| Total search result: 202 (18 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| notation     | 
		عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست   | 
		
	
		
		| notations     | 
		عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| prefix notation     | 
		عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست   | 
		
	
		
		| postfix     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید   | 
		
	
		
		| notation     | 
		و دیگر نیاز به کروشه نیست   | 
		
	
		
		| notations     | 
		و دیگر نیاز به کروشه نیست   | 
		
	
		
		| reversing     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد   | 
		
	
		
		| reverses     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد   | 
		
	
		
		| reverse     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد   | 
		
	
		
		| reversed     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد   | 
		
	
		
		operation       | 
		1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی   | 
		
	
		
		| zero wait state     | 
		که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود   | 
		
	
		
		| hand     | 
		سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد   | 
		
	
		
		| handing     | 
		سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد   | 
		
	
		
		| notations     | 
		که عملگر پس از عملوند فاهر میشود   | 
		
	
		
		| notation     | 
		که عملگر پس از عملوند فاهر میشود   | 
		
	
		
		| asynchronous     | 
		اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند   | 
		
	
		
		| discretionary     | 
		آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد   | 
		
	
		
		| notations     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| notation     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند   | 
		
	
		
		| postfix     | 
		و نیاز به کروشه را از بین می برد.   | 
		
	
		
		| chip     | 
		اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست   | 
		
	
		
		| chips     | 
		اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست   | 
		
	
		
		| suffix notation     | 
		عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید   | 
		
	
		
		| formats     | 
		با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب   | 
		
	
		
		format       | 
		با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب   | 
		
	
		
		| LUT     | 
		مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز   | 
		
	
		
		| operator     | 
		عملگر [ریاضی]   | 
		
	
		
		| differential operator     | 
		عملگر دیفرانسیلی [ریاضی]   | 
		
	
		
		| unary operation     | 
		عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT   | 
		
	
		
		| Laplace operator     | 
		عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]   | 
		
	
		
		Laplacian       | 
		عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]   | 
		
	
		
		| arithmetic operator     | 
		نشان حسابی عملگر ریاضی   | 
		
	
		
		| attended operation     | 
		فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد   | 
		
	
		
		| handing     | 
		سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند   | 
		
	
		
		| hand     | 
		سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند   | 
		
	
		
		| step frame     | 
		استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد   | 
		
	
		
		| compiled     | 
		برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| compiles     | 
		برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| compiling     | 
		برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| compile     | 
		برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| ancillary equipment     | 
		وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست   | 
		
	
		
		| complete     | 
		آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| completes     | 
		آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| completed     | 
		آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| completing     | 
		آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد   | 
		
	
		
		| real time     | 
		داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد   | 
		
	
		
		| it is never the worse     | 
		دیگر بدتر که نیست   | 
		
	
		
		| it is toolate.to go     | 
		دیگر موقع رفتن نیست   | 
		
	
		
		| I have nothing more to say .      | 
		دیگر عرضی نیست ( ندارم )   | 
		
	
		
		| standalone     | 
		که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است   | 
		
	
		
		Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.       | 
		زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.   | 
		
	
		
		| lock up     | 
		وضعیت عملیات خطا که بدون قط ع برق قابل ترمیم نیست   | 
		
	
		
		| internal     | 
		عملیات ریاضی ALU   | 
		
	
		
		| storing     | 
		ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد   | 
		
	
		
		| paging     | 
		که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند   | 
		
	
		
		| store     | 
		ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد   | 
		
	
		
		| precedence     | 
		ترتیب اجرای عملیات ریاضی   | 
		
	
		
		| operators     | 
		ترتیب اجرای عملیات ریاضی   | 
		
	
		
		| operator     | 
		ترتیب اجرای عملیات ریاضی   | 
		
	
		
		| monofuel     | 
		سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد   | 
		
	
		
		| unattended operation     | 
		سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند   | 
		
	
		
		| She's not the Laleh I used to know.     | 
		او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.   | 
		
	
		
		immediate       | 
		دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند   | 
		
	
		
		| switching     | 
		خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند   | 
		
	
		
		| log     | 
		کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی   | 
		
	
		
		| logs     | 
		کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی   | 
		
	
		
		| resulted     | 
		پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی   | 
		
	
		
		| floating     | 
		عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری   | 
		
	
		
		| result     | 
		پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی   | 
		
	
		
		| resulting     | 
		پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی   | 
		
	
		
		| operate     | 
		نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر   | 
		
	
		
		| operates     | 
		نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر   | 
		
	
		
		| operated     | 
		نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر   | 
		
	
		
		| storage     | 
		TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد   | 
		
	
		
		| segment     | 
		تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند   | 
		
	
		
		| segments     | 
		تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند   | 
		
	
		
		| seconding     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| seconded     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| second     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| seconds     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| multiplication     | 
		عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند   | 
		
	
		
		| forward     | 
		روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست   | 
		
	
		
		| forwarded     | 
		روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست   | 
		
	
		
		| borrow     | 
		عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر   | 
		
	
		
		| OCP     | 
		پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد   | 
		
	
		
		| precedence     | 
		قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی   | 
		
	
		
		| borrowed     | 
		عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر   | 
		
	
		
		| borrows     | 
		عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر   | 
		
	
		
		| overlay     | 
		نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند   | 
		
	
		
		| overlays     | 
		نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند   | 
		
	
		
		| overlaying     | 
		نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند   | 
		
	
		
		| betterment     | 
		خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد   | 
		
	
		
		| OS     | 
		نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر   | 
		
	
		
		| garbage     | 
		داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد   | 
		
	
		
		| processor     | 
		پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه   | 
		
	
		
		| logic     | 
		ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف   | 
		
	
		
		| log     | 
		کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند   | 
		
	
		
		| logs     | 
		کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند   | 
		
	
		
		| safe mode     | 
		حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد   | 
		
	
		
		An apple a day keeps the doctor away. <proverb>       | 
		با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]   | 
		
	
		
		| coprocessor     | 
		پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد   | 
		
	
		
		| order     | 
		پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه   | 
		
	
		
		| numerator     | 
		برخه شمار [شماران] [صورت کسر] [ریاضی]   | 
		
	
		
		| storage     | 
		هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند   | 
		
	
		
		| alien     | 
		دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست   | 
		
	
		
		| non maskable interrupt     | 
		سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست   | 
		
	
		
		| aliens     | 
		دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست   | 
		
	
		
		raw wool       | 
		پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]   | 
		
	
		
		| processor     | 
		کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع   | 
		
	
		
		| demands     | 
		نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز   | 
		
	
		
		| demanded     | 
		نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز   | 
		
	
		
		| demand     | 
		نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز   | 
		
	
		
		| library     | 
		تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود   | 
		
	
		
		| libraries     | 
		تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود   | 
		
	
		
		| flags     | 
		بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود   | 
		
	
		
		| flag     | 
		بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود   | 
		
	
		
		| fractions     | 
		که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1   | 
		
	
		
		| fraction     | 
		که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1   | 
		
	
		
		| libraries     | 
		زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود   | 
		
	
		
		| library     | 
		زیر تابع آزمایش شده و ذخیره شده در کتابخانه که در صورت نیاز وارد برنامه کاربر میشود   | 
		
	
		
		| What You See Is All You Get     | 
		برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.   | 
		
	
		
		| thickest     | 
		طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند   | 
		
	
		
		| thick     | 
		طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند   | 
		
	
		
		| thicker     | 
		طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند   | 
		
	
		
		| winchester disk     | 
		دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست   | 
		
	
		
		| pan-     | 
		حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-   | 
		
	
		
		| pan     | 
		حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-   | 
		
	
		
		| pans     | 
		حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-   | 
		
	
		
		| horizontal     | 
		دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین   | 
		
	
		
		| sentinel     | 
		1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد   | 
		
	
		
		| sentinels     | 
		1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد   | 
		
	
		
		| that is not the proposition     | 
		موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست   | 
		
	
		
		| super-     | 
		کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع   | 
		
	
		
		| shore to shore movement     | 
		عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر   | 
		
	
		
		| dynamically     | 
		اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا   | 
		
	
		
		| dynamic     | 
		اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا   | 
		
	
		
		dependent       | 
		غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست   | 
		
	
		
		| mirrored     | 
		کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| mirror     | 
		کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| mirrors     | 
		کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| open     | 
		1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند   | 
		
	
		
		| opened     | 
		1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند   | 
		
	
		
		| opens     | 
		1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند   | 
		
	
		
		| generals     | 
		ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند   | 
		
	
		
		| general     | 
		ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند   | 
		
	
		
		| real time     | 
		با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد   | 
		
	
		
		| square bracket     | 
		کروشه   | 
		
	
		
		| dog ear     | 
		کروشه   | 
		
	
		
		bracket       | 
		کروشه   | 
		
	
		
		| attributing     | 
		مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست   | 
		
	
		
		| attributes     | 
		مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست   | 
		
	
		
		attribute       | 
		مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست   | 
		
	
		
		| Mandlebrot set     | 
		تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده   | 
		
	
		
		| inventory     | 
		از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی   | 
		
	
		
		bracket       | 
		حالت معمولی کروشه   | 
		
	
		
		| modulo arithmetic     | 
		شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند   | 
		
	
		
		| say's law     | 
		از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد   | 
		
	
		
		bracket       | 
		نوعی کروشه با گوشههای صاف   | 
		
	
		
		| crash conversion     | 
		تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید   | 
		
	
		
		| double coincidence of wants     | 
		زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد   | 
		
	
		
		| virtual     | 
		که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| shift key     | 
		که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ   | 
		
	
		
		| shift keys     | 
		که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ   | 
		
	
		
		| gpr     | 
		ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند   | 
		
	
		
		| task     | 
		جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند   | 
		
	
		
		| tasks     | 
		جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند   | 
		
	
		
		| modes     | 
		عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری   | 
		
	
		
		| mode     | 
		عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری   | 
		
	
		
		| charge and discharge statements     | 
		حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث   | 
		
	
		
		| cleaned     | 
		کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود   | 
		
	
		
		| cleans     | 
		کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود   | 
		
	
		
		| clean     | 
		کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود   | 
		
	
		
		| cleanest     | 
		کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود   | 
		
	
		
		| All is not gold that glitters. <proverb>     | 
		هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).   | 
		
	
		
		| worded     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		word       | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| word wrap     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| wraparound     | 
		سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد   | 
		
	
		
		| rio treaty     | 
		اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند   | 
		
	
		
		| winchester disk     | 
		دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست   | 
		
	
		
		| farmgate type operations     | 
		رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی   | 
		
	
		
		| buffered computer     | 
		کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد   | 
		
	
		
		Kurdish rug       | 
		فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]   | 
		
	
		
		| counter air     | 
		عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن   | 
		
	
		
		| counter air operations     | 
		عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن   | 
		
	
		
		| anticrop operations     | 
		عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی   | 
		
	
		
		| operators     | 
		عملگر   | 
		
	
		
		| operator     | 
		عملگر   | 
		
	
		
		| operand     | 
		عملوند   | 
		
	
		
		| oprand     | 
		عملوند   | 
		
	
		
		| binary operator     | 
		عملگر دوتایی   | 
		
	
		
		| comparison operator     | 
		عملگر مقایسه   | 
		
	
		
		| binary operator     | 
		عملگر دودوئی   | 
		
	
		
		| monadic operator     | 
		عملگر تکین   | 
		
	
		
		| boolean operator     | 
		عملگر بولی   | 
		
	
		
		| nand operator     | 
		عملگر نقیض و   | 
		
	
		
		| boolean operator     | 
		عملگر بول   | 
		
	
		
		| n ary operator     | 
		عملگر N تایی   | 
		
	
		
		| concatenation operator     | 
		عملگر الحاقی   | 
		
	
		
		| dyadic operator     | 
		عملگر دوتایی   | 
		
	
		
		| conditional operator     | 
		عملگر شرطی   |