Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
tracer element
عنصر ردیاب
Other Matches
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
donkey sonar
ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
chains
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
atoms
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom
کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
probes
ردیاب
probed
ردیاب
probe
ردیاب
detectors
ردیاب
tracers
ردیاب
tracer
ردیاب
detector
ردیاب
sonar dome
کلاهه ردیاب
sonar
ردیاب صوتی
tracing routine
روال ردیاب
tether
لباس ردیاب
active sonar
ردیاب فعال
electronic tag
لباس ردیاب
ankle bracelet
لباس ردیاب
ankle monitor
لباس ردیاب
passive sonar
ردیاب غیر فعال
homing station
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
homing device
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
isomeric
هم عنصر
agents
عنصر
elements
عنصر
agent
عنصر
members
عنصر
component
عنصر
components
عنصر
member
عنصر
masurium
عنصر 34
element
عنصر
code element
عنصر رمز
chemical element
عنصر شیمیایی
coupling element
عنصر اتصال
cryotron
عنصر برودتی
data element
عنصر داده
Elementarism
عنصر نگری
delay element
عنصر تاخیری
disafected person
عنصر نامطلوب
biotic element
عنصر زیستی
aqueous element
عنصر ابی
absorbing element
عنصر جذب
abundant element
عنصر فراوان
accommpanying element
عنصر همراه
acid forming element
عنصر اسیدی
acid forming element
عنصر اسیدساز
active element
عنصر فعال
active element
عنصر کنشی
active element
عنصر عامل
alloying agent
عنصر الیاژی
alloying element
عنصر الیاژی
alloying element
عنصر الیاژ
weak minded
سست عنصر
electronic element
عنصر الکترونیکی
guest element
عنصر کم مقدار
service element
عنصر اداری
processing element
عنصر پردازشی
print element
عنصر چاپ
primordial element
عنصر ازلی
inverse element
عنصر وارون
primitive element
عنصر اولیه
picture element
عنصر تصویر
passive element
عنصر غیرعامل
logic element
عنصر منطقی
minor constituent
عنصر جزئی
minor constituent
عنصر فرعی
shunt element
عنصر موازی
signal element
عنصر علامتی
nand element
عنصر نقیض و
trace element
عنصر کم مقدار
wallydraigle
سست عنصر
transition element
عنصر واسطه
threshold element
عنصر استانهای
thermocouple
عنصر حرارتی
tactical element
عنصر تاکتیکی
symmetry element
عنصر تقارن
stop element
عنصر ایست
start element
عنصر شروع
identity element
عنصر یکسانی
logic element
عنصر لاجیک
abiotic element
عنصر نازیوه
weak kneed
سست عنصر
weak-kneed
سست عنصر
coupling element
عنصر پیوست
titanium
عنصر فلزی
element
عنصر اساس
element
عنصر عملیاتی
weaklings
سست عنصر
weakling
سست عنصر
elements
عنصر اساس
ingredients
عنصر سازنده
part
عنصر اصلی
ingredient
عنصر سازنده
abiotic element
عنصر بیجان
elements
عنصر عملیاتی
physical element of crime
عنصر مادی جرم
micronutrient
عنصر غذایی کم مصرف
metal cutting element
عنصر براده برداری
heating element
المان یا عنصر حرارتی
disafected person
عنصر غیرقابل اعتماد
mental element of crime
عنصر روانی جرم
exclusive or element
عنصر یای انحصاری
macronutrient
عنصر غذایی پر مصرف
fire support element
عنصر پشتیبانی اتش
silicon
سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
pixel
نقطه عنصر تصویری
asterium
عنصر ویژه ستارگان
task element
عنصر اجرای عملیات
strontium
عنصر سبک دو فرفیتی
active element
عنصر عمل کننده
primordial
عنصر نخستین اساسی
air defense element
عنصر پدافند هوایی
pyrogen
عنصر قابل اشتعال
two up
تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
two up
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
fabric
بافته عنصر تار و پود
fabrics
بافته عنصر تار و پود
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
boron water
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
Gothic Survival
[ادامه عنصر سبک گوتیک]
parametron
عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
queueing
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queue
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
transmitter signal element timing
زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
queues
ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
microprocessor
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
quintessence
عنصر پنجم یعنی "اثیر" یا "اتر"
element
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
head
اولین عنصر داده در لیست بودن
microprocessors
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
jelly bean
ادم حساس و بی اراده و سست عنصر
elements
یک عنصر منحصر به فرد داده در آرایه
chips
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
searches
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atoms
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
osmium
عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
searched
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
corpus delicti
عنصر مادی جرم وعمل خلاف قانون
searchingly
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
atom
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atomic energy
تبدیل جرم به نیرو در تبادلات اتمی یک عنصر
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
sequential
بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
capacitance
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
ring
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
lifo
سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
capacitor
عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
combinational
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
declarations
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
chaining
جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
phosphide
ترکیب دو فرفیتی که ازترکیب فسفر با یک عنصر یاریشه بدست اید
last in first out
نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
declarative statement
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر بخصوص را میدهد
bypass
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassed
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses
روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
typeball
یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
standalone
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
finder
عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
gram atom
وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
softy
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
softie
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
first in first out
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
softies
پسر ضعیف وزن نما ادم ضعیف وسست عنصر
wetzel
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searchingly
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
blitter
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
chip
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
triads
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
fifo
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
stack
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com