English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
land improvements عمران و ابادانی زمین
Other Matches
land reclamation ابادانی زمین
land reclamation عمران زمین
overdevelop توسعه و عمران زیاد یافتن
planning permission اجازه عمران و ابادی اراضی
seral مربوط به تغییر وسیر تکامل یک منطقه از لم یزرعی بحالت ابادانی وپر درختی
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
world bank بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
fields زمین
terrain زمین
lackland بی زمین
norland زمین
cinder tracks زمین دو
cinder track زمین دو
domain زمین
real estate زمین
domains زمین
ground line خط زمین
grazes زمین
ground surface کف زمین
field زمین
soiling زمین
soil زمین
soils زمین
earth زمین
globe زمین
fielded زمین
earthing زمین
earths زمین
globes زمین
acre زمین
floors کف زمین
graze زمین
this earthly round زمین
extra terrestrial زمین
ground : زمین
tellus زمین
land زمین
acres زمین
floor کف زمین
ground کف زمین
ground [British] [floor] کف زمین
grazed زمین
rooter زمین کن
aerospace جو زمین
grass roots کف زمین
ground زمین
floor کف زمین
geodetically زمین
land n زمین
floored کف زمین
volleyball court زمین والیبال
ends زمین حریف
crusts پوسته زمین
crust پوسته زمین
mool زمین خشک
mid court وسط زمین
mixed graze توام زمین
measurement ofland زمین پیمایی
marsh land زمین ماندابی
measuring rod گز زمین پیمایی
marchland زمین مرزی
low land پستی زمین
speculation زمین خواری
floored محدوده زمین
floor محدوده زمین
geology زمین شناسی
natural ground زمین طبیعی
mallet field زمین چوگان
ended زمین حریف
neutral earth زمین خنثی
end زمین حریف
bogs زمین باطلاقی
bog زمین باطلاقی
lairds صاحب زمین
floors محدوده زمین
paralysis زمین گیری
occident مغرب زمین
oblique compartment زمین مورب
nutation اهتزاز زمین
borderland زمین سرحدی
borderlands زمین سرحدی
laird صاحب زمین
lowland زمین پست
open country زمین باز
soil species نوع زمین
rolling country زمین پوشیده
rootle زمین راباپوزکندن
rear court انتهای زمین
territories زمین ملک
territory زمین ملک
route به زمین نشاندن
routes به زمین نشاندن
rammer زمین کوب
punner زمین کوب
shell قشر زمین
shelling قشر زمین
shells قشر زمین
punner زمین سفت کن
public domain زمین خالصه
public d. زمین خالصه
protective earthing زمین محافظ
pronely روبه زمین
salle d'armes زمین شمشیربازی
panhandling زمین باریکه
soil creep زمین خزه
site building زمین ساختمانی
site building زمین زیربنا
scrub land زمین بایر
science of geology زمین شناسی
gore زمین سه گوش
gored زمین سه گوش
gores زمین سه گوش
goring زمین سه گوش
plant در زمین قراردادن
plants در زمین قراردادن
savanna زمین هموار
saturated ground زمین سیراب
sandy soil زمین ماسهای
panhandle زمین باریکه
panhandled زمین باریکه
panhandles زمین باریکه
profile line نیمرخ زمین
predial or prae وابسته به زمین
west مغرب زمین
parterre در طول زمین
parcelling تفکیک زمین
paralytic disability زمین گیری
original ground زمین بکر
terrain عوارض زمین
terrain زمین ناحیه
terrain نوع زمین
terrain زمین عملیات
basement زیر زمین
basements زیر زمین
upland زمین بلند
original ground زمین طبیعی
upland زمین کوهستانی
uplands زمین بلند
orbit of the earth مدار زمین
landward بسوی زمین
terrestrial زمین خاکی
playing court زمین بازی
ground level سطح زمین
ground level تراز زمین
playing area محدوده زمین
plat تکه زمین
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com