Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (9 milliseconds)
English
Persian
reatrain
عملکرد توام
Other Matches
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
stealing from a protected palce
سرقت توام با هتک حرز دزدی توام با هتک حرز
mixed
توام
gemini
توام
geminate
توام
gemel
توام
duad
توام
biparous
توام زا
adnate
توام
twinned
توام
twin
توام
joint
توام
easeful
توام باراحتی
amalgamate
توام کردن
mixed air
توام هوا
twin
توام کردن
amalgamating
توام کردن
aluminum coating by spraying amalgamate
توام کردن
accompanied
توام کردن
accompanies
توام کردن
accompany
توام کردن
integrate
توام کردن
twinned
توام کردن
geminate
توام کردن
integrating
توام کردن
amalgamates
توام کردن
twin check
مقابله توام
twain
توام دوقلو
twin check
بررسی توام
mixed graze
توام زمین
deprived
توام با محرومیت
amalgamated
توام کردن
intergrowth
رویش توام
integrated training
اموزش توام
integrated staff
ستاد توام
integrates
توام کردن
process
عملکرد
work
عملکرد
processes
عملکرد
turn over
عملکرد
method of operation
عملکرد
revenue operation
عملکرد
worked
عملکرد
performances
عملکرد
operation
عملکرد
throughput
عملکرد
performance
عملکرد
conjugate
درهم امیختن توام
effective faith
ایمان توام باعمل
hypocritical
توام با تدلیس و تزویر
rainsquall
باران توام باتوفان
integrated defense
پدافند هوایی توام
participant observation
مشاهده توام با مشارکت
charge coupled device
دستگاه توام با بار
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
blizzards
بادشدید توام بابرف
work relief
استراحت توام با کار
blizzard
بادشدید توام بابرف
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
unattended operation
عملکرد بی مراقب
indirect operation
عملکرد غیرمستقیم
parallel operation
عملکرد موازی
feature
ویژگی عملکرد
feature of performance
ویژگی عملکرد
logical operation
عملکرد منطقی
loss marking operation
عملکرد زیانبار
machine operating
عملکرد ماشین
operation analysis
تحلیل عملکرد
operating panel
تابلوی عملکرد
operating lever
اهرم عملکرد
monadic operation
عملکرد تکین
monadic operation
عملکرد یگانه
returns
عملکرد کارکرد
telephone operation
عملکرد تلفن
continous operation
عملکرد پایدار
concurrent operation
عملکرد همزمان
computer operation
عملکرد کامپیوتری
maximum performance
عملکرد حداکثر
transformer operation
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
return
عملکرد کارکرد
binary operation
عملکرد دودوئی
furnace operation
عملکرد کوره
returned
عملکرد کارکرد
returning
عملکرد کارکرد
attended operation
عملکرد با مراقب
performance appraisal
عملکرد سنجی
dyadic operation
عملکرد دوتایی
integrated reservoir operation
بهره برداری توام از چندمخزن
adnate
مربوط باعضاء تناسلی توام
to wed one quality to onether
دوصفت راباهم توام کردن
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
kleptolagnia
تحریک جنسی توام با دزدی
synergism
کار توام ودسته جمعی
synergy
کار توام اشتراک مساعی
integrated defense
پدافند ازمناطق توام دفاعی
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
even-handed treatment
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
operating speed
سرعت عملکرد کار
one way only operation
عملکرد فقط یک طرفه
on line operation
عملکرد درون خطی
off line operation
عملکرد برون خطی
performance rating
درجه بندی عملکرد
multitasking
عملکرد چند تکلیفی
multisequencing
عملکرد چند ترتیبی
fixed point operation
عملکرد با ممیز ثابت
electrically operated chuck
سه نظام با عملکرد الکتریکی
operation
وابسته به عمل عملکرد
binary arithmetic operation
عملکرد ریاضی دودویی
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
two way simultaneous operation
عملکرد همزمان دو طرفه
ratings
نحوه عملکرد مجاز
rating
نحوه عملکرد مجاز
illegal operation
عملکرد غیر قانونی
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
tinged with cnvy
حساسیت امیز توام بارشک یاحسادت
rule of reason
تفسیر قانونی توام با سوء نیت
auxesis
رشد توام باعدم تقسیم یاخته
androgyny
وجود دو حالت زنانگی ومردانگی توام
High Mass
عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
malicious prosecution
پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
pleuropneumonia
ذات الجنب توام با سینه پهلو
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
poll degree
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
object lessons
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson
درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
chunking along
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spools
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
galls
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation
عملیات کمکی عملکرد کمکی
performance standard
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com