Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
diseconomies
عوامل زیان اور
Search result with all words
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
Other Matches
elasticity of factor substitution
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
scitovsky double criterion
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
effects
عوامل
m factors
عوامل ام
balancing factors
عوامل جبرانی
factor proportion
نسبت عوامل
factor productivity
بازدهی عوامل
factor demand
تقاضای عوامل
demand factors
عوامل تقاضا
complementary factors
عوامل مکمل
technical data
عوامل فنی
institutional factors
عوامل نهادی
agents of production
عوامل تولید
variable factors
عوامل متغیر
constant factors
عوامل ثابت
growth factors
عوامل رشد
allocative factors
عوامل تخصیصی
aerodynamic factors
عوامل ایرودینامیکی
total factor productivity
بازدهی کل عوامل
natural agents
عوامل طبیعی
motivational factors
عوامل محرکه
psychological factors
عوامل روانی
human factor
عوامل انسانی
excusatory conditions
عوامل رافعه
elements of expense
عوامل هزینهای
justificatory conditions
عوامل موجهه
production factors
عوامل تولید
adverse factors
عوامل نامساعد
factor price
قیمت عوامل
factors of production
عوامل تولید
aiming group
عوامل مثلث گیری
market forces
عوامل موثردر بازار
retarding factors
عوامل کند کننده
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
polygene
عوامل توارثی غیرهمردیف
weathering
اثر عوامل جوی
o technique
تحلیل عوامل زمانی
ingredient
داخل شونده عوامل
ingredients
داخل شونده عوامل
inputs
عوامل تولید منابع
competitive factors
عوامل محرک رقابت
mechanism
عوامل مکانیکی مکانیزم
factor price distortions
انحراف قیمت عوامل
elements of expense
عوامل تولید هزینه
mobility of factors of production
تحرک عوامل تولید
factor mobility
تحرک عوامل تولید
factor markets
بازارهای عوامل تولید
factor earnings
درامد عوامل تولید
factor analysis
تجزیه و تحلیل عوامل
factor cost line
خط هزینه عوامل تولید
mechanisms
عوامل مکانیکی مکانیزم
factor productivity
بهره دهی عوامل
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
fixed factor
عوامل ثابت تولید
fixed factor
عوامل تولید ثابت
cryptovariable
عوامل متغیر رمز
factor price equalization
برابرسازی قیمت عوامل
factor payments
پرداختهای عوامل تولید مانند
variable factors
عوامل قابل تغییر تولید
aerometeorograph
دستگاه نگارش عوامل هواسنجی
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
net factor income from abroad
خالص درآمد عوامل از خارج
non specific factors of production
عوامل غیر اختصاصی تولید
mechanical powers
نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
self buried
مدفون شده در اثر عوامل طبیعی
input output table
این جدول جریان عوامل تولید
ceteris paribus
ثابت بودن تمام عوامل دیگر
map k
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
unpredictable factors
عوامل غیر قابل پیش بینی
columnar transposition
تغییر مکان دادن عوامل در ستون
elasticity of factor substitution
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
shift forward
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
bleaching materiel
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
eurytopic
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
danc solution
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
m factors
عوامل موثر دربازاریابی که عبارتند از :messages ,motives,markets ,moneymerchandise and media
sound effects
عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
fission products
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
escarpment
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
hazarding
زیان
noxiousness
زیان
hazarded
زیان
hurtfulness
زیان
hazard
زیان
drawback
زیان
maleficium
زیان
drawbacks
زیان
forfeiture
زیان
detrime
زیان
disservice
زیان
hazards
زیان
ills
زیان
injures
زیان
injuring
زیان
ravage
زیان
ravaged
زیان
ravages
زیان
ravaging
زیان
forfeit
زیان
injure
زیان
lesions
زیان
lesion
زیان
ill-
زیان
ill
زیان
total losses
زیان کل
hurt
زیان
hurting
زیان
hurts
زیان
wash out
زیان
detriment
زیان
forfeited
زیان
loss
زیان
damage
زیان
evils
زیان
evil
زیان
disadvantage
زیان
phytobentos
ته- زیان
forfeits
زیان
prejudice
زیان
prejudices
زیان
scathe
زیان
disadvantages
زیان
forfeiting
زیان
physiocracy
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
incommodity
زیان ناراحتی
perniciousness
زیان اوری
profit and loss
سود و زیان
sessile benthos
کف زیان برجا
maleficent
زیان اور
perfect loss
زیان خاص
operating loss
زیان عملیاتی
nocent
زیان رسان
nobbeing
زیان اور
no known loss
زیان نامعلوم
partial loss
زیان جزئی
sessile benthos
ته زیان برجا
offense,etc
تهاجم زیان
malefic
زیان اور
vagrantbenthos
ته زیان جنبا
perfect loss
زیان خالص
to do harm
زیان رسانیدن
to incur a loss
زیان دیدن
to suffer
[from]
زیان دیدن
[از]
harmfulness
زیان رسانی
to sustain a loss
زیان دیدن
i am 0 rials out of pocket
05 ریال زیان
suffring
ابتلا زیان
willful misconduct
زیان عمدی
loss and gain
زیان و سود
perfect loss
زیان مطلق
smart money
پاداش زیان
suffer loss
زیان دیدن
gain or loss
سود یا زیان
windfall loss
زیان اتفاقی
to suffer a loss
زیان دیدن
deleterious
زیان اور
risked
احتمال زیان
risking
احتمال زیان
risks
احتمال زیان
hazardous
زیان اور
detrimental
زیان بخش
lost
زیان دیده
suffering
ابتلاء زیان
sufferings
ابتلاء زیان
disadvantageous
زیان اور
detrimental
زیان اور
actual loss
زیان واقعی
actual total loss
کل زیان وارده
risk
احتمال زیان
loses
زیان کردن
pernicious
زیان اور
harm
زیان ضرر
harmed
زیان ضرر
harming
زیان ضرر
harms
زیان ضرر
suffer
زیان دیدن
suicidal
زیان اور
suffered
زیان دیدن
suffers
زیان دیدن
slaughter
به زیان فروختن
slaughtered
به زیان فروختن
slaughters
به زیان فروختن
lose
زیان کردن
break even
بی سود و زیان
evil
زیان اور
cause to sustain a loss
زیان رساندن به
noisome
زیان بخش
nocuous
زیان اور
disserviceable
زیان اور
consequential loss
زیان تبعی
malignancy
زیان اوری
dead loss
زیان ناخالص
derogatory to
زیان رساننده
evils
زیان اور
capital loss
زیان سرمایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com