Dictiornary-Farsi | عمارت کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
a building of small scale	عمارت کوچک


Other Matches

divan	عمارت
imaret	عمارت
edifices	عمارت
edifice	عمارت
diwan	عمارت
imaret	عمارت
halls	عمارت
hall	عمارت
constructions	عمارت
construction	عمارت
mansion house	عمارت
town halls	عمارت شهرداری
gazeboo	عمارت تابستانی
town hall	عمارت شهرداری
fenestration	روزنههای عمارت
mansion	عمارت بزرگ
the interior of a building	اندرون عمارت
guildhall	عمارت شهرداری
mansions	عمارت بزرگ
flattest	قسمتی از یک عمارت
guildhalls	عمارت شهرداری
flat	قسمتی از یک عمارت
building	عمارت دیسمان
pavilion	عمارت کلاه فرنگی
perron	پلکان جلو عمارت
Capitol	عمارت کنگره درشهرواشینگتن
Capitol	عمارت پارلمان ایالتی
gloriette	عمارت کلاه فرنگی
mansions	عمارت چند دستگاهی
mansion	عمارت چند دستگاهی
pavilions	عمارت کلاه فرنگی
soffit	سقف قسمت پایین عمارت
insula	دستگاه عمارت اجاره نشینی
soffite	سقف قسمت پایین عمارت
interfenestration	فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
indoors	در داخل عمارت در زیر پناه یا سقف
gazebo	عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
guild hall	عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
acroterium	یکی از زوایای رئوس مثلثی شکل سردر عمارت
petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
pig board	تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
entresol	طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child.	عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
lazar housek	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
knobble	برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin	لیوان کوچک پیمانه کوچک
applet	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit	جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
half pint	کوچک
pillule	حب کوچک
minor	کوچک
puny	کوچک
floret	گل کوچک
pilule	حب کوچک
fractional	کوچک
petty	کوچک
petit	کوچک
gracile	کوچک
whiffet	سگ کوچک
ickle	کوچک
imminution	کوچک
weensy	کوچک
minuscule	کوچک
fortalice	دژ کوچک
venule	رگ کوچک
minus cule	کوچک
bantams	کوچک
canis minor	سگ کوچک
short ton	تن کوچک
seed bud	پر کوچک
runty	کوچک
ponceau	پل کوچک
plumule	پر کوچک
plumelet	پر کوچک
cerebellum	مخ کوچک
dinky	کوچک
canis minoris	سگ کوچک
culvert	پل کوچک
bantam	کوچک
little	کوچک
exiguousness	کوچک
culverts	پل کوچک
minute	کوچک
dimmers	کوچک
diminutive	کوچک
weenier	کوچک
tiddly	کوچک
smallest	کوچک
pint size	کوچک
smaller	کوچک
micros	کوچک
small	کوچک
weeny	کوچک
weeniest	کوچک
small fry	کوچک
micro	کوچک
pint-size	کوچک
tiddlier	کوچک
pipsqueaks	کوچک
pipsqueak	کوچک
tiddliest	کوچک
thumbnails	کوچک
thumbnail	کوچک
pouch	کیسه کوچک
pouches	کیسه کوچک
denticle	دندان کوچک
dickey	پرنده کوچک
dicky	پرنده کوچک
crackers	کلوچه کوچک
chainlet	زنجیر کوچک
diskette	دیسک کوچک
dribblet	مبلغ کوچک
pinpointing	چیز کوچک
cracker	کلوچه کوچک
ductule	لوله کوچک
diskette	گرده کوچک
chiffonier	اشکاف کوچک
deerlet	گوزن کوچک
cloudlet	ابر کوچک
lobulation	لخته کوچک
cock boat	کرجی کوچک
pinpoint	چیز کوچک
cockle shell	کرجی کوچک
minim	هرچیز کوچک
minims	هرچیز کوچک
coffeehouse	کافه کوچک
colonnette	ستون کوچک
coney	خرگوش کوچک
contractible	کوچک شدنی
cony	خرگوش کوچک
crenulation	کنگره کوچک
crosslet	خاج کوچک
crosslet	صلیب کوچک
crownet	تاج کوچک
pinpointed	چیز کوچک
cirque	دایره کوچک
ductule	مجرای کوچک
atrophied	کوچک شدن
fortalice	قلعه کوچک
abject	کوچک کردن
fossette	گودال کوچک
fractional h.p. motor	موتور کوچک
frith	خلیج کوچک
fruitlet	میوه کوچک
isles	جزیره کوچک
isle	جزیره کوچک
jaunts	مسافرت کوچک
glandule	غده کوچک
jaunt	مسافرت کوچک
go devil	اژدر کوچک
godling	خدای کوچک
trap	محوطه کوچک
guiden	پرچم کوچک
guidon	پرچم کوچک
atrophies	کوچک شدن
foldaway	کوچک شونده
atrophy	کوچک شدن
enchiridion	کتاب کوچک
twigs	: شاخه کوچک
twig	: شاخه کوچک
squirts	فواره کوچک
extenuate	کوچک کردن
extenuatextent	کوچک کردن
squirting	فواره کوچک
islets	جزیره کوچک
squirted	فواره کوچک
squirt	فواره کوچک
feist	نوعی سگ کوچک
pipkin	کماجدان کوچک
fibril	لیف کوچک
shrunken	کوچک شدن
field colours	پرچم کوچک
fleuret	گل ساختگی کوچک
atrophying	کوچک شدن
cockboat	کرجی کوچک
cellule	حجره کوچک
baby converter	مبدل کوچک
islet	جزیره کوچک
facets	صورت کوچک
nodule	قلنبه کوچک
facet	صورت کوچک
nodule	برامدگی کوچک
nodules	قلنبه کوچک
miniatures	مینیاتور کوچک
miniature	مینیاتور کوچک
roe	گوزن کوچک
miniaturized	کوچک شده
arteriole	شریان کوچک
alveolus	حفرهء کوچک
ait	جزبره کوچک
aiming stake	شاخص کوچک
abat vent	سایبان کوچک