Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
English
Persian
literal operand
عملوند لفظی
Other Matches
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
textuary
لفظی
verbal
لفظی
metaphrastic
لفظی
literal
لفظی
vocabular
لفظی
wordiness
پر لفظی
verbalism
انتقاد لفظی
textual
لفظی متنی
contradiction in terms
تناقص لفظی
literal
حرفی لفظی
lay (light) into
<idiom>
دعوای لفظی
literality
لفظی بودن
logomachy
مجادله لفظی
metaphraze
ترجمه لفظی
paronomasia
جناس لفظی
wordplay
معمای لفظی
Slip of the tongue (pen).
اشتباه لفظی (نگارشی )
simile
[rhetorical figure of speech]
تشبیه
[استعاره ]
[گفتار لفظی]
literalist
طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
biblicism
پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
literality
صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
They have had words ,I hear .
شنیده ام حرفشان شده ( بحث ؟ جدل لفظی )
In the heat of the moment
<idiom>
[در گرما گرم کار]
[بحث ومجادله لفظی]
operand
عملوند
oprand
عملوند
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
textualism
اهمیت دادن به لفظ یا معنی فاهر انتقاد لفظی
euphuism
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
four address instruction
معمولا: محل دو عملوند
factor
هر عدد در ضرب که عملوند است
mainframe computer
مانند تعداد عملوند همزمان
monadic operator
اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
zero
دستوری که آدرس در آن عملوند است
notation
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
notations
که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
factors
هر عدد در ضرب که عملوند است
zeroes
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeros
دستوری که آدرس در آن عملوند است
operand
فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
operand
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
formats
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
format
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
two address instruction
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
monadic operator
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
unary operation
عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
boolean operation
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
machines
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machined
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
boolean operation
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
three address instruction
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
postfix
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notations
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notation
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
second
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconding
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconds
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
seconded
دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است
registering
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
register
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
registers
دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
logic
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
two address instruction
قالب دستور که حاوی محل دو عملوند است و نتیجه در محل یکی از عملوندها ذخیره می شوند
dyadic operation
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
compile
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com