Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (2 milliseconds)
English
Persian
monumentality
عظمت ساختمانی
Other Matches
biggest
با عظمت
direness
عظمت
enormousness
عظمت
bigger
با عظمت
grandness
عظمت
big
با عظمت
greatness
عظمت
magneficence
عظمت
mightiness
عظمت
grandeur
عظمت
enormity
عظمت
imperial
با عظمت
grandly
با عظمت
magnificence
عظمت
enormities
عظمت
augustness
عظمت
prodigiousness
عظمت
heights
عظمت
height
عظمت
hugeness
عظمت جثه
vastitude
عظمت بزرگی
immenseness
بزرگی عظمت
vastity
عظمت بزرگی
vastness
عظمت بزرگی
monumental architecture
معماری با عظمت
magnitude
عظمت حجم
awful
ترس عظمت
giantship
عظمت جثه
grandeur delusion
هذیان عظمت
delusion of grandeur
هذیان عظمت
expansive delusion
هذیان عظمت
Majesties
بزرگی عظمت وشان واقتدار
Majesty
بزرگی عظمت وشان واقتدار
constructional
ساختمانی
structural
ساختمانی
structurally
ساختمانی
building line
بر ساختمانی
organic
ساختمانی
site office
دفتر ساختمانی
structual engineering
مهندس ساختمانی
structrual steelwork
فولاد ساختمانی
structrual stability
استحکام ساختمانی
structrual stability
ثبات ساختمانی
grillage
شبکه ساختمانی
site building
زمین ساختمانی
contractors plant
ماشینهای ساختمانی
structural concrete
بتن ساختمانی
structural crack
ترک ساختمانی
structural draftsman
نقشه کش ساختمانی
structural drawing
نقشه ساختمانی
structural factor
ضریب ساختمانی
structural joints
درزهای ساختمانی
structural member
عضو ساختمانی
structural steel
فولاد ساختمانی
structural timber
الوار ساختمانی
to found a building
ساختمانی بینادکردن
Construction works .
عملیات ساختمانی
construction joints
درزهای ساختمانی
construction joint
درز ساختمانی
building operations
عملیات ساختمانی
building material
مصالح ساختمانی
ashlar
سنگ ساختمانی
component
جزء ساختمانی
components
جزء ساختمانی
site
کارگاه ساختمانی
site
زمین ساختمانی
sited
کارگاه ساختمانی
building limes
اهک ساختمانی
constructive
مفید ساختمانی
sites
کارگاه ساختمانی
sites
زمین ساختمانی
member
جزء ساختمانی
members
جزء ساختمانی
timber
چوب ساختمانی
building unit
واحد ساختمانی
basic construction unit
واحد ساختمانی
contractors yard
واحد ساختمانی
sited
زمین ساختمانی
artificial stone
سنگ ساختمانی
building work
کار ساختمانی
ashler
سنگ ساختمانی
basic unit assembly group
گروه ساختمانی
building sites
کارگاه ساختمانی
building site
کارگاه ساختمانی
module
مدلهای نمونه ساختمانی
structural analysis
محاسبات طرح ساختمانی
structural steel sheet
ورق فولاد ساختمانی
structural design
طرح و محاسبات ساختمانی
public works
کارهای ساختمانی همگانی
structural transformation
تغییر شکل ساختمانی
modules
مدلهای نمونه ساختمانی
fabrique
[ساختمانی در محوطه باغ]
intelligent building
[ساختمانی با سرویس هوشمند]
to pull down a building
متلاشی کردن ساختمانی
to demolish a building
متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building
متلاشی کردن ساختمانی
refractory
ماده ساختمانی نسوز
to tear down a building
خراب کردن ساختمانی
to pull down a building
خراب کردن ساختمانی
to demolish a building
خراب کردن ساختمانی
ashlar
سنگ ساختمانی تراشیده
building craftsman
کارگر ماهر ساختمانی
light weight unit
واحد ساختمانی سبک
building machinery
ماشین الات ساختمانی
pattern construction drawing
الگوی نقشههای ساختمانی
home wiring
سیم کشی ساختمانی
material storage area
انبار مصالح ساختمانی
material testing laboratory
ازمایشگاه مصالح ساختمانی
masonery
مصالح ساختمانی سنگتراشی
corbelling
پیش امدگی ساختمانی
sheer plan
نقشه ساختمانی ناو
masonry lining
پوشش با مصالح ساختمانی
sidewalk superintendent
نافر عملیات ساختمانی
construction cost index
شاخص هزینه ساختمانی
constitutive
تشکیل دهنده ساختمانی
corbeling
پیش امدگی ساختمانی
steel fabric
بافت فولاد ساختمانی
bombproof
ساختمانی که پناه بمب باشد
modular design
مدل ساختمانی پیش ساخته
anti drag wire
اجزاء بست کاری ساختمانی
piers
پایه نصب ستونهای ساختمانی
pier
پایه نصب ستونهای ساختمانی
erection crane
جراثقال برای کارهای ساختمانی
building unit
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
studding
مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
To make a forcible entry into a building.
بزور وارد ساختمانی شدن
structual constituent
جزء تشکیل دهنده ساختمانی
pier mount
پایه نصب ستونهای ساختمانی
structural steel
تیر فولاد یا اهن ساختمانی
physiologic
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
homomorphy
شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
nut structure
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
hauling
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
physiological
وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
to plan a building
نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
hauls
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
embryonic membrane
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
to burgle
[British E]
/ burglarize
[American E]
a building.
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
to break into a building
با زور
[و غیر قانونی]
وارد ساختمانی شدن
ashlering
[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
dolmen
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
masonary
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
haul road
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
dimension stone
سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
interlacing arches
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
heterology
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
beef up
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
earthquake factor
مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
cellulose nitrate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
bulb angle
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
free haul
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
anti tear strips
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
polymers
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
polymer
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
offices
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
bed drop or bod fall
اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
cross member
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
monocoque
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Open-plan
<adj.>
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
homoplasy
تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
resident engineer
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com