English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
atomization عمل بمباران اتمی
Search result with all words
bomb alarm system سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
A-bomb بمباران اتمی کردن
A-bombs بمباران اتمی کردن
Other Matches
laydown bombing بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
loft bombing بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
rainout ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
implosion weapon جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
atomic weight وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nucleon اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
bombing بمباران
bombardments بمباران
an air raid بمباران
bombardment بمباران
bombing height ارتفاع بمباران
carpet bombing بمباران منطقهای
bombers هواپیمای بمباران
bombard بمباران کردن
mass bombing بمباران زیاد
mass bombing بمباران یکجا
area bombing بمباران منطقهای
neutron bombardment بمباران نوترونی
air raids بمباران هوایی
bomber هواپیمای بمباران
air raid بمباران هوایی
bombed out بمباران کردن
deliver a series of blows بمباران حریف
bombarding بمباران کردن
bombarded بمباران کردن
bombed بمباران کردن
bombards بمباران کردن
electron bombardment بمباران الکترونی
electron bombbardment بمباران الکتریکی
bomb بمباران کردن
bombs بمباران کردن
blind bombing zone منطقه بمباران محدود
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
dwell at تا دستورثانوی بمباران کردن
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
target chart نقشه هدفهای بمباران هوایی
early time زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
shellproof محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
shuttle bombing بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
forlorn hope دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
over the shoulder bombing نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
volleys پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleyed پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
hexatomic شش اتمی
monoatomic یک اتمی
nuclear strike تک اتمی
diatomic دو اتمی
nuclear اتمی
triatomic سه اتمی
atomic اتمی
diatomic molecule مولکول دو اتمی
nuking کنشگر اتمی
nuking نیروگاه اتمی
atomic size اندازه اتمی
nuking زیردریایی اتمی
nukes کنشگر اتمی
atomic weight جرم اتمی
atomic weight وزن اتمی
atomicity فرفیت اتمی
atomics فیزیک اتمی
nukes نیروگاه اتمی
nukes زیردریایی اتمی
fission bomb بمب اتمی
A-bombs بمب اتمی
A-bomb بمب اتمی
monoatomic gas گاز تک اتمی
monoatomic molecule مولکول تک اتمی
monoatomic solid جامد تک اتمی
mushromm could کلاهک اتمی
tetratomic چهار اتمی
nuclear cell پیل اتمی
nuclear parity همطرازی اتمی
polyatomic چند اتمی
nuclide اشکال اتمی
median lethal dose دوزمتوسط اتمی
fission products مواد اتمی
fission reactor واکنشگاه اتمی
fission to yield ratio بازده اتمی
nuked کنشگر اتمی
nuked نیروگاه اتمی
nuked زیردریایی اتمی
nuke کنشگر اتمی
nuke نیروگاه اتمی
nuke زیردریایی اتمی
nuclear winter زمستان اتمی
mass number وزن اتمی
nuclear warfare جنگ اتمی
atom bomb بمب اتمی
atomic energy انرژی اتمی
atomic fission شکافت اتمی
atomic fusion گداخت اتمی
clouds قارچ اتمی
atomic fusion همجوشی اتمی
atomic interaction بر هم کنش اتمی
clouding قارچ اتمی
atomic energy نیروی اتمی
atomic crystal بلور اتمی
atomic configuration ارایش اتمی
nuclear مربوط به اتمی
nuclear reactors پیل اتمی
atom bombs بمب اتمی
atom number عدد اتمی
atom rocket موشک اتمی
atom samshing انفجار اتمی
atomic absorption جذب اتمی
atomic bond پیوند اتمی
atomic clock ساعت اتمی
piled پیل اتمی
pile پیل اتمی
cloud قارچ اتمی
nuclear reactor پیل اتمی
atomic radius شعاع اتمی
atomic polarization قطبش اتمی
atomic orbital اوربیتال اتمی
atomic pile واکنشگاه اتمی
atomic number عدد اتمی
atomic mass جرم اتمی
atomic structure ساختار اتمی
radiation تشعشع اتمی
atomic lattice شبکه اتمی
fallout ریزش اتمی
atomic reactor واکنشگاه اتمی
bombing بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarding بمباران کردن گلوله باران کردن
bombard بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards بمباران کردن گلوله باران کردن
mass number عدد وزن اتمی
homopolyatomic چند اتمی جور
gram atomic weight وزن اتمی به گرم
nuclear equipoise گلوله اتمی ممنوعه
interatomic spacing فاصله بین اتمی
nuke جنگ افزار اتمی
effective atomic number عدد اتمی موثر
residual مربوط به ریزش اتمی
atomic air burst ترکش هوایی اتمی
atom samsher دستگاه انفجار اتمی
atomic spectroscopy طیف بینی اتمی
nuclear warfare میدان جنگ اتمی
nucleonics بحث هسته اتمی
atomic weapon جنگ افزار اتمی
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
polyatomic molecule مولکول چند اتمی
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
radio active دارای تشعشع اتمی
radiation intensity شدت تشعشع اتمی
atomic time زمان انفجار اتمی
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
weapon debries بقایای ترکش اتمی
uranium pile مشعل هسته اتمی
transattack period مدت ادامه تک اتمی
transattack period زمان اجرای تک اتمی
fission شکستن هسته اتمی
fission عمل تجزیه اتمی
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
hydrogen bombs بمب ترکیبی اتمی
conventional جنگ غیر اتمی
homopolyatomic چند جور اتمی
atomic scattering factor عامل شکل اتمی
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
nuking جنگ افزار اتمی
film badge علامت تشعشعات اتمی
particle physics فیزیک ذرات اتمی
civil nuclear powers کشوردارای قدرت اتمی
feasion بمب ترکیبی اتمی
atomic mass unit واحد اتمی جرم
feasion عمل ترکیب اتمی
valence بنیان ترکیب اتمی
nukes جنگ افزار اتمی
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
atomic form factor ضریب پراکندگی اتمی
heteropolyatomic چند اتمی ناجور
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
cloud cover غلظت ابر اتمی
nuked جنگ افزار اتمی
cloud amount غلظت ابر اتمی
fallout گرد و غبار اتمی
atomic form factor عامل شکل اتمی
atomic scattering factor ضریب پراکندگی اتمی
surprise dosage دریافت دوز ناگهانی اتمی
surface zero نقطه صفرترکش اتمی زمینی
subatomic وابسته به پدیدههای درون اتمی
stoicheiometry فن قیاس اوزان اتمی عناصربایکدیگر
dwarf dud بمب اتمی عمل نکرده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com