Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
binary arithmetic operation |
عملکرد ریاضی دودویی |
|
|
Other Matches |
|
two way alternate operation |
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه |
left shift |
تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود |
mask |
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی |
masks |
الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی |
two's complement |
افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی |
inverts |
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک |
invert |
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک |
inverting |
تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک |
dyadic operation |
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی |
multitasking |
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی |
bipolar |
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود |
non return to zero |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
process |
عملکرد |
throughput |
عملکرد |
revenue operation |
عملکرد |
method of operation |
عملکرد |
worked |
عملکرد |
work |
عملکرد |
turn over |
عملکرد |
performances |
عملکرد |
performance |
عملکرد |
operation |
عملکرد |
processes |
عملکرد |
logical operation |
عملکرد منطقی |
indirect operation |
عملکرد غیرمستقیم |
machine operating |
عملکرد ماشین |
furnace operation |
عملکرد کوره |
maximum performance |
عملکرد حداکثر |
loss marking operation |
عملکرد زیانبار |
dyadic operation |
عملکرد دوتایی |
concurrent operation |
عملکرد همزمان |
returns |
عملکرد کارکرد |
returning |
عملکرد کارکرد |
returned |
عملکرد کارکرد |
telephone operation |
عملکرد تلفن |
return |
عملکرد کارکرد |
attended operation |
عملکرد با مراقب |
binary operation |
عملکرد دودوئی |
computer operation |
عملکرد کامپیوتری |
continous operation |
عملکرد پایدار |
monadic operation |
عملکرد تکین |
operating panel |
تابلوی عملکرد |
operating lever |
اهرم عملکرد |
feature |
ویژگی عملکرد |
feature of performance |
ویژگی عملکرد |
operation analysis |
تحلیل عملکرد |
unattended operation |
عملکرد بی مراقب |
reatrain |
عملکرد توام |
monadic operation |
عملکرد یگانه |
transformer operation |
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور |
performance appraisal |
عملکرد سنجی |
parallel operation |
عملکرد موازی |
operating speed |
سرعت عملکرد کار |
operation |
وابسته به عمل عملکرد |
two way simultaneous operation |
عملکرد همزمان دو طرفه |
performance rating |
درجه بندی عملکرد |
uniprogramming system |
سیستم عملکرد تک برنامهای |
rating |
نحوه عملکرد مجاز |
input output operation |
عملکرد ورودی- خروجی |
ratings |
نحوه عملکرد مجاز |
multisequencing |
عملکرد چند ترتیبی |
off line operation |
عملکرد برون خطی |
electrically operated chuck |
سه نظام با عملکرد الکتریکی |
on line operation |
عملکرد درون خطی |
one way only operation |
عملکرد فقط یک طرفه |
illegal operation |
عملکرد غیر قانونی |
multitasking |
عملکرد چند تکلیفی |
multiprogramming |
عملکرد چند برنامهای |
even-handed treatment |
رفتار [عملکرد] عادلانه |
fixed point operation |
عملکرد با ممیز ثابت |
multiprogramming system |
سیستم عملکرد چند برنامهای |
social audit |
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه |
duplex operation |
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه |
chunking along |
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان |
compatible |
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد |
binary |
دودویی |
two scale |
دودویی |
mathematical notation |
نشانه گذاری ریاضی [ریاضی] |
bits |
رقم دودویی |
column binary |
دودویی ستونی |
bit |
رقم دودویی |
heaps |
درخت دودویی |
heap |
درخت دودویی |
row binary |
دودویی سطری |
heaping |
درخت دودویی |
binary variable |
متغیر دودویی |
binary digit |
رقم دودویی |
binary loader |
انباشتگر دودویی |
binary number |
عدد دودویی |
pure binary |
دودویی محض |
binary numeral |
رقم دودویی |
binary operation |
عمل دودویی |
binary point |
ممیز دودویی |
chinese binary |
دودویی چینی |
binary tape |
نوار دودویی |
binary tree |
درخت دودویی |
binary deck |
دستینه دودویی |
binary counter |
شمارنده دودویی |
binary arithmetic |
حساب دودویی |
binary card |
کارت دودویی |
binary cell |
یاخته دودویی |
binary cell |
سلول دودویی |
binary chop |
جستجوی دودویی |
binary code |
رمز دودویی |
binary coded |
به رمز دودویی |
equivalent binary digits |
ارقام دودویی هم ارز |
equivalent binary digits |
ارقام دودویی معادل |
one's complement |
معکوس یک عدد دودویی |
binary number system |
سیستم عددنویسی دودویی |
binary synchronous communication |
ارتباطات همزمان دودویی |
binary notation |
نشان گذاری دودویی |
binary coded decimal |
دهدهی به رمز دودویی |
row binary card |
کارت دودویی سطری |
sequences |
مجموعهای از ارقام دودویی |
sequence |
مجموعهای از ارقام دودویی |
complemented |
معکوس یک عدد دودویی |
complemented |
تبدیل یک عدد دودویی |
complement |
معکوس یک عدد دودویی |
complementing |
تبدیل یک عدد دودویی |
complement |
تبدیل یک عدد دودویی |
complements |
معکوس یک عدد دودویی |
complements |
تبدیل یک عدد دودویی |
complementing |
معکوس یک عدد دودویی |
spools |
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی |
spool |
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی |
numeric keypad |
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند |
control unit |
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند |
cruise control |
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت |
reflected binary code |
رمز دودویی منعکس شده |
invert |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
inverts |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
bisync |
synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی |
bsc |
SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی |
inverting |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
system follow up |
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح |
logic |
سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی |
complement |
رقم دودویی که مکمل شده است |
complemented |
رقم دودویی که مکمل شده است |
complementing |
رقم دودویی که مکمل شده است |
packs |
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری |
complements |
رقم دودویی که مکمل شده است |
pack |
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری |
ebcdic |
سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی |
double dabble |
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی |
one to zero ratio |
نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر |
dibit |
عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است |
wild card |
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد |
decoder |
نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند |
bit |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
boolean operation |
جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه |
objects |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
indirect objects |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
eight bit system |
بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است |
bits |
کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد |
object |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
objected |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
symbolically |
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی |
direct objects |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
symbolic |
دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی |
objecting |
که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند. |
American Standard Code for Information Interchange |
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند |
check |
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود |
bipolar |
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی |
checked |
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود |
bcd |
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی |
checks |
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود |
odd |
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی |
oddest |
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی |
encoding |
ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی |
odder |
روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی |
boostrap operation |
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد |
constant |
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است |
parity |
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است |
filters |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
filter |
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی |
constants |
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است |
mathematical logic |
منطق ریاضی [ریاضی] |
thrashing |
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند |
complement |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
basics |
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند. |
logic |
تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ |
complemented |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
boolean operation |
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1 |
even |
روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند |
basic |
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند. |
mos |
حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند |
complements |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
complementing |
1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه |
odder |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
oddest |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
telephoning |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
odd |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
telephoned |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
loader |
بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد. |
telephone |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
telephones |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
one level address |
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند. |
von neuman morgensterm utility index |
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است |
race condition |
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد |
decision |
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود |