English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Marriage are made in heaven . <proverb> عقدشان توى آسمان بسته شده است .
Other Matches
high-rise آسمان خراش
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
give right arm <idiom> کلاه به آسمان انداختن
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
He is sky -cold. <proverb> آدم آسمان جلى است .
as different as chalk and cheese <idiom> مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
Spint not against heaven,it will fall back in thy . <proverb> بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
To be transported with joy . To be over joyed . To throw up ones cap. کلاه خود را بهوا ( به آسمان ) انداختن
The sky was black with crows. آسمان از کلاغ سیاه شده بود
He says one thing and does another. حرفش با عملش از زمین تا آسمان فرق دارد
Wherever you go the sky has the same colour . <proverb> به هر کجا که روى آورى آسمان همین رنگ است .
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
ruyi clouds ابر آرزو [در فرش های چینی گاه از طرح ابر آسمان استفاده می شود که نشانه بخت و اقبال است.]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
shutting بسته
shook بسته
parcel بسته
package بسته
fardel بسته
crossed chaque چک بسته
closed بسته
barred بسته
crossed cheque چک بسته
fronted صف بسته
bunged up بسته
parcels بسته
packet بسته
datagram یچ بسته
logical یچ بسته
curdy بسته
kits بسته
packets بسته
kit بسته
uncrossed بسته
pack بسته
trusser بسته
jellied بسته
clotted بسته
solid بسته
solids بسته
strikebound بسته
shuts بسته
pent بسته
grumous بسته
stacked بسته
connected بسته
pinioned کت بسته
stacks بسته
stack بسته
interdependent به هم بسته
packaged بسته
ice bound یخ بسته
imperforate بسته
packages بسته
shut بسته
corked بسته
bundle بسته
pack box بسته
bundles بسته
packed بسته ای
packs بسته
bagful یک بسته
bundling بسته
clotty بسته
grume خون بسته
kit بسته لوازم
homogamy زناشویی بسته
dumbest زبان بسته
dumb زبان بسته
large n سر بسته همینطوری
dunnage بسته بندی
dumber زبان بسته
gelidity بسته شدگی
lappermilk شیر بسته
package بسته بندی
flat pack بسته مسطح
packages بسته بندی
packaged بسته بندی
food packet بسته غذایی
disk pack گروه بسته
disk pack بسته دیسک
investment castings ریخته گی بسته
disk pack گرده بسته
investment foundry ریخته گی بسته
iron bound با اهن بسته
shook بسته کردن
ironbound با اهن بسته
it is a question of money موضوع بسته به
lamblkin زبان بسته
internal drainage ابریز بسته
dog دفاع بسته
closed mind ذهن بسته
as the case may be بسته بمورد
application package بسته کاربردی
closed network شبکه بسته
aleatory بسته به بخت
closed routine روال بسته
closed society جامعه بسته
closed subroutine زیرروال بسته
vans کامیون سر بسته
van کامیون سر بسته
closed system نظام بسته
closed loop حلقه بسته
closed group گروه بسته
case numbers شماره بسته ها
close column ستون بسته
closed area منطقه بسته
closed economy اقتصاد بسته
closed file ستون بسته
closed file فایل بسته
box trail سهم بسته
bound electron الکترون بسته
bound charge بار بسته
closed fist مشت بسته
blocked opening درگاه بسته
closed game بازی بسته
blind fold با چشم بسته
closed system سیستم بسته
assumed بخود بسته
blindfold چشم بسته
closed shops سیستم بسته
closed shop سیستم بسته
closed circuits مدار بسته
closed circuit مدار بسته
dogs دفاع بسته
congealable بسته شدنی
dogging دفاع بسته
blindfolded چشم بسته
closed system سازگان بسته
closed traverse پیمایش بسته
closed universe جهان بسته
finite universe جهان بسته
closed variation واریاسیون بسته
coagulum خون بسته
coil of rope بسته طناب
cruor خون بسته
tongue-tied زبان بسته
blindfolds چشم بسته
blindfolding چشم بسته
kits بسته لوازم
closed <adj.> <past-p.> بسته شده
packet بسته کوچک
packer بسته بند
packers بسته بند
armfuls یک بغل یک بسته
packets بسته کوچک
unopened بسته - بازنشده
young ice یخ تازه بسته
survival pack بسته نجات
blocked <adj.> <past-p.> بسته شده
to shut down بسته شدن
tongue tied زبان بسته
barricaded <adj.> <past-p.> بسته شده
barred <adj.> <past-p.> بسته شده
armful یک بغل یک بسته
cover بسته بندی
closed محرمانه بسته
post- بسته پستی
shutting بسته شدن
shuts بسته شدن
posted بسته پستی
shut بسته شدن
posts بسته پستی
manacled <adj.> دست بسته
tied up <adj.> دست بسته
post بسته پستی
drafts بسته کالا
drafted بسته کالا
closures بسته شدن
closure بسته شدن
coverings بسته بندی
package tour گشت بسته ای
package holiday گشت بسته ای
all-expense tour گشت بسته ای
covers بسته بندی
draft بسته کالا
close-fisted <adj.> دست بسته
lockfast محکم بسته
right parenthesis ) پرانتز بسته
right round bracket پرانتز بسته
clogging بسته شدن
on the rope بهم بسته
occlusion بسته شدگی
packaging بسته بندی
packing بسته بندی
mare clausum دریای بسته
pack بسته کردن
parcel post بسته پستی
icebound یخ بند یخ بسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com