English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 226 (12 milliseconds)
English Persian
agents of production عوامل تولید
factors of production عوامل تولید
production factors عوامل تولید
Search result with all words
inputs عوامل تولید منابع
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
declassified cost هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
elasticity of factor substitution کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
elements of expense عوامل تولید هزینه
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
factor cost line خط هزینه عوامل تولید
factor earnings درامد عوامل تولید
factor markets بازارهای عوامل تولید
factor mobility تحرک عوامل تولید
mobility of factors of production تحرک عوامل تولید
factor payments پرداختهای عوامل تولید مانند
fission products عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
fixed factor عوامل تولید ثابت
fixed factor عوامل ثابت تولید
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
input output table این جدول جریان عوامل تولید
neutral technology تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
non specific factors of production عوامل غیر اختصاصی تولید
variable factors عوامل قابل تغییر تولید
Other Matches
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
v , series سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
m factors عوامل ام
effects عوامل
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
factor demand تقاضای عوامل
excusatory conditions عوامل رافعه
factor proportion نسبت عوامل
growth factors عوامل رشد
elements of expense عوامل هزینهای
factor productivity بازدهی عوامل
factor price قیمت عوامل
human factor عوامل انسانی
justificatory conditions عوامل موجهه
psychological factors عوامل روانی
balancing factors عوامل جبرانی
natural agents عوامل طبیعی
allocative factors عوامل تخصیصی
variable factors عوامل متغیر
institutional factors عوامل نهادی
aerodynamic factors عوامل ایرودینامیکی
complementary factors عوامل مکمل
constant factors عوامل ثابت
adverse factors عوامل نامساعد
total factor productivity بازدهی کل عوامل
demand factors عوامل تقاضا
motivational factors عوامل محرکه
technical data عوامل فنی
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
cryptovariable عوامل متغیر رمز
aiming group عوامل مثلث گیری
ingredient داخل شونده عوامل
ingredients داخل شونده عوامل
factor price distortions انحراف قیمت عوامل
factor price equalization برابرسازی قیمت عوامل
o technique تحلیل عوامل زمانی
factor analysis تجزیه و تحلیل عوامل
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
weathering اثر عوامل جوی
competitive factors عوامل محرک رقابت
factor productivity بهره دهی عوامل
additional production personnel عوامل دیگر تولد
market forces عوامل موثردر بازار
mechanism عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanisms عوامل مکانیکی مکانیزم
polygene عوامل توارثی غیرهمردیف
retarding factors عوامل کند کننده
diseconomies عوامل زیان اور
geopolitics مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
aerometeorograph دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
elasticity of factor substitution وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
unpredictable factors عوامل غیر قابل پیش بینی
mechanical powers نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
self buried مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
ceteris paribus ثابت بودن تمام عوامل دیگر
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
columnar transposition تغییر مکان دادن عوامل در ستون
shift forward انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
bleaching materiel پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
eurytopic دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
m factors عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
sound effects عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
escarpment پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
physiocracy حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
gnp gap شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
federal privacy act قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
lysenkoism نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
elements of weather عناصر موثر در شرایط جوی عوامل جوی
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
total output تولید کل
production line خط تولید
products تولید
aggregate output تولید کل
low productivity تولید کم
output تولید
assembly line خط تولید
product تولید
genesis تولید
assembly lines خط تولید
articulation تولید
productions تولید
outputs تولید
production lines خط تولید
generation تولید
generations تولید
assembly تولید
total product تولید کل
manufactured تولید
turn out تولید
progeniture تولید
fabrication تولید
production technique فن تولید
production rule تولید
manufacture تولید
production تولید
manufactures تولید
production gap شکاف تولید
beeped تولید صدا
raises تولید کردن
beeping تولید صدا
raise تولید کردن
production time زمان تولید
beeps تولید صدا
factory production تولید کارخانهای
report generation تولید گزارش
generated تولید کردن
productivity قابلیت تولید
reporduce تولید مجدد
relations of production رابطه تولید
regeneracy تولید مجدد
rate of output میزان تولید
rate of output نرخ تولید
pyogenesis تولید چرک
generate تولید کردن
factor of production عامل تولید
productions تولید دستهای
progenitive تولید کننده
productive capacity فرفیت تولید
beep تولید صدا
fetch up تولید کردن
procreated تولید کردن
procreate تولید کردن
production engineer مهندس تولید
gas making تولید گاز
gas generation تولید گاز
generable قابل تولید
generating tool ابزار تولید
generation of current تولید جریان
generation of oscillations تولید نوسان
production efficiency کارائی در تولید
jamming تولید پارازیت
procreates تولید کردن
procreating تولید کردن
production function تابع تولید
production frontier مرز تولید
production facility سهولت تولید
flow of production جریان تولید
flow of production گردش تولید
food production تولید غذا
forces of production نیروهای تولید
full production تولید کامل
full production تولید در حداکثرفرفیت
generates تولید کردن
begetting تولید کردن
begets تولید کردن
beget تولید کردن
produces تولید کردن
manufacturers تولید کننده
manufacturer تولید کننده
aggradation of permafrost تولید شبنم
aggradation of permafrost تولید مه شبنم
aggregate production function تابع تولید کل
begotten تولید کرده
producer تولید کننده
reproductions تولید مجدد
reproductions تولید مثل
reproduction تولید دوباره
reproduction تولید مجدد
reproduction تولید مثل
mass-production تولید انبوه
producers تولید کننده
average product تولید متوسط
begat تولید کردن
surplus production فزونی تولید
reproductions تولید دوباره
surplus production مازاد تولید
surplus production تولید اضافی
suppuration تولید جراحت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com