Dictiornary-Farsi | علامت گذار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (10 milliseconds)

English	Persian
blazer	علامت گذار
blazers	علامت گذار
marker pen	علامت گذار


Search result with all words

sentinel	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinels	1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
pathfinder	هواپیمای علامت گذار مسیر
pathfinders	هواپیمای علامت گذار مسیر
Other Matches

symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
over	گذار
transitions	گذار
transition	گذار
over-	گذار
grader	نمره گذار
pricer	قیمت گذار
outdoor recreation	گشت و گذار
oviparous	تخم گذار
pracitcable	گذار کردنی
pledgor	وثیقه گذار
pledgor	رهن گذار
salvers	مرهم گذار
racer	مسابقه گذار
accomodating	منت گذار
pawnor	رهن گذار
salver	مرهم گذار
racers	مسابقه گذار
prizer	قیمت گذار
investors	سرمایه گذار
bypassing	کنار گذار
bypasses	کنار گذار
bypassed	کنار گذار
bypass	کنار گذار
legislators	قانون گذار
legislator	قانون گذار
tracked layer	ریل گذار
tapper	توپی گذار
spotter	خال گذار
heretics	بدعت گذار
tracklayer	ریل گذار
transit time	زمان گذار
transition period	دوره گذار
legislative	قانون گذار
insured	بیمه گذار
shelver	در قفسه گذار
investor	سرمایه گذار
swindlers	کلاه گذار
shelver	در تاقچه گذار
transition state	حالت گذار
space bar	فاصله گذار
heretic	بدعت گذار
valuers	قیمت گذار
discriminator	فرق گذار
markers	نشان گذار
differentiator	فرق گذار
founders	بنیان گذار
foundering	بنیان گذار
foundered	بنیان گذار
depositor	امانت گذار
demographic transition	گذار جمعیت
deepositor	ودیعه گذار
founder	بنیان گذار
instaurator	بنیاد گذار
innovator	بدعت گذار
dotter	نقطه گذار
swindler	کلاه گذار
auctioneer	حراج گذار
graduator	درجه گذار
grounder	کار گذار
valuer	قیمت گذار
grounder	پایه گذار
auctioneers	حراج گذار
encoder	رمز گذار
contributory	خراج گذار
marker	نشان گذار
punctuator	نقطه گذار
innovators	بدعت گذار
crossing site	محل گذار
impressionistic	برداشت گذار
nomographer	قانون گذار
zoogenic	بچه گذار
bailor	امانت گذار
bailer	امانت گذار
assessor	خراج گذار
trend-setter	بدعت گذار
mortgagor	رهن گذار
legiskative	قانون گذار
legislatress	قانون گذار زن
legislatrix	قانون گذار زن
coder	رمز گذار
legator	میراث گذار
handler	دسته گذار
handlers	دسته گذار
lienee	وثیقه گذار
lowpass	پایین گذار
insurant	بیمه گذار
mark sense	نشان گذار
trend-setters	بدعت گذار
uniparous	هر باریک تخم گذار
subcaliber	تفنگ اثر گذار
truster	ودیعه گذار اعتباردهنده
testator	شاهد میراث گذار
free capital	سرمایه گذار پولی
buoy tender	ناو بویه گذار
buoy tender	کشتی بویه گذار
minelayer	کشتی مین گذار
minelayer	ناو مین گذار
miscreant	بدعت گذار خبیث
money lender	پول به بهره گذار
net laying ship	کشتی تور گذار
position control	پیچ مرکز گذار
spacebar	کلید فاصله گذار
burst gate	لامپ پیام گذار
mine layer	کشتی مین گذار
dan layers	شناوه بویه گذار
dot generator	مولد خال گذار
depositor	ودیعه گذار مودع
dan runner	کشتی بویه گذار
You are not pulling my leg , are you ?	نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
truster	باور کننده امانت گذار
spademan	نفر خرج گذار توپ
parentheses free nataton	نشان گذار بدون پرانتز
to mince matters	از گفتن راستی فرو گذار کردن
godmother	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers	نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
range ladder	تنظیم تیربه روش نردبانی با شلیک گذار و کوتاه
loader	خرج گذار پر کننده توپ سمبه پر کن ماشین خاک بارکن
encrypt	تبدیل متن به حالت امن با استفاده از سیستم رمز گذار
encipher	تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
nomothetes	کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
winters	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winter	قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
codes and codification	علامت
apostrophe	علامت
apostrophes	علامت
tick	علامت
ticked	علامت
ticks	علامت
stripes	علامت
caret	علامت
indicator	علامت
symptomless	بی علامت
presage	علامت
signum	علامت
fog signal	علامت مه
signal generator	علامت زا
presaging	علامت
presages	علامت
differentia	علامت
impresa	علامت
presaged	علامت
stripe	علامت
symptom	علامت
mark	علامت
unsigned	بی علامت
apostrophize	علامت
branding	علامت
brands	علامت
insignia	علامت
badge	علامت
badges	علامت
designations	علامت
ditto	علامت
symptoms	علامت
symbol	علامت
indicium	علامت
marks	علامت
brand	علامت
designation	علامت
characters	علامت
character	علامت
banner	علامت
banners	علامت
code	علامت
tags	علامت
token	علامت
tokens	علامت
signaled	علامت
signal	علامت
bullets	یک علامت
bullet	یک علامت
signalled	علامت
emblem	علامت
tag	علامت
marine code	علامت
emblems	علامت
financiers	سرمایه دار سرمایه گذار
financier	سرمایه دار سرمایه گذار
crossing area	منطقه گذار منطقه پایاب
depositor	صاحب سپرده سپرده گذار
tallied	قرین علامت
advance sign	علامت اوانس
advisory signal	علامت هشدار
acoustic signal	علامت صوتی
picture signal	علامت تصویر
names	ابرو علامت
positive sign	علامت مثبت
minus sign	علامت منها
symbolic	علامت دار
end mark	علامت بی پایان
bracket	علامت پرانتز
goose	علامت سکوت
flash signal	علامت فلاش
pharmaceutical sign	علامت دواسازی
name	ابرو علامت