Dictiornary-Farsi | عنصری نگری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 76 (5 milliseconds)

English	Persian
elementarism	عنصری نگری


Other Matches

fifo	که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
triads	سه عنصری
triad	سه عنصری
elemental	عنصری
tetrad	چهار عنصری
elemental analysis	تجزیه عنصری
scalar	ماتریس یک عنصری
elemental analysis	آنالیز عنصری [شیمی]
elemental analysis	فراکافت عنصری [شیمی]
transmutation	تبدیل عنصری بعنصر دیگری
subscripted variable	عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
service element	عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
dyad	اتم یامولکول یا عنصری که از دوواحد تشکیل شده است
silicon	عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
unpopulated	تخته مدار چاپ شده که درحال حاضر عنصری ندارد یا سوکت آن خالی است
retrospective view [on]	پس نگری [به]
retrospection	پس نگری
holism	کل نگری
retrospect	پس نگری
panpsychism	روحی نگری
physicalism	فیزیکی نگری
organicism	عضوی نگری
operationalism	عملیاتی نگری
phenomenalism	پدیدار نگری
personalism	شخص نگری
parallelism	توازی نگری
pansexualism	جنسی نگری
objectivism	عینی نگری
physiologism	فیزیولوژی نگری
preformism	ذاتی نگری
probabilism	احتمالی نگری
psychologism	روانشناختی نگری
purposivism	غایت نگری
relativism	نسبی نگری
self observation	خویشتن نگری
vitalism	حیاتی نگری
empiricism	تجربی نگری
Elementarism	عنصر نگری
nervism	عصب نگری
atomism	ذره نگری
centralism	مرکزی نگری
forecasting	پیش نگری
foresight	پیش نگری
expectations	پیش نگری
expectation	پیش نگری
absolutism	مطلق نگری
sensationalism	حسی نگری
introspection	درون نگری
prospects	اینده نگری
prospecting	اینده نگری
prospected	اینده نگری
prospect	اینده نگری
dualism	دوگانه نگری
biologism	زیستی نگری
nativism	فطری نگری
geneticism	ارثی نگری
finalism	غایت نگری
extraception	واقع نگری
hereditarianism	ارثی نگری
intraception	عاطفی نگری
necropsy	مرده نگری
perfect foresight	اینده نگری کامل
introspectionist	خویشتن نگری است
moral realism	واقع نگری اخلاقی
cultural absolutism	مطلق نگری فرهنگی
mechanistic theory	نظریه ماشینی نگری
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
cultural parallelism	توازی نگری فرهنگی
biologism	زیست شناختی نگری
providence	صرفه جویی اینده نگری
psychoneural parallelism	توازی نگری روانی- عصبی
Peeping Toms	نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
Peeping Tom	نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
prospect [of something]	آینده نگری [چشم انداز] [پیش بینی] چیزی
bare board	تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است