English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English Persian
dyadic operation عملکرد دوتایی
Other Matches
two way alternate operation عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
mackle لکه یاخطی که دراثر تاشدن کاغد دوتایی چاپ شده باشد دوتایی چاپ شدن
spectroscopic binary دوتایی طیف نمایی دوتایی بیناب نمایی
multitasking عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
duplex دوتایی
didymous دوتایی
double star دوتایی
couplement دوتایی
bigeminal دوتایی
binary star دوتایی
duo دوتایی
duos دوتایی
binary دوتایی
dyadic دوتایی
dual دوتایی
morote دوتایی
dualism دوتایی
doublets دوتایی
doublet دوتایی
duplexes دوتایی
binary relation رابطه دوتایی
binary search جستجوی دوتایی
binary operator عملگر دوتایی
duad ترکیب دوتایی
binary notation نمادسازی دوتایی
morote uke دفاع دوتایی
binary system سیستم دوتایی
binary system منظومه دوتایی
dyadic operation عمل دوتایی
dual magneto مگنتوی دوتایی
dual indicator نشاندهنده دوتایی
dual compressor کمپرسور دوتایی
dyadic operator عملگر دوتایی
doughunt shape چنبره دوتایی
doublet level ترازوی دوتایی
doublet band نوار دوتایی
eclipse binary دوتایی گرفتی
ni dan geri ضربه دوتایی با پا
eclipse binary دوتایی کسوفی
binary compound ترکیب دوتایی
binary alloy الیاژ دوتایی
duplicate مخزن دوتایی
duplicated مخزن دوتایی
duplicates مخزن دوتایی
duplicating مخزن دوتایی
spectroscopic binary دوتایی طیف نمودی
double-return stair پله های دوتایی
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
double shear تنش برشی دوتایی
flush bead moulding [تزئینات گچ بری دوتایی]
coupled columns ستون های دوتایی
binary operation عمل دوتایی [ریاضی]
double Dutch طناببازی دوتایی نامفهوم
throughput عملکرد
method of operation عملکرد
performance عملکرد
performances عملکرد
operation عملکرد
turn over عملکرد
processes عملکرد
process عملکرد
worked عملکرد
work عملکرد
revenue operation عملکرد
interfertile اماده زاد و ولد دوتایی باهم
reatrain عملکرد توام
maximum performance عملکرد حداکثر
monadic operation عملکرد تکین
monadic operation عملکرد یگانه
telephone operation عملکرد تلفن
feature ویژگی عملکرد
unattended operation عملکرد بی مراقب
operation analysis تحلیل عملکرد
parallel operation عملکرد موازی
operating panel تابلوی عملکرد
performance appraisal عملکرد سنجی
transformer operation عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
feature of performance ویژگی عملکرد
loss marking operation عملکرد زیانبار
furnace operation عملکرد کوره
computer operation عملکرد کامپیوتری
concurrent operation عملکرد همزمان
machine operating عملکرد ماشین
binary operation عملکرد دودوئی
operating lever اهرم عملکرد
attended operation عملکرد با مراقب
continous operation عملکرد پایدار
logical operation عملکرد منطقی
return عملکرد کارکرد
indirect operation عملکرد غیرمستقیم
returns عملکرد کارکرد
returning عملکرد کارکرد
returned عملکرد کارکرد
rating نحوه عملکرد مجاز
performance rating درجه بندی عملکرد
operating speed سرعت عملکرد کار
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
uniprogramming system سیستم عملکرد تک برنامهای
operation وابسته به عمل عملکرد
ratings نحوه عملکرد مجاز
even-handed treatment رفتار [عملکرد] عادلانه
two way simultaneous operation عملکرد همزمان دو طرفه
multitasking عملکرد چند تکلیفی
off line operation عملکرد برون خطی
multisequencing عملکرد چند ترتیبی
multiprogramming عملکرد چند برنامهای
on line operation عملکرد درون خطی
one way only operation عملکرد فقط یک طرفه
fixed point operation عملکرد با ممیز ثابت
electrically operated chuck سه نظام با عملکرد الکتریکی
illegal operation عملکرد غیر قانونی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
social audit ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
chunking along عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
compatible زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
spools Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
numeric keypad یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
system follow up ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation عملیات کمکی عملکرد کمکی
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
performance standard معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com