English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
prodrome علائم اولیه مرض
Other Matches
legend شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legends شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
zaph dignbats علائم زف
symbols علائم
signalman متصدی علائم
signal man متصدی علائم
shading symbols علائم سایهای
signal fidelity وفاداری علائم
symbolic string رشته علائم
symptom علائم مرض
supervisory signals علائم نظارتی
sinusoidal signals علائم سینوسی
signal transformation ترادیسی علائم
symbolic table جدول علائم
mathematical symbols علائم ریاضی
indication signs علائم راهنمائی
facing علائم ریاضی
facings علائم ریاضی
identification signs علائم تشخیص
hazard signs علائم خطر
erection marks علائم نصب
schematic symbols علائم الگویی
epiphenomenon علائم ثانویه
economic indicator علائم اقتصادی
sound signal علائم صدا
signal regeneration باززایی علائم
control signals علائم کنترلی
symptoms علائم مرض
The symptoms ( of a disease) . علائم بیماری
character set مجموعه علائم
staggy دارای علائم ونشانههای نر
number plate پلاک علائم مشخصه
nomenclature فهرست علائم واختصارات
symptomatic حاکی از علائم مرض
tablature نوعی علائم موسیقی
number plates پلاک علائم مشخصه
baud rate نسبت علائم درثانیه
emblazonment تزئین با نشان و علائم
semeiotic مکتب علائم رمزی
semeiotic وابسته به علائم مرض
semiotic مکتب علائم رمزی
syndromes علائم مشخصه مرض
syndrome علائم مشخصه مرض
pictograph نشان یا علائم تصویری
semiotic وابسته به علائم مرض
legends فهرست علائم واختصارات
dual intensity تاکید علائم خاص
legend فهرست علائم واختصارات
sigil علامت نجومی علائم رمزی
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation علائم مخصوص جمله جبری
symbolization استعمال علائم ونشانهای رمزی
signal box توقف گاه متصدی علائم
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
morsecode علائم رمز تلگرافی مرس
Road signs علائم راهنمایی و رانندگی جاده
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
syndrome مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
symbolism نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
accidentalism تشخیص علائم گمراه کننده مرض
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
monitored به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
signalment تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
monitors به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
lights out علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
typographies فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
closed circuit تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
closed circuits تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
phonetician متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
umbrella طرح چتر [یکی از علائم هشتگانه بودا که در فرش های چینی بکار رفته و نشانه قدرت و اقتدار دولت است.]
lockjaw قفل شدن یا کلید شدن دهان که از علائم زودرس کزاز است
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
initialed اولیه
initials اولیه
initialing اولیه
initialled اولیه
initialling اولیه
fundamental اولیه
primeval اولیه
rudimentary اولیه
primary اولیه
preliminary اولیه
initial اولیه
elementary اولیه
first generation اولیه
primal اولیه
primitive اولیه
early اولیه
earliest اولیه
preliminaries اولیه
raw اولیه
dispersion اولیه
basic اولیه
basics اولیه
input translator مترجم اولیه
input transformer ترانسفورماتور اولیه
elementary cell پیل اولیه
input unit واحد اولیه
drawing key طرح اولیه
originals نسخه اولیه
original نسخه اولیه
feed stock مواد اولیه
first cost هزینه اولیه
first cause علت اولیه
first aids کمکهای اولیه
input terminal ترمینال اولیه
input time زمان اولیه
input voltage ولتاژ اولیه
primery voltage ولتاژ اولیه
cogging train مسیر اولیه
basic speed سرعت اولیه
basic size اندازه اولیه
basic requisition number درخواست اولیه
velocities سرعت اولیه
velocity سرعت اولیه
pre load بار اولیه
pre loading بارگیری اولیه
basic data اطلاعات اولیه
parent یکان اولیه
initial speed سرعت اولیه
input speed سرعت اولیه
basic standard استاندارد اولیه
prime نخستین اولیه
primed نخستین اولیه
primes نخستین اولیه
layout طرح اولیه
layouts طرح اولیه
breaking down train راه اولیه
pre assembly نصب اولیه
integral تابع اولیه
preliminiary work کار اولیه
input tape نوار اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
initial velocity سرعت اولیه
input diode دیود اولیه
initial value مقدار اولیه
input drift رانش اولیه
input electrode الکترود اولیه
initial strength استحکام اولیه
input frequency فرکانس اولیه
input data دادههای اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
input attenuation میرائی اولیه
input capacitor خازن اولیه
input circuit مدار اولیه
input coordinate مختصات اولیه
input admittance ادمیتانس اولیه
input coupling تزویج اولیه
input current جریان اولیه
initialize مقداردهی اولیه
initial reserves ذخایر اولیه
initial point نقطه اولیه
incunabula مراحل اولیه
input information اطلاعات اولیه
input noise پارازیت اولیه
i.c. حالت اولیه
historical costs هزینه اولیه
input reactance راکتانس اولیه
input signal سیگنال اولیه
first notions تصورات اولیه
input gap فاصله اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
initial mass جرم اولیه
initial level سطح اولیه
initial cost هزینه اولیه
initial condition شرط اولیه
initial condition شرایط اولیه
opening capital سرمایه اولیه
initial capital سرمایه اولیه
input function تابع اولیه
input stage طبقه اولیه
first aid کمکهای اولیه
blueprint طرح اولیه
blueprints طرح اولیه
primary track شیار اولیه
prime cost ارزش اولیه
stock ذخیره اولیه
prime costs هزینههای اولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com