Dictiornary-Farsi | عضو پیوند شده فراکاشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (9 milliseconds)

English	Persian
transplant	عضو پیوند شده فراکاشتن
transplanted	عضو پیوند شده فراکاشتن
transplanting	عضو پیوند شده فراکاشتن
transplants	عضو پیوند شده فراکاشتن


Other Matches

transplantation	فراکاشتن
hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
bond	پیوند
associating	هم پیوند
associates	هم پیوند
associated	هم پیوند
associate	هم پیوند
colligation	پیوند
linkage	پیوند
unrelated	بی پیوند
hyphens	پیوند
hyphen	پیوند
nexus	پیوند
connexion	پیوند
consociation	پیوند
anastomosis	پیوند
graftage	پیوند
grafter	پیوند زن
imping	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
inosculation	رگ پیوند
grafting	پیوند
ligature	خط پیوند
strapping	پیوند
linkages	پیوند
link	پیوند
ligaments	پیوند
graft	پیوند
ligament	پیوند
connexions	پیوند
merging	پیوند
transplantation	پیوند
bonding	پیوند
zonule	پیوند
grafted	پیوند
slurring	پیوند
connection	پیوند
slurs	پیوند
slur	پیوند
syntheses	پیوند
relation	پیوند
grafts	پیوند
synthesis	پیوند
slurred	پیوند
heat affected zone	ناحیه پیوند
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
ionic bond	پیوند یونی
graftage	پیوند زنی
eye splice	پیوند چشمی
crossbreed	پیوند زدن
cross breeding	پیوند دوجنس
covalent bond	پیوند کووالانسی
communications link	پیوند مخابراتی
communication link	پیوند ارتباطی
cold link	پیوند دستی
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
cut splice	پیوند میانی
data link	پیوند دادهای
data link	پیوند داده
double bond	پیوند دوگانه
equatorial bond	پیوند استوایی
engraft	پیوند زدن
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
dynamic link	پیوند پویا
doubly linked	با پیوند مضاعف
defragmentation	پیوند تکه ها
dative bond	پیوند داتیو
chink grafting	پیوند اسکنهای
link register	ثبات پیوند
mismarriage	پیوند نامناسب
osteoplasty	پیوند استخوانی
outcrossing	پیوند دو نژاد
outer connection	پیوند برونی
peptide bond	پیوند پپتیدی
peptide linkage	پیوند پپتیدی
polar bond	پیوند قطبی
radio link	پیوند رادیویی
root graft	پیوند ریشهای
short splice	پیوند کوتاه
single bond	پیوند یگانه
single bond	پیوند ساده
tie bar	اهن پیوند
splicer	پیوند دهنده
synchondrosis	پیوند غضروفی
three center bonding	پیوند سه مرکزی
syndesmosis	پیوند رباطی
organ transplantation	پیوند عضو
ogee	منحنی پیوند
linkage time	زمان پیوند
linker	پیوند دهنده
localized bond	پیوند مستقر
metallic bond	پیوند فلزی
sailmaker splice	پیوند چادردوز
long splice	پیوند بلند
mesalliance	پیوند ناجور
warm link	پیوند گرم
underpass approach	نشیب پیوند
underpass approach	سرازیری پیوند
triple bond	پیوند سه گانه
transplantable	پیوند شدنی
multiple bond	پیوند چندگانه
multivincular	بسیار پیوند
neural bond	پیوند عصبی
syntropy	پیوند سالم
linked	پیوند یافته
acetylene bond	پیوند استیلنی
spliced	پیوند کردن
acetylene link	پیوند استیلنی
splice	پیوند زدن
acetylene linkage	پیوند استیلنی
splice	پیوند کردن
association	پیوند ارتباط
grafts	پیوند گیاه
acetylenic bond	پیوند استیلنی
acetylenic link	پیوند استیلنی
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
associations	پیوند ارتباط
grafted	پیوند گیاه
anaplasty	پیوند کاری
spliced	پیوند زدن
ablosung	پیوند گسلی
additive	پیوند کد مخابراتی
additives	پیوند کد مخابراتی
confederacies	اتحاد پیوند
confederacy	اتحاد پیوند
buckets	منحنی پیوند
bucket	منحنی پیوند
protocol	پیوند نامه
flanges	پیوند لوله
flange	پیوند لوله
splicing	پیوند زدن
splicing	پیوند کردن
splices	پیوند کردن
hybridization	پیوند زنی
protocols	پیوند نامه
atomic bond	پیوند اتمی
bonding	تشکیل پیوند
bond strength	قدرت پیوند
basic linkage	پیوند اساسی
bent bond	پیوند خمیده
bond angle	زاویه پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
union	پیوند وصلت
bond polarity	قطبیت پیوند
bond length	طول پیوند
bond order	مرتبه پیوند
bond energy	انرژی پیوند
unions	پیوند وصلت
chain splice	پیوند زنجیری
back splice	پیوند وارون
axial bond	پیوند محوری
graft	پیوند گیاه
bond distance	طول پیوند
splices	پیوند زدن
back splice	پیوند معکوس
link	پیوند دادن
chemical bond	پیوند شیمیایی
bond moment	گشتاور پیوند
juncture	پیوند گاه درز
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
union	پیوند اتحادیه اتصالی
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
graft	جفت کردن پیوند
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
tie bar	بست جوش پیوند
grafts	جفت کردن پیوند
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
grafted	جفت کردن پیوند
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
link	دانه زنجیر پیوند
valence bond structure	ساختار پیوند والانسی
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
imping	عمل پیوند زدن
cross fertilize	باهم پیوند زدن
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
autoplasty	پیوند از خود بخود
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
homopolar bond	پیوند جور قطبی
homograft	پیوند از جنس خود
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
intercage bond	پیوند بین قفسی
intergraft	متقابلا پیوند شدن
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
interwed	باهم پیوند کردن