Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
hallmark
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
hallmarks
عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
Other Matches
identic notes
منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
ostensorium
فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
ostensory
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
monstrance
فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
pay as you go principle
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
plate mark
طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
exchange control
جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
crate
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
errantry
عیاری
privateer
کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
retorsion
عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
capital levy
مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
referenda
همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
letters patent
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
referendums
همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
referendum
همه پرسی مراجعه به اراء عمومی یادداشتی که از طرف سفیربه دولت متبوع وی ارسال میشود
capitulation
تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
compensation trading
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
glasswork
شیشه الات بلور الات
filigree
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
operating slide
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
silversmith
زرگر
goldsmiths
زرگر
smith
زرگر
goldsmith
زرگر
silversmiths
زرگر
minimim wage law
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
open market operation
عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act
هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state
دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
silvery
سیمین
silver vessels
فروف سیمین
silvery rays
پرتو سیمین
piastre or ter
سکه سیمین اسپانیولی
federal state
دولت متحده یا دولت اتحادی
half dollar
سکه سیمین نیم دلاری
guilders
نام سکه سیمین هلندی
silvern
دارای صدای نقره سیمین
guilder
نام سکه سیمین هلندی
halfcrown
سکه سیمین برابربا2 شیلینگ و6 پنس
real will
مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
twelvepence
سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
incurved
تو گذاشته
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
of ripe years
پابسن گذاشته
new-laid
تازه گذاشته
in pawn
گرو گذاشته
new laid
تازه گذاشته
included
تو گذاشته تو مانده
stay behind
نیروی جا گذاشته شده
exchange control
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
I have pledged ( staked ) my reputation on it .
شهرتم را درگروی اینکار گذاشته ام
He is through ( done ) with politics .
سیاست را بوسیده وکنار گذاشته
I am wearing my hat at an angle .
کلاهم را کج ( یکوری ) سرم گذاشته ام
on sale
در معرض فروش گذاشته شده
quartus
چهارمی شخص گذاشته وبارقم
the price was not reasonable
بهای گزافی بران گذاشته بودند
specific devise
زمین مشخصی که به ارث گذاشته شود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
He had a cigar between his lips .
یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
spot shot
ضربه به گویی که در نقطه معین گذاشته شده
lipping
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
stay behind
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
gingall
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
Any reform of the insurance law must be left to the future.
هر اصلاح قانون بیمه باید به آینده باقی گذاشته شود.
succeeding spot
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
chip off the old block
<idiom>
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
Any reform of the pension law must be left to the future.
هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
fly speck
گه یاکثافت مگس که بشکل خال یانقطهای درجایی گذاشته شود
dog cart
یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
planch
صفحهای از گل نسوزکه برای نگاه داشتن چیزی که دراتش گذاشته اندبکارمیرود
music stands
میزی که نت های موسیقی را روی آن گذاشته و جلو نوازنده قرار میدهند
anchor block
بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
tinware
حلبی الات
agricultural implements
الات کشاورزی
genital organs
الات تناسلی
instrument
الات دقیق
machinery
ماشین الات
breech block carrier
الات متحرک
machinary
ماشین الات
gears
الات جامه
optical
الات بصری
enginery
ماشین الات
glass
شیشه الات
brass ware
برنج الات
geared
الات جامه
gear
الات جامه
passementerie
زینت الات
instruments
الات دقیق
precision tools
الات دقیق
glassware
بلور الات
ironware
فلز الات
obturator
الات جازم
irowork
اهن الات
surgical instruments
الات جراحی
ironware
اهن الات
silverware
نقره الات
cast iron ware
الات چدنی
hardware
اهن الات
hard ware
فلز الات
glassware
شیشه الات
iron mongery
اهن الات
persiennes
یکجور پشت پنجرهای که تیکههای چوب یا اهن نازک راترک ترک ... کار گذاشته اند
liquidity perference
جدولی که میزان پولهایی را که مردم جهت استفاده از ربح انهاراکد گذاشته اند نشان میدهد
scraps
ماشین الات اوراق
scrap
ماشین الات اوراق
obturator spindle
دوکی الات جازم
scrapped
ماشین الات اوراق
hardware
اهن الات ابزارالات
scrapping
ماشین الات اوراق
machinery designer
طراح ماشین الات
trinketry
جواهر الات بدلی
instrument
الات اندازه گیری
trinkums
زیور الات بدلی
mechanics
علم ماشین الات
wind instruments
الات موسیقی بادی
wind instrument
الات موسیقی بادی
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
building machinery
ماشین الات ساختمانی
heavy goods
ماشین الات سنگین
calibration
تنظیم الات دقیق
carpenter's machines
ماشین الات درودگری
hardwareman
اهن الات فروش
ironmongers
فروشنده اهن الات
ironmonger
فروشنده اهن الات
woodwork
چوب الات نجاری
cutler
فروشنده الات برنده
iron monger
اهن الات فروش
plant
ماشین الات کارخانه
mechanician
مکانیک ماشین الات
lighting equipments
الات و ادوات روشنایی
light machinery
ماشین الات سبک
heavy machinery
ماشین الات سنگین
plants
ماشین الات کارخانه
optical instruments
الات وابسته به بینایی
surveying instrument
الات نقشه برداری
operator of light machinery
اپراتور ماشین الات سبک
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
obturator
الات مانع خروج گاز
trade fixtures
الات صنعتی نصب شده
operator of heavy machinery
اپراتور ماشین الات سنگین
war implements
ساز و برگ یا الات جنگ
stamped addressed envelope
پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
quantum meruit
کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
tiepin
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
reed stop
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
economic life
مدت بهره برداری از ماشین الات
reed pipe
لوله یا نای الات موسیقی بادی
grader
یکی از ماشین الات راه سازی
interactive
الات و یا سرویسی مثل تلفن زدن
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
automation
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
pailette
زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
hygrometer
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
sight
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
fixed assets
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
pailett
زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
sights
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
net ball
یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
recoil operated
مسلح شونده به وسیله عقب نشینی الات متحرک
microphonics
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
acm
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
mortgage property
مال مرهون مال به رهن گذاشته شده
fallow
بایر گذاشته ایش کردن شخم کردن
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com