English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
base cover عکس برداری اولیه
Other Matches
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
primeval اولیه
preliminary اولیه
dispersion اولیه
primitive اولیه
fundamental اولیه
primary اولیه
raw اولیه
preliminaries اولیه
primal اولیه
elementary اولیه
rudimentary اولیه
initials اولیه
basic اولیه
initialed اولیه
initialling اولیه
initialled اولیه
initialing اولیه
basics اولیه
early اولیه
initial اولیه
first generation اولیه
earliest اولیه
vectors برداری
embodiment در برداری
vector برداری
decerebration مخ برداری
archetypes نمونه اولیه
primary inputs دادههای اولیه
pre assembly نصب اولیه
stock ذخیره اولیه
embryonic نارس اولیه
archetype نمونه اولیه
pre load بار اولیه
input transformer ترانسفورماتور اولیه
blueprints طرح اولیه
blueprint طرح اولیه
preliminiary work کار اولیه
primary body جسم اولیه
pre loading بارگیری اولیه
primary center مرکز اولیه
primary cognizance شناختهای اولیه
prereduction کاهش اولیه
scheme طرح اولیه
primary electron الکترون اولیه
primary emission صدور اولیه
Aborigine ساکن اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . ما یه اولیه از من کار از تو
primary industries صنایع اولیه
stock ماده اولیه
primery citcuit مدار اولیه
radix سرچشمه اولیه
raw data دادههای اولیه
raw products محصولات اولیه
raw statistics امارهای اولیه
input توان اولیه
roughed slab برامن اولیه
rudiment اولیه ابتدایی
input سیگنال اولیه
inputted توان اولیه
primitive انسان اولیه
proto planets سیارههای اولیه
primery coil پیچک اولیه
primery current جریان اولیه
primery battery باطری اولیه
primery obligation تعهدات اولیه
primery terminal ترمینال اولیه
primitive element عنصر اولیه
primogenitors اجداد اولیه
priority processing پردازش اولیه
proto galaxy کهکشان اولیه
primeral borth ابگوشت اولیه
prime costs هزینههای اولیه
prime cost ارزش اولیه
stuffed ماده اولیه
stuffs ماده اولیه
primary storage انباره اولیه
primary standard استاندارد اولیه
primary products محصولات اولیه
inputted سیگنال اولیه
primary inputs نهادههای اولیه
stocked ماده اولیه
stuff ماده اولیه
base rates ارزش اولیه
self aid کمکهای اولیه
primary track شیار اولیه
primary structure ساختمان اولیه
first aid کمکهای اولیه
primary storage حافظه اولیه
raw materials مواد اولیه
stocked ذخیره اولیه
input electrode الکترود اولیه
primes نخستین اولیه
primed نخستین اولیه
prime نخستین اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
originals نسخه اولیه
original نسخه اولیه
input attenuation میرائی اولیه
elementary cell پیل اولیه
layout طرح اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
input capacitor خازن اولیه
input drift رانش اولیه
input diode دیود اولیه
input data دادههای اولیه
basic agreement توافق اولیه
layouts طرح اولیه
input current جریان اولیه
input coupling تزویج اولیه
base rate ارزش اولیه
input coordinate مختصات اولیه
input circuit مدار اولیه
drawing key طرح اولیه
input admittance ادمیتانس اولیه
initialize مقداردهی اولیه
initial mass جرم اولیه
initial level سطح اولیه
initial cost هزینه اولیه
initial condition شرط اولیه
initial condition شرایط اولیه
opening capital سرمایه اولیه
initial capital سرمایه اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
incunabula مراحل اولیه
historical costs هزینه اولیه
initial point نقطه اولیه
first notions تصورات اولیه
initial reserves ذخایر اولیه
feed stock مواد اولیه
initial velocity سرعت اولیه
initial value مقدار اولیه
initial strength استحکام اولیه
first aids کمکهای اولیه
first cause علت اولیه
first cost هزینه اولیه
i.c. حالت اولیه
basic standard استاندارد اولیه
input time زمان اولیه
input terminal ترمینال اولیه
skeleton agreement توافق اولیه
velocity سرعت اولیه
velocities سرعت اولیه
master agreement توافق اولیه
input unit واحد اولیه
prototype نمونه اولیه
integral تابع اولیه
parent یکان اولیه
input translator مترجم اولیه
basic data اطلاعات اولیه
input speed سرعت اولیه
initial speed سرعت اولیه
basic speed سرعت اولیه
basic size اندازه اولیه
basic requisition number درخواست اولیه
outline agreement توافق اولیه
primery voltage ولتاژ اولیه
input voltage ولتاژ اولیه
breaking down train راه اولیه
input tape نوار اولیه
input signal سیگنال اولیه
cogging train مسیر اولیه
prototypes نمونه اولیه
base loading بار اولیه
input information اطلاعات اولیه
input gap فاصله اولیه
input function تابع اولیه
input noise پارازیت اولیه
input reactance راکتانس اولیه
input frequency فرکانس اولیه
input stage طبقه اولیه
frame agreement توافق اولیه
basic branch رسته اولیه
mapping نقشه برداری
metal cutting براده برداری
ovariectomy تخمدان برداری
machining براده برداری
gaud کلاه برداری
photogeny عکس برداری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com