Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English
Persian
universal complex
عقده همگانی
Other Matches
public
آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
complex
عقده
ganglion
عقده
complexes
عقده
superiority complex
عقده ای
complex
عقده روانی
lump in throat
عقده در گلو
diana complex
عقده دیانا
nodules
برامدگی عقده
complexes
عقده روانی
ganglionated
عقده دار
nodule
برامدگی عقده
electra complex
عقده الکترا
obsessions
عقده روحی
obsession
عقده روحی
edipus complex
عقده ادیپ
medea complex
عقده میدیا
knot
مشکل عقده
knots
مشکل عقده
inferiority complex
عقده حقارت
inferiority complexes
عقده حقارت
complex indicator
نشانگر عقده
spinal ganglion
عقده نخاعی
sympathetic ganglion
عقده سمپاتیک
orestes complex
عقده اورستس
oedipus complex
عقده ادیپ
mother complex
عقده مادری
jocasta complex
عقده یوکاستا
medea complex
عقده فرزند کشی
preganglionic
قبل از عقده عصبی
plenums
همگانی
generable
همگانی
plenum
همگانی
nonquota
همگانی
generals
همگانی
general
همگانی
communally
همگانی
communal
همگانی
wall-to-wall
همگانی
universal
همگانی
public
همگانی
preganglionic
وابسته به جلو عقده عصبی
obsess
ایجاد عقده روحی کردن
obsessed
ایجاد عقده روحی کردن
obsesses
ایجاد عقده روحی کردن
obsessing
ایجاد عقده روحی کردن
family check
کیش همگانی
universal symbol
نماد همگانی
holocaust
کشتار همگانی
public building
بنای همگانی
pissoir
شاشگاه همگانی
pissoir
ابریزگاه همگانی
generals
جامع همگانی
general
جامع همگانی
semipublic
نیمه همگانی
public health
بهداشت همگانی
holocausts
کشتار همگانی
universal trait
صفت همگانی
agora
همایشگاه همگانی
public
همگانی ملی
cross examination
بازجویی همگانی
latrine
ابریز همگانی
hecatomb
قربانی همگانی
mass media
رسانههای همگانی
universalization
همگانی سازی
long house
ماوای همگانی
utility
صنایع همگانی
mass education
اموزش همگانی
public instractions
تعلیمات همگانی
public works
کارهای ساختمانی همگانی
socialized medicine
بیمه پزشکی همگانی
public traffic
رفت و امد همگانی
holocausts
اتش سوزی همگانی
public domain software
نرم افزارعمومی یا همگانی
public domain software
نرم افزار همگانی
cafeteria messing
ناهار خوری همگانی
holocaust
اتش سوزی همگانی
pogrom
ازار وکشتار همگانی
pogroms
ازار وکشتار همگانی
land sturm
نام نویسی همگانی
common good
خیر عمومی یا صلاح همگانی
indignation meeting
مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
sanitarian
کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
social security
بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
gymnopaedic
درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
telpak
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
community property
اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com