English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
external operation عملیات خارجی
Search result with all words
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
Other Matches
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
alien خارجی
gringo خارجی
extern خارجی
international line خط خارجی
exoteric خارجی
exosphere خارجی
exogenous خارجی
extraneous خارجی
outsider خارجی
outsiders خارجی
aliens خارجی
peripheral خارجی
externals خارجی
foreign خارجی
exotic خارجی
oversea خارجی
external خارجی
exterior خارجی
extras خارجی
outside خارجی
outsides خارجی
abextra خارجی
gringos خارجی
outward خارجی
outer خارجی
exteriors خارجی
extra خارجی
extra- خارجی
outboard خارجی
outer connection اتصال خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange ارز خارجی
outside caliper کولیس خارجی
outness کیفیت خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
outer wall دیوار خارجی
foreign national ملیت خارجی
foreign national تبعه خارجی
outer planets سیارات خارجی
external transaction معاملات خارجی
outboard profile نیمرخ خارجی
outer fix رمپ خارجی
actine قسمت خارجی
acrotic بیرونی خارجی
impurity اتم خارجی
landfalls بویه خارجی
landfall بویه خارجی
exteroceptive محرک خارجی
extrinsic factor عامل خارجی
adventitious خارجی الحاقی
outside cause علت خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
foreign bill برات خارجی
foreign aid کمک خارجی
face نمای خارجی
incarnations صورت خارجی
guest انگل خارجی
faces نمای خارجی
load بار خارجی
foreign currency ارز خارجی
foreign deposit سپرده خارجی
renvoi تبعیدشخص خارجی
foreign policy سیاست خارجی
foreign particle جسم خارجی
incarnation صورت خارجی
foreign trade تجارت خارجی
foreign loan وام خارجی
foreign law حقوق خارجی
loads بار خارجی
slough پوسته خارجی
strangest خارجی غریبه
strange خارجی غریبه
outward opening دهانه خارجی
outside view منظره خارجی
outside view نمای خارجی
outside power جریان خارجی
superior conjunction مقارنه خارجی
superior planets سیارههای خارجی
outwork سنگر خارجی
facade نمای خارجی
facades نمای خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
guests انگل خارجی
spillover benefits منافع خارجی
overseas trade معاملات خارجی
spillover costs هزینههای خارجی
overseas agent نماینده خارجی
spillover effects اثرات خارجی
fanades نمای خارجی
outside diameter قطر خارجی
concrete object عین خارجی
externalized خارجی کردن
externalize خارجی کردن
externalising خارجی کردن
exosphere قسمت خارجی جو
externalises خارجی کردن
externalised خارجی کردن
exterior ballistics بالیستیک خارجی
external security امنیت خارجی
external command فرمان خارجی
externalizes خارجی کردن
immission انتشار خارجی
imbody صورت خارجی
apothesis منحنی خارجی
apophysis منحنی خارجی
ectoparasite انگل خارجی
apophyge منحنی خارجی
externalizing خارجی کردن
external sort جورکردن خارجی
external reperence ارجاع خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
external reference ارجاع خارجی
external circuit مدار خارجی
external combustion احتراق خارجی
external control کنترل خارجی
external cost هزینه خارجی
external label برچسب خارجی
external interrupt وقفه خارجی
external delay تاخیر خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
external benefits فواید خارجی
external armature ارمیچر خارجی
external reference مرجع خارجی
external pressure فشار خارجی
external menory حافظه خارجی
external memory حافظه خارجی
exterior varnish جلای خارجی
exterior varnish لاک خارجی
facade نمای خارجی
external load بار خارجی
external force نیروی خارجی
external store انباره خارجی
externalities اثرات خارجی
externalization خارجی کردن
load curve خم بار خارجی
angle of emergence زاویه خارجی
alien enemy دشمن خارجی
externalities پی امدهای خارجی
external thread دنده خارجی
external variable متغیر خارجی
external symbol علامت خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
external storage حافظه خارجی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
external storage انباره خارجی
arris زاویه خارجی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
non inductive load بار خارجی ناخودالقا
exteriorization صورت خارجی دادن به
non reactive load بار خارجی ناخودالقا
pecuniary externalities پی امدهای خارجی پولی
alveary سوراخ خارجی گوش
pericranium قسمت خارجی جمجمه
external magnetic circuit مدار مغناطیسی خارجی
external sort مرتب سازی خارجی
pericardium غشاء خارجی قلب
foreign aid program برنامه کمک خارجی
foreign bill حواله ارز خارجی
external economies صرفه جوئیهای خارجی
foreign policy خط مشی عمل خارجی
external gear تاج دندانه خارجی
reactive load بار خارجی القایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com