Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
gramineous
علف مانند دارای غلات
Other Matches
salt bag
کیسه نمک
[بافتی پارچه ای یا زیر و رو و یا بصورت قالیچه کوچک دارای پرز که جهت نگهدای از نکمک یا غلات بافته شده.]
discifloral
دارای گلهای صفحه مانند
saw toothed
دارای دندانه اره مانند
runcinate
دارای دندانههای اره مانند
sawtooth
دارای دندانه اره مانند
crutched
دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
mammilary
دارای برامدگیهای پستان مانند
vulviform
دارای شکاف فرج مانند
asteriated
دارای اشعهء ستاره مانند
xylocarpous
دارای میوه چوب مانند
globy
گوی مانند دارای گلولههای ریز
bicornuate
دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
globe like
گوی مانند دارای گلولههای ریز
acid
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
acids
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
rhizomatous
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
mooned
دارای نشان هلال ماه مانند
doughface
دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
high octane
دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
cereal
غلات
grain
غلات
gristmill
اسیاب غلات
anticrop agent
عامل ضد غلات
strickle
وسیله کوبیدن غلات
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
sour mash
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
scabby
جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbiest
جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbier
جرب دار دارای خالهای جرب مانند
cereal
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereals
حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
papillary
مانند برامدگی دارای برامدگی
actinoid
دارای شعاع مانند شعاع
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
لایه مانند ورقه مانند
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
adjustable wheel
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
plumelike
پر مانند
foggier
مانند مه
foggiest
مانند مه
foggy
مانند مه
inapproachable
بی مانند
capitate
مانند سر
pipelike
نی مانند
encephaloid
مخ مانند
penniform
پر مانند
mammilliform
مانند
unequaled
بی مانند
thready
نخ مانند
threadlike
نخ مانند
myrtle formed
اس مانند
tendinous
بی مانند
mammilary
مانند
liplike
لب مانند
similar
مانند
impish
جن مانند
etcetera
و مانند ان
lambdoid
مانند
simulant
مانند
unprecedented
بی مانند
unprecedentedly
بی مانند
fulidal
اب مانند
icily
یخ مانند
as
مانند
near
مانند
castellated
دژ مانند
nears
مانند
near-
مانند
neared
مانند
nearer
مانند
nearing
مانند
fluty
نی مانند
inimitable
بی مانند
plumose
پر مانند
feathery
پر مانند
similiar
مانند
filiform
نخ مانند
reedy
نی مانند
gypsiferous
گچ مانند
reediest
نی مانند
reedier
نی مانند
goatish
بز مانند
incomparable
بی مانند
floriform
گل مانند
nearest
مانند
without an e.
بی مانند
analogues
مانند
aquiform
اب مانند
argillaceous
رس مانند
after the example of
مانند
etc
و مانند آن
argillaceous
گل مانند
unapproachable
بی مانند
analogous
مانند
arundinaceous
نی مانند
uniquely
بی مانند
unique
بی مانند
blotchy
لک مانند
frothy
کف مانند
womanlike
زن مانند
toughest
پی مانند
tougher
پی مانند
tough
پی مانند
analogue
مانند
vide
مانند
unequalled
بی مانند
unparalleled
بی مانند
and so on
و مانند ان
string
نخ مانند
analog
مانند
anthoid
گل مانند
capillaceous
مانند نخ
guttiform
قطره مانند
acaroid
کنه مانند
funnelform
قیف مانند
godlike
خدا مانند
acryloid
اکریل مانند
actiniform
پرتو مانند
furfuraceous
سبوس مانند
fusiform
دوک مانند
grasslike
علف مانند
graniform
دانه مانند
graminaceous
علف مانند
gummiferous
صمغ مانند
ghostlike
روح مانند
fungiform
قارچ مانند
crabby
خرچنگ مانند
granitic
خارا مانند
pasties
چسب مانند
haematoid
خون مانند
haemoid
خون مانند
granuliform
دانه مانند
gladiate
شمشیر مانند
without a rival
بی مانند بی نظیر
without comparison
بی مانند بی نظیر
without example
بی مانند بی نظیر
gasiform
گاز مانند
ghostlike
شبح مانند
gasiform
بخار مانند
pasty
چسب مانند
gemmy
گوهر مانند
gelatiniform
دلمه مانند
unrivalled
بی مانند بی نظیر
albuminoid
مانند البومین
adenoid
غده مانند
nightmarish
کابوس مانند
without parallel
بی مانند بی نظیر
giantlike
غول مانند
ghosty
روح مانند
stringy
نخ مانند چسبناک
ghosty
شبح مانند
avuncular
مانند دایی
aeriform
هوا مانند
maddish
دیوانه مانند
hamiform
قلاب مانند
metalloid
فلز مانند
lithoid
سنگ مانند
lipomatous
چربی مانند
earthy
خاک مانند
liliaceous
یاس مانند
ligniform
چوب مانند
lateritious
اجر مانند
shadowy
سایه مانند
elfin
مانند جن یا پری
lanceolate
نیشتر مانند
like
بودن مانند
lam dacism
مانند لام
lactescent
شیر مانند
likes
بودن مانند
owlishly
جغد مانند
tinny
قلع مانند
metalliform
فلز مانند
likens
مانند کردن
likening
مانند کردن
mercurous
جیوه مانند
likened
مانند کردن
mastoid
پستان مانند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com