Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
drawen on the national bank
عهده بانک ملی
Search result with all words
cashier's check
چکی که بانک عهده خود بکشد
Other Matches
reserve requirement
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
giros
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
giro
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
undertake
عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertaken
عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertakes
عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
responsibilities
عهده
responsibility
عهده
on
عهده
undertaking
عهده
acquit
از عهده برآمدن
afford
از عهده برآمدن
responsible
عهده دار
afforded
از عهده برامدن
affording
از عهده برامدن
affords
از عهده برامدن
cope
از عهده برامدن
coped
از عهده برامدن
copes
از عهده برامدن
copings
از عهده برامدن
entrusted
عهده دار
charges
عهده دارکردن
charges
عهده داری
charge
عهده دارکردن
undertaking
به عهده گرفتن
charge
عهده داری
charged
عهده دار
to be incapable
از عهده بر نیامدن
take over
به عهده گرفتن
take out
از عهده برامدن
incumbency
عهده داری
I am not up to it . It is beyond my control. I cannot cope .
از عهده من خارج است
drawn on
کشیده شدن عهده
draws
کشیده شدن عهده
draw
کشیده شدن عهده
at owner's risks
ریسک به عهده مالک
be up to
به عهده کسی بودن
charge some one with
به عهده کسی گذاشتن
stand
عهده دارشدن موقعیت
guarantee
عهده دار شدن
guaranteed
عهده دار شدن
guarantees
عهده دار شدن
assumes
عهده دار شدن
assume
عهده دار شدن
sponsorship
عهده گیری اعانت
emprise
تقریر عهده دار شدن
duties on buyer's account
حقوق گمرکی به عهده خریداراست
caveat subscriptor
مسئولیت به عهده عضو میباشد
draw on
عهده کسی برات کشیدن
carrige forward
کرایه به عهده گیرنده کالا
carrier's risk
خطرات به عهده حمل کننده
hold the fort
<idiom>
از عهده کاری شاق برآمدن
take the chair
ریاست انجمنی را بر عهده داشتن
answer
جواب دادن از عهده برامدن
answering
جواب دادن از عهده برامدن
answers
جواب دادن از عهده برامدن
answered
جواب دادن از عهده برامدن
carry the ball
<idiom>
قسمت مهم وسخت را به عهده داشتن
the burden of proof rests of claimant
بار اثبات بر عهده شاکی است
see one's way clear to do something
<idiom>
احساس از عهده کاری برآمدن را داشتن
(in) charge of something
<idiom>
مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
To assume office .
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
He wI'll give a good account of himself.
خوب از عهده اینکار برخواهد آمد
to bear any customs duties
هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
acquitting
از عهده برامدن انجام وفیفه کردن
the burden of proof rests with
اثبات ادعا بر عهده مدعی است
acquits
از عهده برامدن انجام وفیفه کردن
carrier's risk
ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
owner's risk
خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
monopolylogue
نمایشی که در ان یک تن عهده دارچند بخش است
I shall personally undertake tht you make a profit.
من شخصا" به عهده می گیرم که شما سود ببرید
bisque
امتیاز تعادلی که زمان استفاده از ان به عهده بازیگراست
to bear all customs duties and taxes
تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
check
چک بانک
checks
چک بانک
checked
چک بانک
bank
بانک
banks
بانک
tenantable repair
تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
primary
کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
He undertook the primiership at the age of eighty.
درهشتاد سالگی عهده دار سمت نخست وزیری شد
intermediary bank
بانک میانجی
central bank
بانک مرکزی
piggy bank
<idiom>
بانک کوچک
monopoly bank
بانک انحصاری
mortgage bank
بانک رهنی
national bank
بانک ملی
state bank
بانک دولتی
state bank
بانک استان
remitting bank
بانک واگذارنده
saving bank
بانک پس انداز
memory bank
بانک حافظه
development bank
بانک توسعه
germplasm bank
بانک گونه ها
world bank
بانک جهانی
loan bank
بانک وامی
loan bank
بانک استقراضی
shroff
بانک دار
clearing banks
بانک پس انداز
clearing bank
بانک پس انداز
data bank
بانک داده ها
data bank
بانک اطلاعات
data bank
بانک اطلاعاتی
data banks
بانک داده ها
data banks
بانک اطلاعات
banker
بانک دار
bankers
بانک دار
bank
بانک ضرابخانه
bank
در بانک گذاشتن
banks
بانک ضرابخانه
banks
در بانک گذاشتن
data banks
بانک اطلاعاتی
authorized bank
بانک مجاز
bankroll
سرمایه بانک
bank asset
دارائی بانک
bank bill
برات بانک
bank failures
ورشکستگی بانک
bank of deposit
بانک پس انداز
merchant bank
بانک بازرگانی
bank overdraft
بدهی به بانک
bank stock
سهام بانک
bankbill
برات بانک
bankbook
کتابچه بانک
merchant banks
بانک بازرگانی
bank rate
نرخ بانک
hanging committee
انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
tackle
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackled
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackles
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackling
از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
parlementaire
کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
German Central Bank
بانک مرکزی آلمان
stakeholder
نگهدارنده بانک در قمار
to place money in the bank
پول در بانک گذاشتن
Where is the nearest bank?
نزدیکترین بانک کجاست؟
to pay in
بحساب بانک گذاشتن
approved bank
بانک تایید شده
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
issuing bank
بانک صادر کننده
croupier
کمک صاحب بانک
bank of issue
بانک ناشر اسکناس
bankable
نقد شدنی در بانک
croupiers
کمک صاحب بانک
account
حساب داشتن در بانک
bankable
قابل پذیرش در بانک
export import bank
بانک صادرات واردات
accepting bank
بانک قبولی نویس
deposit with the bank
در بانک ودیعه گذاردن
deposit in the bank
در بانک به ودیعه گذاردن
confirming bank
بانک تائید کننده
collecting bank
بانک وصول کننده
deposit
به حساب بانک گذاشتن
issuing bank
بانک گشاینده اعتبار
paying bank
بانک پرداخت کننده
deposits
به حساب بانک گذاشتن
negotiating bank
بانک معامله کننده
bank balance sheet
تراز نامه بانک
presenting bank
بانک ارائه کننده
advising bank
بانک ابلاغ کننده
accepting bank
بانک قبول کننده
profit centre
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
devices
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
at owner's risk
معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
accepting bank
بانک پذیرنده حواله یابرات
bankbook
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
bank capital requirement
سرمایه مورد نیاز بانک
bank for international settlements
بانک پرداختهای بین المللی
stop payment
دستور عدم پرداخت چک به بانک
blood banks
بانک جمع اوری خون
time deposits
مطالبه نقدی موجل از بانک
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
I have entangled myself with the banks .
خودم را گرفتار بانک ها کردم
bank
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
opening bank
بانک باز کننده اعتبار
banks
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
Which bank do you bank with?
در کدام بانک حساب دارید؟
blood bank
بانک جمع اوری خون
Bank for International Settlements
[BIS]
بانک تسویه پرداخت بین المللی
This check is on bank Melli .
این چه بعهده بانک ملی است
faro
نوعی بازی قمار شبیه بانک
bank
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
banks
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
Does the bank acknowledge your signature ?
آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟
counter check
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
cancelled cheque
چکی که وجه ان را بانک به اورنده چک پرداخته است
electronic
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
inclearing
همه چکهایی که در بانک درمعاملات پایاپای بایدپول انهارابپردازد
fractional reserve banking
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
big five
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
bank giro
همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول
lombard street
خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
answering machines
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machine
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com