Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
computer operation
عملکرد کامپیوتری
Other Matches
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
internally stored program
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remoter
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
computerization
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
throughput
عملکرد
revenue operation
عملکرد
worked
عملکرد
performances
عملکرد
turn over
عملکرد
work
عملکرد
performance
عملکرد
method of operation
عملکرد
process
عملکرد
processes
عملکرد
operation
عملکرد
reatrain
عملکرد توام
monadic operation
عملکرد یگانه
loss marking operation
عملکرد زیانبار
operating lever
اهرم عملکرد
maximum performance
عملکرد حداکثر
operating panel
تابلوی عملکرد
monadic operation
عملکرد تکین
machine operating
عملکرد ماشین
attended operation
عملکرد با مراقب
logical operation
عملکرد منطقی
performance appraisal
عملکرد سنجی
parallel operation
عملکرد موازی
binary operation
عملکرد دودوئی
operation analysis
تحلیل عملکرد
indirect operation
عملکرد غیرمستقیم
returning
عملکرد کارکرد
transformer operation
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
telephone operation
عملکرد تلفن
dyadic operation
عملکرد دوتایی
unattended operation
عملکرد بی مراقب
returns
عملکرد کارکرد
returned
عملکرد کارکرد
continous operation
عملکرد پایدار
feature of performance
ویژگی عملکرد
furnace operation
عملکرد کوره
concurrent operation
عملکرد همزمان
return
عملکرد کارکرد
feature
ویژگی عملکرد
automation
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
operation
وابسته به عمل عملکرد
binary arithmetic operation
عملکرد ریاضی دودویی
ratings
نحوه عملکرد مجاز
multitasking
عملکرد چند تکلیفی
multisequencing
عملکرد چند ترتیبی
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
even-handed treatment
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
performance rating
درجه بندی عملکرد
electrically operated chuck
سه نظام با عملکرد الکتریکی
fixed point operation
عملکرد با ممیز ثابت
operating speed
سرعت عملکرد کار
two way simultaneous operation
عملکرد همزمان دو طرفه
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
one way only operation
عملکرد فقط یک طرفه
illegal operation
عملکرد غیر قانونی
on line operation
عملکرد درون خطی
rating
نحوه عملکرد مجاز
off line operation
عملکرد برون خطی
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
chunking along
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spools
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
race condition
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation
عملیات کمکی عملکرد کمکی
computer simulation
کامپیوتری
computerized
کامپیوتری
computer music
موسیقی کامپیوتری
computerizing
کامپیوتری کردن
computer museum
موزه کامپیوتری
desktop publishing
نشر کامپیوتری
computerizes
کامپیوتری کردن
computer letter
حرف کامپیوتری
computer language
زبان کامپیوتری
computerize
کامپیوتری کردن
computer network
شبکه کامپیوتری
computerising
کامپیوتری کردن
computerization
کامپیوتری کردن
computer system
سیستم کامپیوتری
computer utility
خدمات کامپیوتری
computer word
کلمه کامپیوتری
computerized game playing
بازیهای کامپیوتری
computerized instruction
اموزش کامپیوتری
computer program
برنامه کامپیوتری
computerized mail
پست کامپیوتری
computerized tomography
رادیولوژی کامپیوتری
computing system
سیستم کامپیوتری
computer printout
چاپ کامپیوتری
computerization
کامپیوتری شدن
tools
در سیستم کامپیوتری
business type operation
عملیات کامپیوتری
computer conferencing
کنفرانس کامپیوتری
computerized
کامپیوتری شده
computer crime
جرم کامپیوتری
magazines computer oriented
مجلات کامپیوتری
computerised
کامپیوتری کردن
computerises
کامپیوتری کردن
computer graphicist
گرافیست کامپیوتری
computer game
بازی کامپیوتری
computer drawing
ترسیم کامپیوتری
computer design
طراحی کامپیوتری
computer circuits
مدارهای کامپیوتری
computer code
رمز کامپیوتری
computed tomography scanning
مغز نگاری کامپیوتری
automated intelligence file
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
computer simulation
شبیه سازی کامپیوتری
form
صفحهای از صفحات کامپیوتری
computer typesetting
حروف چینی کامپیوتری
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
computerized data base
پایگاه دادههای کامپیوتری
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
computer serrices company
شرکت خدمات کامپیوتری
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
computer information system
سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer independent language
زبان مستقل کامپیوتری
hybrid computer system
سیستم کامپیوتری دو رگه
computer graphics
نگاره سازی کامپیوتری
modelling
ایجاد مدلهای کامپیوتری
FMS
کنترل اعداد کامپیوتری
data card
کارت اطلاعات کامپیوتری
tags
بخشی از دستور کامپیوتری
tag
بخشی از دستور کامپیوتری
formed
صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms
صفحهای از صفحات کامپیوتری
executing
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
automatic digital network
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
alpha
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
executes
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
input
کامپیوتری که داده دریافت میکند
alphas
اولین گونه یک محصول کامپیوتری
execute
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
illiterate
که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
inputted
کامپیوتری که داده دریافت میکند
automatic data handling
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
executed
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
FTAM
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
vax
سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
unisys
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
to play computer games
بازی های کامپیوتری کردن
infected computer
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
honeywell
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
national computer graphics association
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
liveware
عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
small computer system interface
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
background
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
backgrounds
برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
source
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
machines
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machined
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
rescue dump
دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
crop
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
machine
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
capture
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
absolute address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
capturing
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
loops
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
linear
برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
looped
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
crops
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
bridgeware
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
cropped
حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
machine address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
captures
قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
friendly interface
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
computer graphics metafile
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
self-
کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
tariffs
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
expandable
سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
pack
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
control data corporation
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
on board computer
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
packs
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
kilo
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
overlap processing
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
kilos
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com