Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
pedication
عمل جنسی با حیوانات
Search result with all words
dicker
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
Other Matches
androgen
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
احساسات جنسی روابط جنسی
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
lore
حیوانات
wildlife
حیوانات وحشی
rodentia
حیوانات قراضه
venery
حیوانات شکارشونده
feedstuff
خوراک حیوانات
bestiality
جماع با حیوانات
domestic animals
حیوانات اهلی
fauna
حیوانات یک اقلیم
stray animals
حیوانات ضاله
foals
توله حیوانات
buggery with animals
جماع با حیوانات
dung
مدفوع حیوانات
home range
جایگاه حیوانات
breeding
پرورش حیوانات
chits
توله حیوانات
zootomy
تشریح حیوانات
zoolatry
پرستش حیوانات
put away
<idiom>
کشتن حیوانات
foal
توله حیوانات
chit
توله حیوانات
big game
شکار حیوانات بزرگ
damage feasant
خسارت ناشی از حیوانات
farm
پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed
پرورشگاه حیوانات اهلی
woodnote
صدای حیوانات جنگل
bull
حیوانات نر بزرگ فرمان
zootechnical
وابسته به فن تربیت حیوانات
make friends
<idiom>
رفاقت با حیوانات ومردم
bulls
حیوانات نر بزرگ فرمان
farms
پرورشگاه حیوانات اهلی
forepaw
پنجه دست حیوانات
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
soilage
علف تازه علوفه حیوانات
sweetbread
تیموس حیوانات جوان دنبلان
warren
محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens
محل نگهداری حیوانات وحشی
acron
قسمت قدامی حیوانات بنددار
beaver
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
reclaim animal
حیوانات وحشی تربیت شده
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
pens
حیوانات اغل خانه ییلاقی
penning
حیوانات اغل خانه ییلاقی
penned
حیوانات اغل خانه ییلاقی
squamation
پوشش فلسی شکل حیوانات
parkas
نیم تنه پوست حیوانات
pen
حیوانات اغل خانه ییلاقی
zoomorphic
[استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
upland game
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
exuviae
پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
zoon
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
gasteropod
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
taxidermy
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
blasetocyst
جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
diana
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
home range
جای محدود برای فعالیت حیوانات
fluor
مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
zoomorphism
تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
forequarter
ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
vivary
جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
veterinarian
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
animalist
مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
veterinarians
پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
taxidermist
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
zootechnician
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
small game
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
poundage
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
fish story
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish meal
ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biomorph
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
biogeography
رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
ambisexual
دو جنسی
hermaphrodites
دو جنسی
generic
جنسی
diclinous
یک جنسی
unisexual
یک جنسی
homogeneity
هم جنسی
hermaphrodite
دو جنسی
bisexual
دو جنسی
gamic
جنسی
bisexuals
دو جنسی
sexual
جنسی
kinds
جنسی
sex
جنسی
unisex
دو جنسی
kind
جنسی
kindest
جنسی
road sense
جنسی
sexes
جنسی
sex chromosomes
کروموزومهای جنسی
sexual perversion
انحراف جنسی
sex differences
تفاوتهای جنسی
climax
اوج جنسی
sex differentiation
تمایز جنسی
sexual deviation
انحراف جنسی
gametangium
سلول جنسی
sex glands
غدههای جنسی
sexual aberration
انحراف جنسی
sex perversion
انحراف جنسی
gamete
یاخته جنسی
sex offenses
جرایم جنسی
excitements
برانگیختگی جنسی
sexual maturity
بلوغ جنسی
commodity money
پول جنسی
sexual disorder
اختلال جنسی
puberty
بلوغ جنسی
sexual development
رشد جنسی
sexual delusion
هذیان جنسی
sexual arousal
برانگیختگی جنسی
deviation
انحراف جنسی
climaxes
اوج جنسی
erotomania
جنون جنسی
sodomy
انحراف جنسی
sexiness
جاذبه جنسی
coitus
مقاربت جنسی
scopophilia
تماشاگری جنسی
gender identity
هویت جنسی
heterosome
کروموزوم جنسی
libidos
شور جنسی
libido
شور جنسی
peepling tom
تماشاگر جنسی
idols of the tribe
اوهام جنسی
payment in kind
پرداخت جنسی
impotency
ضعف جنسی
sexual anomaly
نابهنجاری جنسی
parasexuality
نابهنجاری جنسی
inkind
کمک جنسی
modesty
شرم جنسی
paraphilia
نابهنجاری جنسی
pansexualism
جنسی نگری
heterophilia
دیگرخواهی جنسی
heteroerotism
دگرخواهی جنسی
heteroeroticism
دگرخواهی جنسی
multure
مزد جنسی
germ cell
یاخته جنسی
gonocyte
سلول جنسی
gonad
غده جنسی
excitement
برانگیختگی جنسی
renifleur
بو پرست جنسی
psychosexual
روانی- جنسی
psycholagny
خیالپردازی جنسی
gynandromorphy
ریخت دو جنسی
gynandrous
نر و ماده دو جنسی
haploid cell
یاخته جنسی
deviations
انحراف جنسی
aphrodisiacs
برانگیزنده جنسی
sexuality
تمایلات جنسی
petting
نوازش جنسی
sex education
اموزش جنسی
eroticism
تحریکات جنسی
eroticism
تمایلات جنسی
rapist
متجاوز جنسی
Sexual assault
تجاوز جنسی
venery
مقاربت جنسی
sex discrimination
تبعیض جنسی
unisexuality
حالت یک جنسی
rapists
متجاوز جنسی
sexual orientation
گرایش جنسی
active algolagnia
ازارگری جنسی
sexuality
عطش جنسی
Y chromosomes
کروموزوم جنسی
aphrodisiac
برانگیزنده جنسی
heterosexuality
دگرخواهی جنسی
Peeping Tom
تماشاگر جنسی
zygosis
امیختگی جنسی
voyeurism
تماشاگری جنسی
sexual intercourse
مقاربت جنسی
sexual intercourse
امیزش جنسی
sex appeal
جاذبه جنسی
potency
توان جنسی
lesbianism
رابطه جنسی زن با زن
Y chromosome
کروموزوم جنسی
sexism
تبعیض جنسی
asexual
غیر جنسی
truckage
مبادله جنسی
sexual offences
جرائم جنسی
autoeroticism
خودانگیزی جنسی
autoerotism
خودانگیزی جنسی
sexual symbolism
نمادگری جنسی
autosomal
غیر جنسی
Peeping Toms
تماشاگر جنسی
sexual relations
روابط جنسی
sexual relations
مقاربت جنسی
benefit in kind
نفع جنسی
sexual receptivity
پذیرندگی جنسی
bisexuality
دو گانگی جنسی
impotence
ناتوانی جنسی
impotence
ضعف جنسی
rape
تجاوز جنسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com