English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
heliochrome عکاسی رنگی
photochromy عکاسی رنگی
Other Matches
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
colour چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
dye sublimation printer چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
triad 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triads 1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
solids رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
photography عکاسی
photogeny عکاسی
flashlight لامپ عکاسی
photoionization یونش عکاسی
shutterbug عاشق عکاسی
aerial photography عکاسی هوائی
telephoto عکاسی رادیویی
imagery عکاسی هوایی
telephotography عکاسی رادیویی
brownies یکجوردوربین عکاسی
film فیلم عکاسی
flashes فلاش عکاسی
flashed فلاش عکاسی
flash فلاش عکاسی
dark room تاریکخانه عکاسی
photographic strip نوار عکاسی
photographic strip باند عکاسی
flash photography عکاسی شب بابرق
kodak دوربین عکاسی
flashlights لامپ عکاسی
line of collimation خط محور عکاسی
fax عکاسی رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
filmed فیلم عکاسی
photography لوازم عکاسی
photographic وابسته به عکاسی
radiophoto عکاسی رادیویی
photographic chemistry شیمی عکاسی
photographic fixing ثبوت عکاسی
photographic scale مقیاس عکاسی
brownie یکجوردوربین عکاسی
photographic accessories لوازم عکاسی
wirephoto عکاسی رادیویی
facsimile عکاسی رادیویی
facsimiles عکاسی رادیویی
faxed عکاسی رادیویی
faxes عکاسی رادیویی
faxing عکاسی رادیویی
fan cameras دوربینهای عکاسی منظرهای
camera axis محور دوربین عکاسی
negative photo plane افق شیشه عکاسی
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
image format اندازه شیشه عکاسی
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
fixer دوای ثبوت عکاسی
filmstrip فیلم عکاسی 53 میلمتری
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
flash lamp لامپ پر نور عکاسی
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
heliocheomy عکاسی بارنگ طبیعی
image format اندازه فیلم عکاسی
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
telephotography عکاسی از راه دور
photographically از روی علم عکاسی
safelight چراغ تاریکخانه عکاسی
to print out چاپ کردن در عکاسی
vidicon لوله دوربین عکاسی
photoflash فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
flashbulb لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs لامپ پرنور فلاش عکاسی
folded optics وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
photoengraving گراور سازی بوسیله عکاسی
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
platinotype عکاسی بوسیله املاح پلاتین
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
ground position نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
photoengrave بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
photogravure گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
canadian , grid سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
infrared resolution تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
denitometer وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
coverage index کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
negative گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
negatives گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
latensification تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
images وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
pigmental رنگی
chromaticity رنگی
tinct رنگی
hued رنگی
ingrain نخ رنگی
trichromatism سه رنگی
discoloration بی رنگی
trichromat سه رنگی
dichromatism دو رنگی
dichroism دو رنگی
trichroism سه رنگی
chromatic رنگی
coloration رنگی
achromatisation بی رنگی
achromatism بی رنگی
colored رنگی
achromatization بی رنگی
achromia بی رنگی مو
achroma بی رنگی
achroma بی رنگی مو
coloured رنگی
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
light trap اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
dyestuff ماده رنگی
stined glass شیشه رنگی
lakes لاک رنگی
blacked سیاه رنگی
blacks سیاه رنگی
pigmentation رنگی شدن
dye stuff ماده رنگی
pigment ماده رنگی
pentachromic پنج رنگی
black سیاه رنگی
pallor زرد رنگی
pigments ماده رنگی
kinemacolour سینمای رنگی
monotint عکس یک رنگی
monotint نگار یک رنگی
trichromatic theory نظریه سه رنگی
unifiable قابل هم رنگی
pleochroism چند رنگی
ocellus حلقه رنگی
oleograph عکس رنگی
paraffin wax موم رنگی
blacker سیاه رنگی
heliochrome عکس رنگی
opalescence شیری رنگی
colorant مواد رنگی
lake لاک رنگی
pastel مداد رنگی
pastel خمیرمواد رنگی
vitta نوار رنگی
chroma مشخصههای رنگی
color graphics گرافیک رنگی
polychroism چند رنگی
color camera دوربین رنگی
color printer چاپگر رنگی
color television تلویزیون رنگی
color trace recorder رسام رنگی
colored glass شیشه رنگی
color code رمز رنگی
chromatic aberration خطای رنگی
chromophotograph عکس رنگی
photochrome عکس رنگی
cingulum خط رنگی ومارپیچ
colored pencil مداد رنگی
pencils مداد رنگی
blackest سیاه رنگی
pencil مداد رنگی
aquarelle نقاشی اب و رنگی
pigment cell یاخته رنگی
pigment dye ماده رنگی
pencilling مداد رنگی
coloured cement سیمان رنگی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
crayons مداد رنگی مومی
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com