Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (5 milliseconds)
English
Persian
morse code
علایم مورس
Other Matches
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
conventional sign
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
datum dan buoy
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
international morse code
مورس جهانی
continental code
مورس جهانی
international morse code
مورس اروپایی
morse key
تکمه مورس
morse code
رمز مورس
morse signal
سیگنال مورس
continental code
مورس اروپایی
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
ramp sight
ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
civision
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal
علایم مه
control markings
علایم کنترل
cipher text
علایم رمز
draught marks
علایم ابخور
traffic sign
تابلو علایم
load lines
علایم بارگیری
visual signal
علایم بصری
fiducial marks
علایم پوشاننده
informative signs
علایم اخباری
indication signs
علایم راهنمایی
hazard signs
علایم خطر
identification markings
علایم شناسایی
sleeve emblem
علایم سراستین
indication of masculinity
علایم رجولیت
reflecting stud
علایم شبنما
qualifying symbols
علایم توصیفی
plimsol mark
علایم بارگیری
emblem
با علایم نشان دادن
base symbol
علایم قراردادی مبنا
ghost signals
علایم راداری سرگردان
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
accounting symbol
علایم مشخصه حساب
legal assistance
علایم قراردادی نقشه
hazard signs
علایم امکان تولیدخطر
emblems
با علایم نشان دادن
symbolic logic
زبان علایم یاعلامتی
military symbols
علایم قراردادی نظامی
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
signal
علایم مخابراتی مخابرات
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
radar echo
علایم روی صفحه رادار
legal assistance
کمکهای قضایی شرح علایم
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
descriptive name
شرح علایم روی نقشه
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
break up
حد فاصل علایم مشخصه هدف
grid ticks
علایم شبکه بندی نقشه
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
break up
مرز علایم مشخصه هدف
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
fiducial marks
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
contacts
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
contacting
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
grid ticks
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
signed route
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
blinker
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
pipped
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pips
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
meaconing
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
sanitize
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
target echo
علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
shoulder mark
نشان سردوشی علایم سردوشی
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
flag semaphore
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com