Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (4 milliseconds)
English
Persian
skiascopy
عکسبرداری از شبکیه چشم
Other Matches
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
retina
شبکیه
retinoscopy
شبکیه بینی
retinoscopy
معاینه شبکیه
retinoscope
شبکیه نما
retinitis
اماس شبکیه
retinal image
تصویر شبکیه ای
retina
شبکیه چشم
ophthalmoscopy
معاینه چشم و شبکیه
electroretinography
برق نگاری شبکیه
photogene
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
rods and cones
[in the retina]
یاخته های استوانه ای و مخروطی
[در شبکیه چشم]
skiascope
اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
photography
عکسبرداری
photoreconnaissance
عکسبرداری اکتشافی
retaking
عکسبرداری شده
retakes
عکسبرداری شده
radiography
عکسبرداری رادیو
retaken
عکسبرداری شده
retake
عکسبرداری شده
phototypography
چاپ بوسیله عکسبرداری
basic cover
عکسبرداری اولیه هوایی
air survey camera
دوربین عکسبرداری هوایی
runs
یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotography
عکسبرداری از مسافات دور
run
یک راه عکسبرداری هواپیما
telephotographic
عکسبرداری از مسافات دور
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
photograph
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
air contographic photography
عکسبرداری هوایی از عوارض زمین
photographs
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographing
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
radiogram
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
posing
قیافه گیری برای عکسبرداری
poses
قیافه گیری برای عکسبرداری
photographed
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
posed
قیافه گیری برای عکسبرداری
pose
قیافه گیری برای عکسبرداری
radiograms
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
phototelegraphyt
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
wide angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide-angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
sonne photography
روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
tomography
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
phototostat
رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
x ray
بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
shoot
فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shoots
فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com