English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
fineness عیار فلزات
Search result with all words
bullion شمش فلزات با عیار معین
Other Matches
metallography شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metals فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal فلزات اصلی فلزات کم بها
rover عیار
alloys عیار
subtil عیار
long headed عیار
alloy عیار
carat عیار
globetrotters عیار
globetrotter عیار
carats عیار
fineness عیار
errant عیار
bolt [examine] عیار گرفتن
assayer صاحب عیار
pukka تمام عیار
pucka تمام عیار
plate mark نشان عیار
base ore کانه کم عیار
gold carats f. زرهیجده عیار
full scale تمام عیار
dyed-in-the-wool تمام عیار
analyse [British] عیار گرفتن
survey عیار گرفتن
scrutinize عیار گرفتن
look into عیار گرفتن
investigate عیار گرفتن
inspect عیار گرفتن
explore عیار گرفتن
examine عیار گرفتن
enquire into عیار گرفتن
determine عیار گرفتن
check عیار گرفتن
evaluate عیار گرفتن
study عیار گرفتن
dissect [analyse] عیار گرفتن
assay عیار گرفتن
analyze [American] عیار گرفتن
titration تعیین عیار
assays عیار گرفتن
title عیار عوض
titles عیار عوض
full-scale تمام عیار
sterling تمام عیار
assay عیار گرفتن
perfects بی عیب تمام عیار
assays عیار گرفتن سنجش
pixing the coin سنجش عیار سکه
hallmarks انگ نشانه عیار
full bodied money پول تمام عیار
monetary stand عیار قانونی مسکوکات
perfect بی عیب تمام عیار
perfected بی عیب تمام عیار
perfecting بی عیب تمام عیار
hallmark انگ نشانه عیار
assay عیار گرفتن سنجش
hip and thigh یکسره تمام عیار
metal physics فیزیک فلزات
noble metals فلزات نجیب
parting of metals تجزیه فلزات
post transition metals فلزات پس واسطه
coinage metals فلزات مسکوک
base metal فلزات بنیانی
base metals فلزات بنیانی
cuttings براده فلزات
abrasive grit خرده فلزات
drillings براده فلزات
dioxide; metals دیاکسید-فلزات
whitesmith ابکار فلزات
scissel دم قیچی فلزات
holergasia روان پریشی تمام عیار
alloy عیار زدن معتدل کردن
alloys عیار زدن معتدل کردن
full bodied gold coin سکه طلای تمام عیار
standards عیار قانونی استاندارد مقرر
standard عیار قانونی استاندارد مقرر
melting pot دیگ ذوب فلزات
narrow band filter صافی فلزات باریک
metallurgy استخراج و ذوب فلزات
non ferrous metal industry صنعت فلزات غیراهنی
docimasy فن ازمایش فلزات ودواها
smeltery کارخانه ذوب فلزات
melting pots دیگ ذوب فلزات
white bearing metals فلزات سفید یاطاقان
work hardening سخت کاری فلزات
burnisher الت پرداخت فلزات
molten bath حمام ذوب فلزات
metllurgist متخصص ذوب فلزات
metallurgical engineering علم ذوب فلزات
metallize روکش کردن با فلزات
ferrous فلزات اهن دار
metal foundry ریخته گری فلزات
metal foulings خرده سوفاله فلزات
native metals فلزات خالص طبیعی
beau ideal زیبای تمام عیار کمال مطلوب
titrate عیارچیزی را معین کردن عیار گرفتن
He was every inch a frenchman. اویک فرانسوی تمام عیار بود
nonferrous غیراهنی فلزات غیر اهنی
carat درجه خلوص فلزات پربها
assays عیارگیری فلزات گران قیمت
tumbling barrel غلتک مخصوص صیقل فلزات
founding علم ذوب وریختن فلزات
metallurgist متخصص قال کردن فلزات
metallurgists متخصص قال کردن فلزات
metalline فلزی اغشته به نمک فلزات
cupellation گرفتن فلزات قیمتی از سرب
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
carats درجه خلوص فلزات پربها
metallurgical وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
joming test ازمایش تعیین سختی فلزات
assay عیارگیری فلزات گران قیمت
electrometallurgy ذوب فلزات بوسیله برق
electro plating ابکاری فلزات به کمک برق
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
metallurgy فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
hydrometallurgy استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
necks کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
vicker's diamond hardness tester دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
extrusion شکل دادن گرم یا سرد فلزات
neck کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
transmutation of metals استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
metallurgic وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
electrometallurgy صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
snips قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
dross کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
picking پاک مردن سطح فلزات بوسیله محلولهای شیمیائی
die casting ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
finery زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
cold working property قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
drier ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
rivet test ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
dispersion hardening سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
hand forming شکل دادن فلزات تورق پذیر باابزارهای دستی و بلوکهای دقیق
billon الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
compass compensation تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
cold work عملیات شکل دادن و چکش کاری فلزات در حالت سرد ودر دماهای پایین
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
standarize با نمونه یا عیار قانونی مطابقت کردن استاندارد کردن
crocus cloth پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com