English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
ballistics علم حرکت اجسام پرتاب شونده
Other Matches
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
catapulted هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
dynamics مبحث حرکت اجسام
micromotion حرکت اجسام خرد
telekinesis حرکت اجسام بوسیله ارواح
base ejection پرتاب شونده از ته
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
projectile جسم پرتاب شونده
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
zero length launching نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
swings هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swing هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
seamer توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seam bowler توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
precipitates غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitating غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
self reacting بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitated غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
hard goods اجسام سخت
magnetic materials اجسام مغناطیسی
non magnetic materials اجسام نامغناطیسی
geniculate bodies اجسام زانویی
golgy tendon organ اجسام گلژی
somatology علم اجسام
paramagnetic اجسام پارامغناطیسی
diamagnetic materials اجسام دیامغناطیسی
ferromagnetic substances اجسام فرومغناطیسی
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
gyrostatics مبحث چرخش اجسام
solids press down اجسام جامد سوی
statics مبحث اجسام ایستا
hard goods اجسام پایدار ومقاوم
corpora quadrigemina اجسام چهار قلو
salvages انبار اجسام قراضه
static وابسته به اجسام ساکن
salvaged انبار اجسام قراضه
salvaging انبار اجسام قراضه
salvage انبار اجسام قراضه
general properties of bodies خواص عمومی اجسام
isomer اجسام متشابه الترکیب
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
separation of interfering substances جدا کردن اجسام مزاحم
shiwari شکستن اجسام سخت درکاراته
statics ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
deep draw ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
plastomer اجسام چند وجهی سخت وجامد
dioptrics مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
stereography فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham صدای بهم خوردن اجسام جامد
physicochemical وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
dry measure مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
cabinet prejection نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
blistered برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
axiology علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
blisters برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
mechanics علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
aerostatics مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
catalyst عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
buttock lines نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
durometer اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
catalysts عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
goldstone جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
plastogene اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
sail سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailed سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
ether جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
kinematics علم الحرکات علم اجسام متحرک
brinell hardness سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
diminishing کم شونده
deliquescent اب شونده
folding تا شونده
vimineous خم شونده
step down کم شونده
squashy له شونده
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
cumulative جمع شونده
latescent پنهان شونده
stretchy گشاد شونده
conducive موجب شونده
stretchiest گشاد شونده
stretchier گشاد شونده
simultaneous with each other با هم واقع شونده
decreasingly بطورکم شونده
retractive جمع شونده
clastic جدا شونده
clastic تقسیم شونده
technical دگرگون شونده
juvenescent جوان شونده
clincher متمسک شونده
clinchers متمسک شونده
menstruating قاعده شونده
gelable ژلاتینی شونده
menstruating بی نماز شونده
causative سبب شونده
insured بیمه شونده
hardenable سخت شونده
changful جوربجور شونده
gelable دلمه شونده
changful دگرگون شونده
conducive منجر شونده
seceder منتزع شونده
rigescent سخت شونده
proliferous تکثیر شونده
increscent زیاد شونده
ingoing وارد شونده
incoming وارد شونده
comparand قیاس شونده
riser بلند شونده
recreant تسلیم شونده
frequents تکرار شونده
concentrator متمرکز شونده
ameliorative بهتر شونده
redintegrate تجدید شونده
frequenting تکرار شونده
concretive سفت شونده
frequent تکرار شونده
ingoing داخل شونده
inbound وارد شونده
rigescent سفت شونده
ingravescent سخت تر شونده
revulsive جابجا شونده
restrainer مانع شونده
illative منتج شونده
seconder دوم شونده
remittent سبک شونده
pulverulent خرد شونده
coagulable دلمه شونده
assimilatory هم جنس شونده
combinatory ترکیب شونده
rarefactive رقیق شونده
gray سفید شونده
frequented تکرار شونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com