English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
athwart عمود به خط میتنی قایق
Other Matches
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
perpendecular عمود
normal عمود
perpendicular عمود
tate عمود
perpendicular [to] <adj.> عمود [بر]
barbacan دو برج عمود
normal vector بردار عمود
barbican دو برج عمود
vertically بطور عمود
stapling عمود چهارپایه تخت
stapled عمود چهارپایه تخت
staple عمود چهارپایه تخت
normal shock wave موج ضربهای عمود
cross-banded [روکشی با تارهای عمود]
tate zuki ضربه عمود مشت
abeam امتداد عمود برمحور طولی
nadir پای عمود نافر خط ندیر
orthogonal mesh reinforcement شبکه ارماتور عمود برهم
batardeau [دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
t position حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
neotral position وضع بدن عمود بر سطح مسیر
angle of incidence زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
rotor incidence زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
velocity gradiant میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
branch cutoff دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
cam ground piston پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
abeam یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
kelly قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
plan range در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
grinning [cornrowing] [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
corn-rowing [grinning] راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
ark قایق
lighters قایق
boat قایق
ferry boat قایق
bilge کف قایق
boats قایق
caique قایق
boatdeck پل قایق
outboard قایق
boat tail دم قایق
barges قایق
lighter قایق
barged قایق
barge قایق
boat call مخابره با قایق
boatchock زین قایق
hydrofoil قایق هواناو
beaching gear سرسره قایق
hydrofoil قایق پرنده
schooners قایق دو دگلی
schooner قایق دو دگلی
sailing boats قایق بادبانی
boat anchor لنگر قایق
tumbrel قایق ته صاف
boat-hook چنگک قایق
rowboats قایق پارویی
rowboat قایق پارویی
hydrofoils قایق پرنده
single قایق یک نفره
boat pool حوضچه قایق
boat tail پاشنه قایق
cutter قایق پارویی
boat boom بوم قایق
boat skids گهواره قایق
cutter قایق تک دکله
cutters قایق تک دکله
boat-hook هوک قایق
to sail avessel راندن قایق
hydrofoils قایق هواناو
boat gang نگهبان قایق
boat hails شناسایی قایق
boat painter طناب قایق
boat plug پیته قایق
boat your oars پارو به قایق
boat-hooks چنگک قایق
boat work قایق بری
cutters قایق پارویی
sailboat قایق بادبانی
lighter قایق باری
capsizes برگشتن قایق
lighter قایق بارکش
lighters قایق باری
capsizing برگشتن قایق
single banked boat قایق تک پارو زن
lighters قایق بارکش
yachting قایق رانی
fore جلوی قایق
galley اشپزخانه قایق
aboard روی قایق
four قایق 4 نفره
sailing boat قایق بادبانی
capsized برگشتن قایق
sterns عقب قایق
sternest عقب قایق
sterner عقب قایق
stern عقب قایق
sloop قایق جنگی
sloop قایق یک دکله
ladder پلکان قایق
dinghy قایق تفریحی
ladders پلکان قایق
capsize برگشتن قایق
dinghies قایق تفریحی
gripe تسمه قایق
gripe بند قایق
motorboats قایق موتوری
motorboat قایق موتوری
boat hook هوک قایق
seaboat قایق ترابری
sailboats قایق بادی
boat hook چنگک قایق
sailboats قایق بادبانی
sailboat قایق بادی
service craft قایق گشتی
soling قایق با 3 سرنشین
aft عقب قایق
boat-hooks هوک قایق
powerboats قایق موتوری
assault boat قایق هجومی
powerboat قایق موتوری
ferrying قایق موتوری
ferry قایق موتوری
ferries قایق موتوری
ferried قایق موتوری
The boat sank. قایق غرق شد
forwarded جلو قایق
forward جلو قایق
rafts قایق باری
life raft قایق نجات
raft قایق باری
foldboat قایق تاشو
fore end aft درطول قایق
lighterage قایق باری
life boad قایق نجات
fisherman's anchor لنگر قایق
pulling boat قایق پارویی
double banked boat قایق دو پارو زن
painters طناب قایق
painter طناب قایق
gasboat قایق موتوری
gunwale لبه قایق
hull بدنه قایق
hulls بدنه قایق
icebreaker قایق یخ شکن
fittings لوازم قایق
lifeboats قایق نجات
iceboat قایق یخ شکن
ice boat قایق یخ شکن
landing craft raiding قایق هجومی
piragua قایق ته پهن
lifeboat قایق نجات
hold water قایق ایست
cradles زین قایق
cradled زین قایق
cradle زین قایق
tumbril قایق ته صاف
chief of boat فرمانده قایق
swamping به گل نشستن قایق
coble قایق پارویی
boathouse قایق خانه
motor sailer قایق موتوردار
canoes قایق رانی
boathouse آشیانهی قایق
coxswain سکان قایق
swamps به گل نشستن قایق
chief of boat سکانی قایق
grappling iron لنگر قایق
swamp به گل نشستن قایق
by the stern قایق سربالا در اب
canoeist قایق ران
swamped به گل نشستن قایق
catboat قایق تک بادبان
center board ته قایق بادبانی
centerboarder قایق تیردار
motorboat engine قایق موتوری
grappling irons لنگر قایق
canoe قایق رانی
boathouses قایق خانه
davit قایق بالابر
davit جرثقیل قایق
monohull قایق با یک بدنه
boathouses آشیانهی قایق
cabin cruiser قایق تفریحی
night boat قایق اماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com