Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English
Persian
dynast
عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
Other Matches
dynastical
وابسته بیک سلسله پادشاهان
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stocked
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
dynasty
خاندان پادشاهان
dynasties
خاندان پادشاهان
book og kings
کتاب پادشاهان
diadem
سربندیا پیشانی بند پادشاهان
diadems
سربندیا پیشانی بند پادشاهان
ghaut
سلسله سلسله کوه
chains
سلسله سلسله مراتب
chain
سلسله سلسله مراتب
Fatimid
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
constable of france
فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
hyksos
نام سلسلهای از پادشاهان مصر که چوپانی میکردند
mozarrab
عیسوی اسپانیولی که تابع پادشاهان عرب بود
curtana
شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
command channels
سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
controvrsism
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
chains
سلسله
strips
سر سلسله
system
سلسله
systems
سلسله
range
سلسله
ranged
سلسله
dynasties
سلسله
nexus
سلسله
ranges
سلسله
gradation
سلسله
gradations
سلسله
genealogies
سلسله
runs
سلسله
chain
سلسله
genealogy
سلسله
catena
سلسله
trains
سلسله
run
سلسله
trained
سلسله
kingdom
سلسله
dynasty
سلسله
train
سلسله
ranked
سلسله مقام
hierachy
سلسله مراتب
chain of command
سلسله مراتب
phylon
اجداد سلسله
ommiades
سلسله امیه
chains
سلسله کوه
ommiad
سلسله امیه
ranks
سلسله مقام
ghat
سلسله کوه
pecking order
سلسله مراتب
nervous systems
سلسله عصب
nervous system
سلسله عصب
unit system
سلسله احاد
ghat
رشته سلسله
coneatenation
تسلسل سلسله
the vascular system
سلسله اوندهاومجراها
channel
سلسله مراتب
pulse train
سلسله تپش ها
protomartyr
سر سلسله شهدا
mountain ranges
سلسله جبال
phylum
اجداد سلسله
rank
سلسله مقام
series
سلسله ردیف
sequences
سلسله مراتب
sequence
سلسله مراتب
hierarchy
سلسله مراتب
trains
رشته سلسله
trained
رشته سلسله
train
رشته سلسله
channeled
سلسله مراتب
chain
سلسله کوه
string
ردیف سلسله
hierarchies
سلسله مراتب
ranges
سلسله ردیف
ranged
سلسله ردیف
range
سلسله ردیف
systems
سلسله رشته
system
سلسله رشته
channeling
سلسله مراتب
channelled
سلسله مراتب
channels
سلسله مراتب
the nervous system
سلسله پیهای نباتی
occupational hierarchy
سلسله مراتب شغلی
heavenly hierarchy
سلسله مراتب فرشتگان
hierachical structure
ساختار سلسله مراتبی
flight
یک رشته پلکان سلسله
military channel
سلسله مراتب نظامی
achamenidae
سلسله هخامنشی هخامنشیان
hierarchical model
مدل سلسله مراتبی
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
hierarchism
اصول سلسله مراتب
hierarchy of needs
سلسله مراتب نیازها
memory hierarchy
سلسله مراتب حافظه
neural
وابسته به سلسله اعصاب
request mast
از طریق سلسله مراتب
cryptochannel
سلسله مراتب رمز
data hierarchy
سلسله مراتب داده ها
response hierarchy
سلسله مراتب پاسخ
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
thearchy
سلسله مراتب خدایان
control hierarchy
سلسله مراتب کنترل
sympathetics
سلسله پیهای نباتی باشد
request mast
گزارش از طریق سلسله مراتب
novus actus intervenieus
قطع سلسله علیت در خسارات
hierarchy
ساختار دادهای سلسله مراتبی
algebraic hierarchy parenthese
پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
campaigning
سلسله عملیات کوره بلند
argumentum
یک سلسله دلایل قابل قبول
echelons
ستون طبقه سلسله مراتب
campaigned
سلسله عملیات کوره بلند
campaign
سلسله عملیات کوره بلند
hierachical file system
سیستم فایل سلسله مراتبی
campaigns
سلسله عملیات کوره بلند
pecking order
سلسله مراتب دانه چینی
hierarchies
ساختار دادهای سلسله مراتبی
echelon
ستون طبقه سلسله مراتب
hierarchic
وابسته به سلسله مراتب وریاست
habit family hierarchy
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
ohm
واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
ohms
واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
train
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
exempted station
یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
trains
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
aborting
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
underplot
یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
aborted
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborts
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
abort
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchical data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
semiosis
یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
hierarchies
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
fiscal station
قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
hdbms
DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
onion skin language
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
Tahmasb
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com