Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
rubric
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubrics
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
Other Matches
letters
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
graffito
حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
rubrical
عنوانی
titular
عنوانی
document
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
squire
عنوانی مثل اقا
squires
عنوانی مثل اقا
titular
متصدی دارای عنوانی
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
Ladik prayer rug
قالیچه سجاده ای لادیک
[این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
capitalized
باحروف درشت نوشتن
capitalised
باحروف درشت نوشتن
capitalises
باحروف درشت نوشتن
capitalising
باحروف درشت نوشتن
capitalize
باحروف درشت نوشتن
capitalizing
باحروف درشت نوشتن
lettering
علامت گذاری باحروف
capitalizes
باحروف درشت نوشتن
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
simple design
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
alphabetize
به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
vinaceous
قرمز
vermilion
قرمز
rubric
خط قرمز
rubrics
خط قرمز
bloodshot
قرمز
vermillion
قرمز
aka
قرمز
vermeil
قرمز
laky a
قرمز
gules
قرمز
ponceau
قرمز
raddle
گل قرمز
red line
خط قرمز
erythroid
قرمز
sanguineous
قرمز
redheads
مو قرمز
erythrean
قرمز
cramoisy
قرمز
coralline
قرمز
redhead
مو قرمز
redder
قرمز
reddest
قرمز
reds
قرمز
red
<adj.>
قرمز
inscriptions
نوشته
inscription
نوشته
text
نوشته
texts
نوشته
letters
نوشته
letter
نوشته
papeteries
نوشته
depositions
نوشته
scrip
نوشته
opus
نوشته
opuses
نوشته
writs
نوشته
writ
نوشته
paper work
نوشته
record
نوشته
epigraph
نوشته
manuscript
نوشته
deposition
نوشته
manuscripts
نوشته
ruddy
قرمز رنگ
kidney bean
لوبیا قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
reddened
قرمز شدن
reddened
قرمز کردن
crimson
قرمز روناسی
redden
قرمز شدن
martagon
سوسن قرمز
methyl red
قرمز متیل
chilli pepper
فلفل قرمز
staring red
قرمز زننده
Red chilli
فلفل قرمز
red lips
لبهای قرمز
infera red
مادون قرمز
infrared
مادون قرمز
infrared
زیر قرمز
red nucleus
هسته قرمز
reddening
قرمز شدن
reddening
قرمز کردن
caramels
مایل به قرمز
minium
شنجرف قرمز
safflower carmine
قرمز کافیشه
rufous
قرمز کم رنگ
rubescent
قرمز شونده
rubefy
قرمز کردن
rubefaction
قرمز سازی
rubefacient
قرمز کننده
roucou
قرمز بویا
rosily
برنگ قرمز
gold fish
ماهی قرمز
redlining
خط قرمز کشیدن
caramel
مایل به قرمز
phenol red
قرمز فنول
rel pole
قطب قرمز
rubious
قرمز یاقوتی
ruffous
قرمز کم رنگ
minium
اکسید قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
nacarat
قرمز روشن
redden
قرمز کردن
goldfish
ماهی قرمز
red brick
اجر قرمز
neutral red
قرمز خنثی
oxide of copper
توتیای قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
flushing
قرمز کردن
red lead
سرب قرمز
kidney beans
لوبیا قرمز
red lights
چراغ قرمز
red light
چراغ قرمز
infra red
زیر قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
cochineal
قرمز دانه
red peppers
فلفل قرمز
red pepper
فلفل قرمز
hot lines
تلفن قرمز
hot line
تلفن قرمز
flushes
قرمز کردن
first class brick
اجر قرمز
cochineal
قرمز شراب کش
elm
نارون قرمز
flush
قرمز کردن
dressed inred
قرمز پوش
reddens
قرمز کردن
elms
نارون قرمز
red letter
با حروف قرمز
angry
قرمز شده
reddens
قرمز شدن
angriest
قرمز شده
body brick
اجر قرمز
scarlet
قرمز لاکی
scarlet
قرمز جگری
crimson
قرمز سیر
hot pepper
فلفل قرمز
red card
کارت قرمز
infra-red
زیر قرمز
congo red
قرمز کنگو
cresol red
قرمز کرزول
Cayenne
فلفل قرمز
bright red
قرمز روشن
encrimson
قرمز کردن
angrier
قرمز شده
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
hierogram
نوشته قدس
manuscript
دست نوشته
chirograph
دست نوشته
writings
نوشته نوشتجات
cryptogram
نوشته رمزی
writing
نوشته نوشتجات
petroglyph
سنگ نوشته
ancient manuscript
نوشته قدیمی
petrograph
سنگ نوشته
callout
نوشته راهنما
it is written that
نوشته اندکه
written
نوشته شده
handwriting
دست نوشته
hand writing
دست نوشته
pseudograph
نوشته جعلی
cryptograph
نوشته رمزی
near infrared
زیر قرمز نزدیک
pyrope
لعل قرمز سیر
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
bloody
خون الود قرمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com