than the pope.
<proverb>
از پاپ کاتولیک تر شده اى .
Catholic
عضو کلیسای کاتولیک
monseigneur
مسیو کشیش کاتولیک
romanize
کاتولیک مسلک کردن
Catholics
عضو کلیسای کاتولیک
Roman Catholic
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Roman Catholics
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
lent
04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
pontifex
عضو شورای کشیشان کاتولیک
soutane
ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
lector
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
zucchetto
شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
extreme unction
مسح اخری تدهین دم مرگ کاتولیک ها
major seminary
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
ogive
رومی
Roman
رومی
Romans
رومی
neoscholasticism
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
romanism
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
ogive
طاق رومی
mastic
کندر رومی
legions
سپاه رومی
pimpernel
بادیان رومی
oilstone
سنگ رومی
Roman numerals
ارقام رومی
Latin cross
صلیب رومی
carcer
آماجگاه رومی ها
romanic
زبان رومی
romanesque vault
طاق رومی
acrus
طاق رومی
arm roll and grapevine
بغل رومی
romanesque
بسبک رومی
romanesque
ازنژاد رومی
Roman numeral
اعداد رومی
cavy
ارنب رومی
lovage
انجدان رومی
lyra
چنگ رومی
lyrae
چنگ رومی
hart wort
انجدان رومی
excubitorium
خوابگاه رومی
romish
رومی وار
domus
سرای رومی
mountian spinach
اسفناج رومی
legion
سپاه رومی
steelyard
قپان رومی
celtic nard
سنبل رومی
reunionist
کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
neo romanesque
رومی وار نوین
Roman numeral
عدد رومی
[ریاضی]
Roman
لاتین حروف رومی
anise
بادیان رومی انیسون
false ogive
سپر رومی گلوله
hollow square
[گچ بری هرمی رومی]
leg ride and far leg hook
بغل رومی بااستفاده از پا
Romans
لاتین حروف رومی
neronian
وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
colonica
خانه های رومی
popish
وابسته بکاتولیک رومی
colonia
خانه های رومی
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
romanic
متکلم بزبان رومی
caldarium
گرمخانه در حمام رومی
hunger cloth
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
lenten veil
پرده روی صلیب ومجسمه ها
[دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
ogive arch
طاق رومی قوس جناغی
hypaethrum
[پنجره نیم گرد کوچک رومی]
double cone
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
cavaedium
[پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation
واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
Frigi darium
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
praetorian
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
Golden House
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
vesta
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
knotted shaft
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
lavage
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
ides
روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
lararium
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
municipium
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ogive
طاق رومی
[این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
reunionism
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
fasces
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
papalize
پاپ ماب کردن رومی کردن
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com