English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
long haired علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
longhair علاقمندی غیر عقلانی دارای موی بلند
Other Matches
rationalization انطباق با اصول عقلانی عقلانی کردن
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
stentorophonic دارای صدای بلند
ladder back دارای پشتی بلند
egghead روشنفکر دارای افکار بلند
eggheads روشنفکر دارای افکار بلند
highbrow دارای ابرو وپیشانی بلند
high mind با مناعت دارای احساسات بلند
undulant دارای عوارض پست و بلند
loudmouthed وراج دارای صدای بلند
abiston سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
asbestos سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
overmasted دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
high grown دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
churchliness علاقمندی بکلیسا
interestedly از روی علاقمندی
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
long haired علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
longhair علاقمندی وافر وبیش ازاندازه
spelunking علاقمندی به کشف ومطالعه غارها
aestheticism زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
dactyl کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
intellectual عقلانی
intellectuals عقلانی
intellect نیروی عقلانی
intellectuality قوه عقلانی
intelligential عقلانی باهوش
intellectualize عقلانی کردن
irrational غیر عقلانی
rational عقلانی منطقی
rationalism فلسفه عقلانی
intellects نیروی عقلانی
rationalist معتقد به فلسفه عقلانی
pipe dream <idiom> نقشه غیر عقلانی
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
corn-effect ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
nescience اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
single track فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
uplands بلند
willowy بلند
long بلند
taller بلند
eton collan بلند
tallest بلند
long- بلند
tallest قد بلند
longest بلند
highfalutin بلند
legged پا بلند
longed بلند
longer بلند
skyscraper بلند
longs بلند
tall قد بلند
amplifiers بلند گو
towering بلند
lengthwise بلند
loftily بلند
pointer خط کش بلند
pointers خط کش بلند
amplifier بلند گو
grandiose بلند
skyscrapers بلند
megaphones بلند گو
megaphone بلند گو
rumbustious بلند
vociferous بلند
tall بلند
loudspeaker بلند گو
upland بلند
loud speaker بلند گو
forte بلند
talll بلند
aloud بلند
highest بلند
eminent بلند
talll قد بلند
highs بلند
high (1 9 to 36) بلند
loudly بلند
soaring بلند
high بلند
taller قد بلند
mouth filling بلند
high grown بلند قد
fortes بلند
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
arise بلند شدن
screeching صدای بلند
fortissimo خیلی بلند
blast furnaces کوره بلند
fortissimo صدای بلند
to throw up بلند کردن
buzzing صدای بلند
loudly با صدای بلند
tor صخره بلند
buzzed صدای بلند
to read out بلند خواندن
buzz صدای بلند
long haul خط سیر بلند
sweeps پاروی بلند
to kick up با پا بلند کردن
arises بلند شدن
buzzes صدای بلند
moppy کلفت بلند
aloud باصدای بلند
screeches صدای بلند
blast furnace کوره بلند
banquette زمین بلند
big-hearted نظر بلند
louder بلند اوا
louder باصدای بلند
loud بلند اوا
loud باصدای بلند
mitt دستکش بلند
lifts بلند کردن
mitts دستکش بلند
lifting بلند کردن
shandies بلند رویایی
lifted بلند کردن
shandy بلند رویایی
exalted بلند مرتبه
long splice پیوند بلند
loudest باصدای بلند
loudest بلند اوا
famous بلند اوازه
belly laughs خندهی بلند
large hearted نظر بلند
belly laugh خندهی بلند
lifter بلند کننده
long burst رگبار بلند
high-rise ساختمان بلند
coamings لبه بلند
low-rise نه بسیار بلند
long robe ردای بلند
long run بلند مدت
Catholic بلند نظر
keep down بلند نشوید
Catholics بلند نظر
clarion شیپور بلند
walk off with بلند کردن
top-level بلند پایه
jointing plane رنده بلند
long term بلند مدت
yuk خندهی بلند
vociferant با صدای بلند
blast furnace coke کک کوره بلند
soar بلند پروازکردن
ambitious بلند پرواز
ambitious بلند همت
high-flying بلند پرواز
altivolant بلند پرواز
soared بلند پروازکردن
soars بلند پروازکردن
erect بلند کردن
erected بلند کردن
erecting بلند کردن
erects بلند کردن
bigmouthed صدا بلند
screech صدای بلند
boisterous laughter خنده بلند
To do something slapdash. سر بلند بودن
magnaimous بلند نطر
chivalric بلند همت
long thrust سخمه بلند
gaff خنده بلند
knee-high بلند تا سر زانو
slender بلند وباریک
lop sided کوتاه و بلند
high-minded بلند همت
uprear بلند شدن
capote شنل بلند
upraise بلند کردن
louden بلند شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com