Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
m
علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
Other Matches
g
در معنای یک هزار میلیون
symbol
اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
brevity code
علامت اختصاری
ampersand
علامت چاپی & به معنای "و"
atto
معنای پیشوندی با معنای یک تریلیونم یا بیلیونیوم یک بیلیون
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
smiley
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
t
درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
brevity code
کد اختصاری
summary
اختصاری
summaries
اختصاری
brevity code
رمز اختصاری
summery proceedings
دادرسی اختصاری
summary trial
محاکمه اختصاری
summary
موجز اختصاری
summaries
موجز اختصاری
summary jurisdictions
محاکمات اختصاری
outline utility
برنامه یا ویژگی کمکی اختصاری
pennyweight
سنگ گوهر فروشان که برابر است با 71555/1گرم و نشان اختصاری
mega
میلیون
crore
ده میلیون
m
یک میلیون
millions
میلیون
million
میلیون
megacycle
یک میلیون دور
megabit
میلیون ذره
To scuffle through a job.
سر به میلیون می زند
megabyte
میلیون بایت
megacycle
میلیون چرخه
megabit
میلیون بیت
milliard
هزار میلیون
megawatts
یک میلیون وات
megawatt
یک میلیون وات
megahertz
میلیون هرتز
megacycle
یک میلیون دوردر دقیقه
octillion
توان هشتم میلیون
kilomegacycle
هزار میلیون چرخه
mips
یک میلیون دستورالعمل درثانیه
billionths
یک تقسیم بر هزار میلیون
million instructions per second
میلیون دستورالعمل در ثانیه
mb
یک میلیون بایت egaByte
billionth
یک تقسیم بر هزار میلیون
gigabyte
یک هزار میلیون بابت
symbol
علامت ترسیمی علامت فرمولی
parts per million
[ppm]
بخش در میلیون
[فیزیک]
[شیمی]
f
معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
mhz
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
PB
یک quadrilloion بایت چهار میلیون
negatives
به معنای
non-
در معنای نه
negative
به معنای
mono-
در معنای تک یا یک
characters
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
megaflop
یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
megatons
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
gigahertz
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
gigaflop
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
megaton
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
inter-
در معنای بین
positive
در معنای بله
mini-
در معنای کوچک
sub-
در معنای کمتر
kilo
در معنای یک هزار
kilos
در معنای یک هزار
denotation
معنای صریح
connotation
معنای ضمنی
anti-
به معنای "مخالف "
connotations
معنای ضمنی
pre
در معنای پیش از
pre-
در معنای پیش از
implications
معنای ضمنی
implication
معنای ضمنی
n
در معنای نانو
mhz
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans .
پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
micro-
در معنای یک میلیونیوم واحد
significance
معنای مخصوص دارد
atto
پیشوندی به معنای 01 به توان 81-
micro-
در معنای خیلی کوچک
quad
در معنای چهار بار
semi-
در معنای نصف یا بخش
quads
در معنای چهار بار
nimbus
وندی به معنای باران زا
ultra-
در معنای بسیار بزرگ
nano
پیشوندی به معنای یک بیلیونیم
nano
پیشوندی به معنای 01 به توان 9-
hecto
پیشوندی به معنای یکصد
tera
پیشوندی به معنای یک تریلیونیم
suffixix
لفظ معنای الحاقی
nimbuses
وندی به معنای باران زا
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
A million is 1 with 6 zeros
[noughts]
after it.
یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است.
[ریاضی]
There are ine milion book (volumes)in this library.
دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
significant
آنچه معنای مخصوصی دارد
multi-
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
ambiguous
آنچه دو معنای ممکن دارد
pico
پیشوندی به معنای 01 به توان منفی 21
counter-
پیشوندی به معنای مخالف یاضد
semantics
معنای کلمات یا نشانها در برنامه ها
super-
در معنای خیلی خوب یا قدرتمند
a word with a pejorative connotation
واژه ای با معنای ضمنی منفی
significantly
آنچه معنای مخصوصی دارد
null
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
kara
به معنای رنگ سیاه
[در زبان ترکی]
N.A
مخفف به معنای غیر قابل اجرا
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
aluminum
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
aluminium
فلز الومینیوم الومینیوم بنام اختصاری
erase character
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
alinik design
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
RTFM
خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
u
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why?
میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
vga
پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
super-
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
kb
واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
WWW
مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند
IF statement
عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
kilos
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilo
واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
soft keys
کلیدهای روی صفحه کلید که می توانند دارای معنای تعریف شدهای توسط استفاده کننده باشند
m
مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
terabyte
یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
handshake
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshakes
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
handshaking
استفاده از سیگنال تصدیق در معنای آمادگی بری ارسال و دریافت که به کامپیوتر اجازه میدهد یا وسیله کندتر کار کند
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
prefixes
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
grant
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
grants
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
granted
واگذار کردن تعهد کردن واگذاری به معنای اعم
com
پسوندی که به معنای این است که نام میدان اینترنت یک شرکت است و معمولاگ پایه آن در آمریکاست
cls
در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
rightsizing
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
branding
علامت
stripe
علامت
unsigned
بی علامت
brands
علامت
tick
علامت
apostrophes
علامت
ticks
علامت
symptoms
علامت
symptom
علامت
stripes
علامت
ticked
علامت
apostrophe
علامت
fog signal
علامت مه
indicator
علامت
designations
علامت
caret
علامت
presaging
علامت
presages
علامت
presaged
علامت
presage
علامت
mark
علامت
apostrophize
علامت
brand
علامت
designation
علامت
badges
علامت
ditto
علامت
symbol
علامت
differentia
علامت
insignia
علامت
codes and codification
علامت
badge
علامت
marks
علامت
token
علامت
marine code
علامت
character
علامت
characters
علامت
signalled
علامت
code
علامت
banners
علامت
banner
علامت
signum
علامت
bullets
یک علامت
bullet
یک علامت
tokens
علامت
signaled
علامت
tags
علامت
indicium
علامت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com