English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
glaciology علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
Other Matches
mechanics علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
solidifying process روند انجماد جریان انجماد
aerostatics علمی که درمورد گازها درحالت سکون و تعادل بحث میکند
histochemistry علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
geochemistry علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geomorphology علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
urology رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urological رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
urologic رشتهای از علم طب که در باره بیماری دستگاه ادراری وتناسلی بحث میکند
geostrategy شاخهای از فیزیک سیاسی که در باره علم لشکر کشی بحس میکند
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
glacial یخبندان
frosts یخبندان
frost یخبندان
cycles of loading دورههای بار
career courses دورههای تخصصی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
glaciology یخبندان شناسی
Ice Age دوره یخبندان
career courses دورههای عرضی نظامی
late latinu لاتین دورههای بعد
low latin لاتین دورههای بعد
students دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
game cycle دورههای عملیاتی بازی جنگ
student دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
frost heave تورم خاک در اثر یخبندان
frost hoil ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
kame تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
anti freezer ضد انجماد
solidus خط انجماد
freezing انجماد
solidification انجماد
glaciation انجماد
congealment انجماد
frigidity انجماد
regelation انجماد مجدد
solidifying point نقطه انجماد
crymetry انجماد سنجی
cryogenic frezing انجماد با سرمازایی
price freezing انجماد قیمت
cryoscope انجماد سنج
cryoscope انجماد نما
freezing points نقطه انجماد
solidification انجماد استحکام
solidification point نقطه انجماد
solidifying process پروسه انجماد
congelation انجماد افسردگی
wage freeze انجماد دستمزد
solidifying process مرحله انجماد
concretive مایه انجماد
condensation trail مسیر انجماد
solidifying process فرایند انجماد
heat of solidification گرمای انجماد
congealing point نقطه انجماد
setting point نقطه انجماد
freezing point نقطه انجماد
condensation trail مجموعه وسایل انجماد
cryoscopic constant ثابت انجماد سنجی
cryoscopy تعیین نقطه انجماد
cryoscopic وابسته به انجماد سنجی
normal freezing point نقطه انجماد متعارفی
freezing point depression نزول نقطه انجماد
crygenic region ناحیه انجماد سنجی
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lyophiled بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
supercool بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
assembly تجمع
public meeting تجمع
accumulation تجمع
accumulations تجمع
association تجمع
forming up تجمع
congestion تجمع
aggregation تجمع
associations تجمع
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
turout تجمع پرسنل
rendezvous area منطقه تجمع
swarmer تجمع کننده
assembling area منطقه تجمع
trafficked تجمع مدافعان
trafficking تجمع مدافعان
traffics تجمع مدافعان
hive مرکز تجمع
assembly area منطقه تجمع
collecting point منطقه تجمع
line official داور خط تجمع
furunculosis تجمع چندکورک
capital agglomeration تجمع سرمایه
traffic تجمع مدافعان
accumulation point نقطه تجمع
theoretic علمی
sciential علمی
academic علمی
scientific علمی
associations تداعی معانی تجمع
association تداعی معانی تجمع
dust laden تجمع گرد وغبار
boat rendezvous area منطقه تجمع قایقها
unlawful assembly تجمع غیر قانونی
pipe the side تجمع گارد احترام
number forward مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
concentration camps منطقه تجمع اسرا
loose forward مهاجم تک رو پشت خط تجمع
concentration camp منطقه تجمع اسرا
line backing دفاع پشت خط تجمع
line backer مدافع پشتیبان خط تجمع
pigmentation تجمع رنگدانه ها در بافتها
rendezvous area منطقه تجمع موقت
rallying points محل تجمع مجدد
coagulation تجمع مواد در یک ناحیه
rallying point محل تجمع مجدد
prescientific پیش علمی
scientific method روش علمی
scientific management مدیریت علمی
scientific experiment تجربه علمی
researches تحقیقات علمی
scientific researches پژوهشهای علمی
practical lawyer حقوقدان علمی
scientific researches تحقیقات علمی
scientific researches تتبعات علمی
applied or mixed ریاضیات علمی
scientific socialism سوسیالیسم علمی
object lessons درس علمی
object lesson درس علمی
research تحقیقات علمی
scientific applications کابردهای علمی
scientail ماهر علمی
horticulture باغبانی علمی
boffin پژوهشگر علمی
boffins پژوهشگر علمی
faculties هیئت علمی
faculty هیئت علمی
principle قانون علمی
principle اصل علمی
academian عضوانجمن علمی
academic freedom آزادی علمی
science fiction افسانه علمی
memoire مقاله علمی
scientifically بطور علمی
scholarism تحقیق علمی
researched تحقیقات علمی
theory فرض علمی
discipline رشته علمی
disciplines رشته علمی
theoretic and practical علمی وعملی
disciplining رشته علمی
researching تحقیقات علمی
field trip گردش علمی
the triumphs of science پیروزیهای علمی
the province of science رشته علمی
theories فرض علمی
recalls دستور تجمع قوا دادن
hikes گرفتن توپ درشروع تجمع
coil up تجمع ستون در راحت باش
hike گرفتن توپ درشروع تجمع
recall دستور تجمع قوا دادن
hiking گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked گرفتن توپ درشروع تجمع
dummies گول زدن حریف در تجمع
dummy گول زدن حریف در تجمع
casual water تجمع موقتی اب روی زمین
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
bomb cemetery محل تجمع بمبهای فاسد
sacking حمله به مهاجم پشت خط تجمع
pipe the side فرمان تجمع گارد احترام
hydrothorax تجمع مایع در حفره جنب
sick call تجمع برای رفتن به بهداری
recalled دستور تجمع قوا دادن
in relation to در باره
ter سه باره
one-off یک باره
rampire باره
one-offs یک باره
rampart باره
in regard to در باره
lake rampart اب باره
theories فرضیه علمی تعلیم
techincal and scientifici بنگاههای علمی و فنی
scientifically موافق اصول علمی
scientific notation نشان گذاری علمی
unscientific خلاف موازین علمی
teach-ins بحث علمی دانشجویی
teach-in بحث علمی دانشجویی
myrmecologyt مطالعه علمی مورچگان
pomology میوه کاری علمی
science fiction داستان تخیلی علمی
An immortal scientific work. اثر علمی جاویدان
theoretically از لحاظ فرض علمی
equivalent knowledge credit تصدیق دانش علمی
homosapiens نام علمی انسان
sciosophy معرفت غیر علمی
scientism پیروی از روش علمی
school مکتب علمی یافلسفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com