English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
subhead عنوان فرعی مقاله
Search result with all words
stbtitle عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
Other Matches
streamer عنوان چشمگیر مقاله
streamers عنوان چشمگیر مقاله
subhead عنوان جزء یا فرعی
subspecies قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
title صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
eponym عنوان دهنده عنوان مشخص
papers مقاله
papered مقاله
paper مقاله
treatise مقاله
treatises مقاله
trilcgy سه مقاله
tractate مقاله
tract مقاله
tracts مقاله
dissertation مقاله
dissertations مقاله
article مقاله
articles مقاله
essays مقاله
essay مقاله
papering مقاله
disquisition مقاله
memoire مقاله علمی
columnists مقاله نویس
columnist مقاله نویس
essayist مقاله نویس
critique مقاله انتقادی
tractarian مقاله نویس
an inspired article مقاله القاشده
leaderette سر مقاله کوچک
an inspired article مقاله رسانده
tractarian مقاله مذاکره
epiolgue ختم مقاله
essayists مقاله نویس
magazinist مقاله نویس
articles مقاله گفتار
themes مقاله فرهشت
article مقاله گفتار
theme مقاله فرهشت
critiques مقاله انتقادی
epilogues ختم مقاله
epilogue ختم مقاله
prolusion مقاله مقدماتی
essays تالیف مقاله نویسی
book review مقاله درباره کتاب
pressmen مخبرروزنامه مقاله نویس
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
copyreader تصحیح کننده مقاله
pressman مخبرروزنامه مقاله نویس
essay تالیف مقاله نویسی
epiolgue بخش اخرکتاب یا مقاله
detail part قسمت مشروح نامه یا مقاله
magazin نویسنده مقاله برای مجله
ghost-write کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
offprint مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
broached ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
soliloquy گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquies گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
tear sheet قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
think piece مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
press campaingn or stunt مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
I premise that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
academe فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
sublease اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
news reader نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
incidents فرعی
half deck پل فرعی
minor فرعی
accessory فرعی
by فرعی
succursal فرعی
lateral فرعی
sub dam سد فرعی
derivative فرعی
secondary فرعی
by-effect اثر فرعی
incident فرعی
accessorial فرعی
subsidiary فرعی
derivatives فرعی
subsidiaries فرعی
adverse reaction اثر فرعی
byeffect اثر فرعی
secondary effect اثر فرعی
second class فرعی
adjunct فرعی
inferior فرعی
inferiors فرعی
petty فرعی
branch lines خط فرعی
branch line خط فرعی
spillover effect اثر فرعی
tributary فرعی
tributaries فرعی
adjuncts فرعی
ancillary فرعی
subalterns فرعی
extrinsic فرعی
subaltern فرعی
min فرعی
fall-out [side effect] اثر فرعی
link road راه فرعی
floor jack اهرم فرعی
minor arts هنرهای فرعی
lay shaft میله فرعی
intercardinal points جهات فرعی
extension telephone تلفن فرعی
extension شماره فرعی
incidental effect اثر فرعی
incidentals اقلام فرعی
dog leg شاخه فرعی
intercardinal headings جهات فرعی
corollaries نتیجه فرعی
corollary نتیجه فرعی
bypassing مسیر فرعی
minor constituent عنصر فرعی
annexing شعبه فرعی
annexes شعبه فرعی
annex شعبه فرعی
quadrantal points جهات فرعی
radicle فرعی نازک
retort tar قطران فرعی
second fiddle شخص فرعی
secondary markets بازارهای فرعی
subdivisions بخش فرعی
subdivision بخش فرعی
pseudocarp میوه فرعی
probative حقایق فرعی
subsidiaries متمم فرعی
minor elements عناصر فرعی
bypasses مسیر فرعی
minor league لیگ فرعی
municipal road راه فرعی
bypassed مسیر فرعی
bypass مسیر فرعی
side-effects اثر فرعی
side-effect اثر فرعی
side effect اثر فرعی
rootlet ریشه فرعی
subsidiary متمم فرعی
secondary port بندر فرعی
dixings ارایشهای فرعی
by path جاده فرعی
avocation کار فرعی
auxiliary switch کلید فرعی
auxiliary activity فعالیت فرعی
by work کار فرعی
articulated connecting rod شاتون فرعی
byname اسم فرعی
byroad جاده فرعی
an off street کوچه فرعی
colonnette ستون فرعی
alternative airfield فرودگاه فرعی
consequent pole قطب فرعی
secondary position موضع فرعی
alternate position موضع فرعی
accessory substances مواد فرعی
nervus accessorius عصب فرعی
accessory nerve عصب فرعی
episodes داستان فرعی
backway جاده فرعی
bypath جاده فرعی
by way راه فرعی
spur track جاده فرعی
by pass گذرگاه فرعی
by pass لوله فرعی
by lane کوچه فرعی
bye election انتخابات فرعی
by election انتخابات فرعی
by product فراورده فرعی
by product محصول فرعی
bracteole برگچه فرعی
borrowed light نورگیر فرعی
by product نتیجه فرعی
blessed folder مخزن فرعی
by product material فراورده فرعی
bayou نهرکوچک یا فرعی
episode داستان فرعی
cotype نوعی فرعی
daughter chain زنجیر فرعی
subcommittee کمیته فرعی
by-products محصول فرعی
wayside ایستگاه فرعی
by-product محصول فرعی
adjuncts صفت فرعی
adjunct صفت فرعی
subsections قسمت فرعی
subsection قسمت فرعی
subcommittee کمیسیون فرعی
subcommittees کمیته فرعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com