Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English
Persian
aftermost
عقب ترین واپسین
Other Matches
ended
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost
پایین ترین زیر ترین
carried
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
ultimate
واپسین
last a
واپسین
death bed
دم واپسین
lord's supper
شام واپسین
aftertime
روزگار واپسین
miz
واپسین دگل
miz
واپسین بادبان کشتی
pull it out
پیروزی در واپسین لحظات
he is on his last legs
در دم واپسین زندگی است
mizen
واپسین بادبان کشتی دو دگلی
mizzen
واپسین بادبان کشتی دو دگلی
swan song
واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
combat resolution
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
neutrino
ذره کوچک فراری با جرم درحال سکون صفر واپسین 5/0
oxytone
واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
backmost
پس ترین
drier
: خشک ترین
best
عظیم ترین
furthest
پیشرفته ترین
arrant
بدنام ترین
nethermost
پست ترین
topmost
اعلی ترین
most significant
پراهمیت ترین
more like;most like
شبیه ترین
least significant
کم اهمیت ترین
hindmost
عقب ترین
lower most
پایین ترین
lowermost
پایین ترین
meritorious
شایسته ترین
middlemost
میان ترین
downmost
پایین ترین
midmost
میان ترین
lattermost
پست ترین
leftmost
سمت چپ ترین
bottommost
پایین ترین
backmost
عقب ترین
lattermost
عقب ترین
driest
خشک ترین
undermost
زیر ترین
foremost
پیش ترین
first and foremost
<adv.>
پیش ترین
lowest
پایین ترین
westernmost
غربی ترین
rightmost
راست ترین
undermost
پایین ترین
aftmost
عقب ترین
most important
<adj.>
مهم ترین
rearmost
عقب ترین
proto
مهم ترین
eldest
مسن ترین
best
شایسته ترین پیشترین
next
نزدیک ترین پس ازان
innermost
داخلی ترین دراعماق
lsb
کم اهمیت ترین بیت
most significant digit
با ارزش ترین رقم
least significant bit
کم اهمیت ترین بیت
heartstring
عمیق ترین احساسات دل
least significant digit
کم اهمیت ترین رقم
ticked
سخت ترین مرحله
easternmost
شرقی ترین نقطه
most significant bit
با اهمیت ترین بیت
most significant bit
با ارزش ترین بیت
royal road
اسان ترین راه
most significant digit
با اهمیت ترین رقم
neap
خفیف ترین جزر و مد
neap tide
پائین ترین جزر و مد
full-back
عقب ترین بازی کن
full-backs
عقب ترین بازی کن
eastermost
شرقی ترین نقطه
tenth rate
از پایین ترین جنس
tenth rate
پایین ترین درجه
bottom price
پائین ترین قیمت
ticks
سخت ترین مرحله
tick
سخت ترین مرحله
top flight
اعلی ترین مرتبه
upmost
عالی ترین بالاترین درجه
culminant
درمرتفع ترین موضع کامل
Put your warmest clothes on .
گرم ترین لباسهایت را تن کرد
primitive data type
ساده ترین شکل داده
troposphere
پایین ترین بخش اتمسفر
thermosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
sternmost
عقب ترین قسمت کشتی
lower high water
پایین ترین پیشرفت اب دریا
admirals
عالی ترین افسرنیروی دریایی
combat resolution
پایین ترین رده رزمی
curtail step
پایین ترین پله پلگان
curtal step
پایین ترین پله پلگان
exosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
fullback
جای عقب ترین بازی کن
lasts
پایین ترین درجه یا مقام
admiral
عالی ترین افسرنیروی دریایی
lasted
پایین ترین درجه یا مقام
last
پایین ترین درجه یا مقام
least developed countries
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
subcutis
عمیق ترین قسمت زیر پوست
This is the easisrt way.
این آسان ترین راه است
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
supremum
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
next of kin
نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
last but not least
<idiom>
آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
bellies
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
belly
کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
least upper bound
[lub, LUB]
کوچک ترین کران بالا
[ریاضی]
bottoms
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
lower low water
پایین ترین پست رفت اب دریا
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
heart strings
عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
lowest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
bottom
با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
smallest common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ریاضی]
least common multiple
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
lowest common multiple
[LCM]
کوچک ترین مضرب مشترک
[ک.م.م]
[ریاضی]
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
water collecting sump
پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
rock-bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
greatest common divisor
[gcd]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
best-seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
rock bottom
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
highest common factor
[HCF]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common factor
[GCF]
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
greatest common divisor
بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک
[ریاضی]
white wool
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
best-sellers
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
This is the oldest Persian script in existence.
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
best seller
پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
endodermis
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
aftermost
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
knight bachelor
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
msd
با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
msb
با اهمیت ترین بیت Bit Significant ost
physical
پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
dynamic
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
The box office star of 1980.
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
dynamically
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
ahmad
اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
intima
درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
master
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
mastered
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
masters
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
geodetic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
geodetical
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
geodeticline
کوتاه ترین خطی که دونقطه رادر روی سطحی بهم میپوند د
garboard
پایین ترین حاشیه چوبی یااهنی که روی حمال کشتی قرارمیدهند
bilge
پایین ترین قسمت ساختمان هواپیما که اب کثافات و دیگرضایعات در ان جمع میشود
high fidelity
ایجاد صدا با عالی ترین درجه وشباهت زیاد به اصل ومبداء ان
weakest maintained
ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
optimum
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
hyperfocal distance
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
circular carpet
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
minimum
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
silicon valley
محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
Pentium Pro
قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
The darkest hour is that before the down.
<proverb>
تاریک ترین لیظه هنگامی است که چیزی به فجر نمانده است .
garters
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
proletary
عضو پست ترین گروه مردم مزدور پست
garter
عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
contralto
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
madder
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
zara design
نقش محرمات
[قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.]
Fustat rug
فرش فسطاط
[فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
salor
سالور
[از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
Pazyryk rug
فرش پازیریک
[این فرش از قدیمی ترین فرش های بافته شده که در منطقه ای به هم نام در یخچال های طبیعی سیبری می باشد بود. دانشمندان معتقدند محل بافته شدن جایی غیر از سیبری بوده است.]
floral design
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com