English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
precipitation heat treatment عملیات حرارتی رسوبی
Other Matches
heat treatment عملیات حرارتی
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
heat treatable قابل عملیات حرارتی
heat treatment crack ترک عملیات حرارتی
heat treating furnace کوره عملیات حرارتی
hot working steel فولاد عملیات حرارتی
heat treating equipment تاسیسات عملیات حرارتی
heat treating department دپارتمان عملیات حرارتی
solution heat treatment عملیات حرارتی محلول
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
hot working die ابزار عملیات حرارتی
heat treat انجام دادن عملیات حرارتی
heat treatable steel فولاد قابل عملیات حرارتی
cyaniding عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
coprecipitation هم رسوبی
residuary رسوبی
alluvial رسوبی
postprecipitation پس رسوبی
sedimentary رسوبی
residual رسوبی
roily پر از ذرات رسوبی
sedimentary peat تورب رسوبی
alluvial deposit مواد رسوبی
deposition welding جوشکاری رسوبی
flowstone سنگ رسوبی
precipitation brittleness شکنندگی رسوبی
precipitate electrode الکترود رسوبی
precipitated rocks سنگهای رسوبی
precipitation hardening سخت گردانی رسوبی
haugh زمین رسوبی کنار رودخانه
precipitance شتابزدگی عمل یا فعالیت رسوبی
precipitancy شتابزدگی عمل یا فعالیت رسوبی
geyserite نوعی سنگ سیلیسی رسوبی ابفشانسنگ
geest مواد رسوبی و ته نشین سطح زمین
mantlerock مواد رسوبی وسست روی سنگها
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
bed factor ضریب بستر که بستگی به وضعیت مواد رسوبی متحرک در کف بستر دارد
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
thermal حرارتی
thermal battery باطری حرارتی
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
thermocouple عنصر حرارتی
temperature coefficient ضریب حرارتی
heat shield حفاظ حرارتی
thermocouple زوج حرارتی
heat supply منبع حرارتی
heat sink انباره حرارتی
heat energy انرژی حرارتی
hot-wiring رشته حرارتی
hot-wire رشته حرارتی
hot shortness شکنندگی حرارتی
heating wire سیم حرارتی
hot wire رشته حرارتی
hot-wired رشته حرارتی
heating resistor مقاومت حرارتی
heating power توان حرارتی
heating mantle ژاکت حرارتی
heating jacket ژاکت حرارتی
hot-wires رشته حرارتی
heating furnace کوره حرارتی
ablating material سپر حرارتی
heating blower دمنده ی حرارتی
calorific power مقدار حرارتی
heating installation تاسیسات حرارتی
high temperature strength استحکام حرارتی
heat pulse پالس حرارتی
thermopile پیل حرارتی
thermal stress تنش حرارتی
heat exchanger مبدل حرارتی
heating سیستم حرارتی
dilatation انبساط حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal shadow سایههای حرارتی
thermal emission تابش حرارتی
heating tape نور حرارتی
thermal efficiency راندمان حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
heat engine موتور حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
heat conductivity هدایت حرارتی
thermal fatigue خستگی حرارتی
heat capacity فرفیت حرارتی
heat conduction هدایت حرارتی
heat balance تعادل حرارتی
evolution of heat انبساط حرارتی
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermal expansion انبساط حرارتی
thermoswitch کلید حرارتی
thermal power مقدار حرارتی
thermoswitch سویچ حرارتی
heat proof quality ثبات حرارتی
heat loss گمگشتگی حرارتی
thermal devices ابزارهای حرارتی
thermal switch سویچ حرارتی
thermal protection محافظت حرارتی
low heat value مقدار حرارتی پایین
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
heating element المان یا عنصر حرارتی
austemper سخت گردانی حرارتی
thermonuclear بمب هستهای حرارتی
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
thermit fusion welding جوشکاری ذوبی حرارتی
thermic وابسته بگرما حرارتی
convection ارزش حرارتی همبرداری
hot wire meter امپر سنج حرارتی
thermal shadow سایه روشن حرارتی
high temperature steel فولاد با ثبات حرارتی
heating zone منطقه یا ناحیه حرارتی
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
heating coil سیم پیچ حرارتی
continous heating furnace کوره حرارتی دائمی
heat insulation عایق کاری حرارتی
temperature stress تنش حرارتی یا دمایی
heat treating تشویه حرارتی فولاد
thermo plasticity شکل پذیری حرارتی
radiant تشعشع کننده حرارتی
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
high frequency heating equipment تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
radiant exposure پخش حرارت یا انرژی حرارتی
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
thermit pressure welding روش جوشکاری فشاری حرارتی
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
hot wire instrument دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
diathermic هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
diathermanous هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
dilatometer دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
Is there heating? آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermojet نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
The heating doesn't work. این سیستم حرارتی کار نمیکند.
heat resisting quality حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
radiant exposure وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
bi fuel موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
electrothermal printer چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
open cycle reactor system سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
muffed مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
utilities'man متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
operations عملیات
treatments عملیات
op عملیات
treatment عملیات
operation عملیات
phased مرحله عملیات
phases مرحله عملیات
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
operation overlay کالک عملیات
flight operations عملیات پرواز
f.of operations حوزه عملیات
external operation عملیات خارجی
global operation عملیات سراسری
operationally ready حاضر به عملیات
phase مرحله عملیات
nature of the operation ماهیت عملیات
night operations عملیات شبانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com