Total search result: 160 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
mameluke |
عضو گروهی |
|
|
Search result with all words |
|
byte |
گروهی از بیتها یا ارقام باینری |
bytes |
گروهی از بیتها یا ارقام باینری |
burst |
گروهی از خطاهای پیاپی . |
bursts |
گروهی از خطاهای پیاپی . |
fox hunting |
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها |
word |
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند |
worded |
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند |
central |
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل |
band |
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی |
bands |
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی |
yoke |
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند |
extend |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
extending |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
extends |
گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند |
media |
رسانههای گروهی |
corporation |
گروهی از مردم |
corporations |
گروهی از مردم |
monetarists |
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد |
gulp |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulp |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
gulped |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulped |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
gulping |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulping |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
gulps |
گروهی از کلمات معمولا دو بایت |
gulps |
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند |
tile |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
tiles |
مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند |
cursor |
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر |
cursors |
گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر |
group |
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها |
groups |
کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها |
packet |
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند |
packets |
گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند |
batch |
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند |
batch |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
batches |
گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند |
batches |
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند |
marathon |
جلسه گروهی طولانی |
marathons |
جلسه گروهی طولانی |
folder |
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS |
folders |
گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS |
halftone |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
halftones |
توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند |
triple |
سه گروهی |
tripled |
سه گروهی |
triples |
سه گروهی |
tripling |
سه گروهی |
quadrille |
رقص گروهی |
quadrilles |
رقص گروهی |
package |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
packaged |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
packages |
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند |
directories |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
directory |
روش سازماندهی فایلهای ذخیره شده روی دیسک دایرکتوری حاوی گروهی از فایل ها یا زیر دایرکتوری ها است |
enterprise |
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد |
enterprises |
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد |
gregarious |
گروهی |
mass media |
رسانههای گروهی |
communal |
گروهی |
communally |
گروهی |
esprit de corps |
روح گروهی |
Republican |
جمهوری گروهی |
Republicans |
جمهوری گروهی |
activity group therapy |
درمان با فعالیت گروهی |
batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
batch quantity |
کمیت گروهی |
between group variance |
پراکنش میان گروهی |
broadside messing |
ناهار خوری گروهی |
bulk properties |
خواص گروهی |
burn notice |
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند |
buzzword |
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است |
cluster controller |
کنترل کننده گروهی |
clustered devices |
دستگاههای گروهی |
collective protection |
حفافت گروهی |
conferencing |
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن |
congregational |
گروهی |
contact party |
گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود |
controvrsism |
روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند |
cpu |
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند |
deck switch |
کلید گروهی |
directive group therapy |
درمان رهنمودی گروهی |
espirit de corps |
روحیه گروهی |
gang milling cutter |
دستگاه فرز گروهی |
gang punch |
منگنه گروهی |
gang switch |
کلید گروهی |
group acceptance |
پذیرش گروهی |
group atmosphere |
جو گروهی |
group casting |
ریخته گری گروهی |
group consciousness |
اگاهی گروهی |
group contagion |
سرایت گروهی |
group discussion |
بحث گروهی |
group drive |
محرکه گروهی |
group dynamics |
پویش گروهی |
group factors |
عاملهای گروهی |
group frequency |
بسامد گروهی |
group identification |
همانند سازی گروهی |
group interview |
مصاحبه گروهی |
group membership |
عضویت گروهی |
group norms |
هنجارهای گروهی |
Other Matches |
|
trimerous |
سه گروهی |
group pressure |
فشار گروهی |
group printing |
چاپ گروهی |
group selector |
سلکتور گروهی |
syntality |
شخصیت گروهی |
proximate analysis |
تجزیه گروهی |
one shot lubrication |
روغنکاری گروهی |
sociogram |
نگاره گروهی |
team game |
بازی گروهی |
intergroup |
میان گروهی |
groupware |
ابزار گروهی |
group velocity |
سرعت گروهی |
group structure |
ساخت گروهی |
group test |
ازمون گروهی |
group theory |
نظریه گروهی |
team teaching |
تدریس گروهی |
particular baptists |
گروهی از تعمید کنندگان |
within group variance |
پراکنش درون گروهی |
group teaming |
ریخته گری گروهی |
group occulating light |
چراغ ناپیوسته گروهی |
ring [algebraic structure] |
حلقه گروهی [ریاضی] |
synecology |
بوم شناسی گروهی |
ochlocracy |
حکومت عامه یا گروهی ازمردم |
retreat |
انزوا [گروهی برای مدتی] |
synecologic |
وابسته به بوم شناسی گروهی |
storage pool |
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه |
to be the odd one out <idiom> |
نامشابه [دیگران در گروهی] بودن |
tetraspore |
گروهی متشکل ازچهار هاگ |
group teaming plate |
صفحه ریخته گری گروهی |
group rendezvous |
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی |
eminence |
پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای |
be a fifth wheel <idiom> |
آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها] |
terman group test of mental ability |
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن |
lashkar |
گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند |
to wriggle one's way |
بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن |
retreat |
گوشه نشینی [گروهی برای مدتی] |
fox-hunting |
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها |
media circus |
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی |
octet |
گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند |
media hype |
تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی |
do one's bit (part) <idiom> |
کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد |
odd man out <idiom> |
آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها] |
to handle something |
چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم] |
radical economists |
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد |
to call the roll |
حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن] |
colony |
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان] |
motor pool |
گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت |
lombards |
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند |
secure electronic transactions |
استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند |
routing indicator |
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود |
Ivy League |
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند |
scalable software |
برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد |
colony |
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند [زیست شناسی] |
chrome dyes |
کرم یا گروهی از رنگینه های شیمیایی که به همراه دی کرومات پتاسیم در رنگرزی پشم به کار رفته و رنگ نسبتا پایداری بوجود می آورند |
neo keynesians |
اقتصاددانان جدید کینزی گروهی که نظریات اقتصادی انها بر خلاف نظریات طرفداران مکتب پولی است |
slit trench |
سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی |
colony |
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند |
visiting correspondent |
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی |
groupware |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |