English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
thermodynamics علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
Other Matches
electrothermic مربوط به الکتریسته وحرارت
electrothermal مربوط به الکتریسته وحرارت
heat exchange تبادل گرما
back pressure فشار مخالف جریان اصلی درسیستمهای بسته سیالات
thermal مربوط به گرما
heat flow جریان گرما
galvanic مربوط به جریان برق کهربائی
thermostats :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
commutate هدایت وتغییر
fluctuant دارای نوسان وتغییر
phased دوره تحول وتغییر
phase دوره تحول وتغییر
phases دوره تحول وتغییر
ardently از روی حمیت وحرارت
thermoelectric وابسته به رابطه برق وحرارت
deformation due to moisture and tempratu تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
hydraulics مکانیک سیالات
fluid mechanics مکانیک سیالات
hydromechanics مکانیک سیالات
line لوله منفردی در سیستم سیالات
lines لوله منفردی در سیستم سیالات
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
blowout disc دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
in chief بویژه
specifically بویژه
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
choppers هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
chopper هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
fish pot سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ
distributions عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
distribution عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
plexiglas خانوادهای از پلاستیکهای رزین بویژه از نوع نورگذران
platelet جسم مسطح و کوچک بویژه پلاکتهای خونی
C-scroll [پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو]
rookie تازه کار [بویژه در پلیس یا ارتش ] [اصطلاح شوخی]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
purdah برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
interchange تبادل
exchanged تبادل
exchange تبادل
interchanged تبادل
exchanging تبادل
interchanges تبادل
interchanging تبادل
handshaking تبادل
transaction تبادل
exchanges تبادل
to upset the applecart <idiom> مشکل ایجاد کردن بویژه با بهم زدن برنامه کسی [اصطلاح مجازی]
vane pump خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
concentred exchange تبادل همزمان
interchange of heat تبادل حرارت
social exchange تبادل اجتماعی
crossing over تبادل ژنی
transesterification تبادل استری
change beat تبادل ضربه
transformation of heat تبادل حرارت
interchangeability قابلیت تبادل
interlocution تبادل نظر
ion exchange تبادل یونی
exchange of blows تبادل ضربه
ion exchange تبادل یون
chemical exchange تبادل شیمیایی
electron exchange تبادل الکترون
interchangeable تبادل پذیر
exchange of views تبادل نظر
exchange of pleadings تبادل لوایح
interchanging تبادل کردن
interchanges تبادل کردن
interchanged تبادل کردن
interchange تبادل کردن
ester interchange تبادل استری
interchange of energy تبادل انرژی
heat exchange تبادل حرارت
exchange energy انرژی تبادل
energy exchange تبادل انرژی
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
dialog box جعبه تبادل دوطرفه
exchanging تبادل ردوبدل ارز
ion exchange resin رزین تبادل یونی
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
forced convection تبادل حرارت اجباری
to interchange views تبادل نظر کردن
ion exchange chromatography کروماتوگرافی تبادل یونی
exchanged تبادل ردوبدل ارز
charge exchange phenomenon پدیده تبادل بار
exchanges تبادل ردوبدل ارز
pbx تبادل انشعاب خصوصی
To exchange views with someone . . To compare notes with some one. با کسی تبادل نظرکردن
exchange تبادل ردوبدل ارز
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
uncommunicative بی علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
twx Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
pabx Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
ascii Information Codefor AmericanStandard Interchange کد استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
isotherm خط هم گرما
cauma گرما
heats گرما
radiation of heat گرما
heat گرما
cycles زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycled زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
protocols سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
intensity of heat شدت گرما
thermometers گرما سنج
convection انتقال گرما
melted از گرما سوختن
heats گرما حرارت
thermosphere گرما کره
thermometer گرما سنج
incalescent گرما گرای
thermal flux شار گرما
calorification پیدایش گرما
heat loss تلف گرما
heat radiation تابش گرما
heat transfer انتقال گرما
I am absolutely baked. از گرما پختم
heat transmission انتقال گرما
hot cabinet قفسه گرما
heat absorbing جذب گرما
heat flux شار گرما
radiator گرما افکن
incalescence گرما جویی
thermoelectric گرما برقی
non conducting عایق گرما
btu واحدبریتانیایی گرما
radiators گرما افکن
thermoelasticity گرما کشسانی
thermal agitation voltage اثر گرما
cold is merely privative گرما نیست
thermochemistry گرما شیمی
temperatures درجه گرما
thermosphere گرما سپهر
temperature درجه گرما
heat گرما حرارت
adiabatic عایق گرما
radiator گرما تاب
thermomagnetic گرما مغناطیس
pyromagnetic گرما- مغناطیس
thermal unit واحدسنجش گرما
thermal reservoir منبع گرما
radiators گرما تاب
thermo electricity گرما برق
pyro electricity گرما برق
thermal effect اثر گرما
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
swelter از گرما بیحال شدن
heat stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat fast paint رنگ مقاوم گرما
heat flux density چگالی شار گرما
therm حمام عمومی گرما
calories واحد سنجس گرما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com