Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
Other Matches
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
terrain
زمین عملیات
control center
مرکز کنترل عملیات
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
riot control
کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
fighter control
کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
terrain analysis
تجزیه و تحلیل زمین عملیات
microinstruction
که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
control ship
ناو کنترل کننده عملیات دریایی
runaway
عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
master
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
mastered
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
air defense artillery controller
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
proportional clothing
لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
cpu
فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
panels
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
jobs
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
job
استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
lingo
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingoes
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
cybernation
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
scroll
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
page
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
pages
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged
نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
escape character
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
floppy disk
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
handing
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand
سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
cpu
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
floppy
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
interactive
سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
lan
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
operation
عملیات
treatment
عملیات
op
عملیات
operations
عملیات
treatments
عملیات
initiatives
ابتکار عملیات
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal operations
عملیات بارانداز
Military operations.
عملیات نظامی
Construction works .
عملیات ساختمانی
immediate action
عملیات فوری
string operation
عملیات رشتهای
synchronous operation
عملیات همزمان
offenses
عملیات افندی
flow chart
شمای عملیات
flow charts
شمای عملیات
operationally ready
حاضر به عملیات
Counter – espionage operations k.
عملیات ضد جاسوسی
heat treatment
عملیات حرارتی
initiative
ابتکار عملیات
operation map
نقشه عملیات
thermal treatment
عملیات گرمایی
theater of operations
صحنه عملیات
hot dogging
عملیات نمایشی
dry run
عملیات جنگی
airmobile operations
عملیات هوارو
divert action
عملیات مخالف
destructive operation
عملیات مخرب
deputy for operations
معاونت عملیات
denial operations
عملیات ممانعتی
actions
عملیات جنگی
operations personal
پرسنل عملیات
radius
شعاع عملیات
delay action
عملیات تاخیری
phase
مرحله عملیات
operations research
تحقیق در عملیات
operations room
اتاق عملیات
over the beach operations
عملیات ساحلی
over the beach operations
عملیات کرانهای
actions
جنگ عملیات
spial
عملیات جاسوسی
scene of action
صحنه عملیات
limiting operation
عملیات محدودکننده
nature of the operation
ماهیت عملیات
subversive
عملیات براندازی
subversives
عملیات براندازی
action
جنگ عملیات
night operations
عملیات شبانه
delays
عملیات تاخیری
delaying action
عملیات تاخیری
operation overlay
کالک عملیات
action
عملیات جنگی
parallel operation
عملیات موازی
campaigning
عملیات جنگی
f.of operations
حوزه عملیات
campaigned
عملیات جنگی
war room
اتاق عملیات
campaigns
عملیات جنگی
global operation
عملیات سراسری
external operation
عملیات خارجی
phasing
مراحل عملیات
sabotage
عملیات تخریبی
manual operation
عملیات دستی
surface treatment
عملیات سطحی
flight operations
عملیات پرواز
finishing
عملیات تکمیل
serial operation
عملیات سری
scope
هدف عملیات
scope
منظور از عملیات
phased
مرحله عملیات
formal operations
عملیات صوری
offence
عملیات تعرضی
sabotaged
عملیات تخریبی
sabotages
عملیات تخریبی
sabotaging
عملیات تخریبی
delaying
عملیات تاخیری
offenses
عملیات تعرضی
electrochemical treatment
عملیات الکتروشیمایی
offensive
عملیات افندی
offensives
عملیات افندی
logical operations
عملیات منطقی
phases
مرحله عملیات
earth work
عملیات خاکی
counter espionage
عملیات ضدجاسوسی
harassing actions
عملیات ایذایی
operation manager
مدیر عملیات
espial
عملیات جاسوسی
delay
عملیات تاخیری
campaign
عملیات جنگی
earthworks
عملیات خاکی
rehearsal
تکرار عملیات
operating program
برنامه عملیات
closing
خاتمه عملیات
operation center
مرکز عملیات
rehearsals
تکرار عملیات
offence
عملیات افندی
counter-espionage
عملیات ضدجاسوسی
hostilities
عملیات خصمانه
base operation
عملیات پایگاهی
region
ناحیه عملیات
autonomous operation
عملیات ازاد
plan of action
طرح عملیات
counter battery
عملیات ضد اتشبار
block operation
عملیات بلوک
infiltration
عملیات نفوذی
conversational operation
عملیات محاورهای
area of operation
منطقه عملیات
continuity of operations
تسلسل عملیات
building operations
عملیات ساختمانی
autonomous operation
عملیات مستقل
arithmetic operation
عملیات حسابی
base of operations
پایگاه عملیات
chemical operations
عملیات شیمیایی
continuity of operations
مداومت عملیات
concrete operations
عملیات عینی
countermine
عملیات ضد مین
covert operations
عملیات مخفی
covert operations
عملیات پنهانی
preliminary treatment
عملیات مقدماتی
counter military
ضد عملیات نظامی
centre of activities
مرکز عملیات
concept of operations
تدبیر عملیات
computer operation
عملیات کامپیوتر
rescue operation
عملیات نجات
regions
ناحیه عملیات
process chart
نقشه عملیات
business type operation
عملیات کامپیوتری
air operations
عملیات هوایی
airborne battlefield
عملیات هوابرد
amphibious operation
عملیات اب خاکی
combat information center
اطاق عملیات
hostility
عملیات خصمانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com